passing out

پیشنهاد کاربران

غش کردن
بی حال شدن
از حال رفتن
The position which is u can't deal with that.
Like a sunny day
Example:
I'm passing out
I can't deal with that "a sunny day"x
خارج کردن
collapse در پزشکی به چند معنی استفاده می شود:
1 - غش کردن یا سنکوپ ( Syncope or passing out or Faint )
2 - کُلاپس مهره ( Vertebral collapse ) به معنی خرد شدن مهره در ستون فقرات
3 - آتلکتازی یا فرو خوابیدگی ( روی هم خوابیدن ) ریه ها ( Atelectasis or collapsed lung )
...
[مشاهده متن کامل]

4 - فرو خوابیدگی ( روی هم خوابیدن ) رگها ( cardiovascular collapse )

از حال رفتن درست ترین معنی
تحویل دادن، منتقل کردن

بپرس