1. Diligence is your life password, can translate your grand epic poem.
[ترجمه گوگل]سخت کوشی رمز زندگی شماست، می تواند شعر حماسی بزرگ شما را ترجمه کند
[ترجمه ترگمان]کلمه رمز زندگی شما است و می تواند شعر حماسی بزرگ شما را ترجمه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Please supply a valid user password.
[ترجمه گوگل]لطفا یک رمز عبور کاربری معتبر وارد کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا گذرواژه کاربر معتبری را تامین کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. You must give the password before they'll let you in.
[ترجمه گوگل]قبل از اینکه آنها به شما اجازه ورود بدهند، باید رمز عبور را بدهید
[ترجمه ترگمان]قبل از اینکه آزادت کنن باید رمز رو بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Never ever tell anyone your password.
[ترجمه گوگل]هرگز رمز عبور خود را به کسی نگویید
[ترجمه ترگمان]تا حالا اسم رمز رو به کسی نگفتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The program locks the keyboard until a password is given.
[ترجمه گوگل]این برنامه صفحه کلید را تا زمانی که رمز عبور داده شود قفل می کند
[ترجمه ترگمان]این برنامه صفحه کلید را قفل می کند تا رمز عبور داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Enter your password, then click on the 'proceed' icon.
[ترجمه گوگل]رمز عبور خود را وارد کنید، سپس بر روی نماد 'ادامه' کلیک کنید
[ترجمه ترگمان]گذرواژه خود را وارد کنید، سپس روی آیکون سمت راست کلیک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. They have a loving person, password and my password only my own.
[ترجمه گوگل]آنها یک شخص دوست داشتنی دارند، رمز عبور و رمز عبور من فقط متعلق به خودم است
[ترجمه ترگمان]آن ها یک فرد دوست داشتنی، گذرواژه و رمز عبور من را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Please enter your username and password.
[ترجمه گوگل]لطفا نام کاربری و رمز عبور خود را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا نام کاربری و گذرواژه خود را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Your mailbox can be password protected to ensure security.
[ترجمه گوگل]برای اطمینان از امنیت، صندوق پستی شما می تواند با رمز عبور محافظت شود
[ترجمه ترگمان]نامه دان شما می تواند رمز عبور برای اطمینان از امنیت باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The password allows the user to log into the system.
[ترجمه گوگل]رمز عبور به کاربر اجازه می دهد تا وارد سیستم شود
[ترجمه ترگمان]گذرواژه به کاربر اجازه ورود به سیستم را می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Boot the computer up and enter your password.
[ترجمه گوگل]کامپیوتر را بوت کنید و رمز عبور خود را وارد کنید
[ترجمه ترگمان]راه انداز را برپاسازی کرده و گذرواژه خود را وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Tap in your password before you log on.
[ترجمه گوگل]قبل از ورود روی رمز عبور خود ضربه بزنید
[ترجمه ترگمان]برو سراغ رمز عبور قبل از اینکه وارد عمل بشی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He typed in his password to log in.
[ترجمه گوگل]پسوردش را تایپ کرد تا وارد شود
[ترجمه ترگمان]او گذرواژه خود را تایپ کرد تا وارد شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Key in your password and press 'Return'.
[ترجمه گوگل]رمز عبور خود را وارد کرده و "بازگشت" را فشار دهید
[ترجمه ترگمان]کلید رمز عبور و بازگشت را فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Log on using your name and password.
[ترجمه گوگل]با استفاده از نام و رمز عبور خود وارد شوید
[ترجمه ترگمان]ورود به سیستم با استفاده از نام و گذرواژه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید