🔸 معادل فارسی:
پروژه ی عاشقانه / پروژه ی دلی / کارِ مورد علاقه / پروژه ی شخصی با انگیزه ی درونی
در زبان محاوره ای:
کارِ عشقی، پروژه ی دلی، چیزی که واسه دل خودته، پروژه ی حال خوب کن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( شخصی – انگیزشی ) :**
کاری که فرد با علاقه ی قلبی، بدون اجبار یا صرفاً برای پول انجام می ده؛ معمولاً خارج از چارچوب شغل رسمی
مثال: Writing poetry is her passion project.
شعر گفتن پروژه ی دلیشه.
2. ** ( خلاقانه – هنری ) :**
فعالیتی که فرد برای ابراز خلاقیت، هویت یا ارزش های شخصی انجام می ده
مثال: His documentary about street musicians is a passion project.
مستندش درباره ی نوازنده های خیابونی یه پروژه ی عاشقانه ست.
3. ** ( کارآفرینی – توسعه ای ) :**
گاهی پروژه ای که با عشق شروع می شه و بعدها تبدیل به کسب وکار یا برند می شه
مثال: The bakery started as a passion project and became a full - time business.
اون نانوایی اول یه پروژه ی دلی بود، بعد شد شغل اصلی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
personal project – creative outlet – heart - driven work – side hustle * ( در بعضی زمینه ها ) *
پروژه ی عاشقانه / پروژه ی دلی / کارِ مورد علاقه / پروژه ی شخصی با انگیزه ی درونی
در زبان محاوره ای:
کارِ عشقی، پروژه ی دلی، چیزی که واسه دل خودته، پروژه ی حال خوب کن
________________________________________
... [مشاهده متن کامل]
🔸 تعریف ها:
1. ** ( شخصی – انگیزشی ) :**
کاری که فرد با علاقه ی قلبی، بدون اجبار یا صرفاً برای پول انجام می ده؛ معمولاً خارج از چارچوب شغل رسمی
مثال: Writing poetry is her passion project.
شعر گفتن پروژه ی دلیشه.
2. ** ( خلاقانه – هنری ) :**
فعالیتی که فرد برای ابراز خلاقیت، هویت یا ارزش های شخصی انجام می ده
مثال: His documentary about street musicians is a passion project.
مستندش درباره ی نوازنده های خیابونی یه پروژه ی عاشقانه ست.
3. ** ( کارآفرینی – توسعه ای ) :**
گاهی پروژه ای که با عشق شروع می شه و بعدها تبدیل به کسب وکار یا برند می شه
مثال: The bakery started as a passion project and became a full - time business.
اون نانوایی اول یه پروژه ی دلی بود، بعد شد شغل اصلی.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
personal project – creative outlet – heart - driven work – side hustle * ( در بعضی زمینه ها ) *