- He sat on the porch and nodded to the passersby.
[ترجمه گوگل] روی ایوان نشست و با سر به عابران اشاره کرد [ترجمه ترگمان] روی ایوان نشست و سرش را به طرف the تکان داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. an observant passerby noticed the fire and awakened the inhabitants of the house
عابری هوشیار متوجه آتش سوزی شد و اهل خانه را بیدار کرد.
2. i was hoping that no passerby would happen along the alley
امیدوار بودم که اتفاقا سر و کله رهگذری در کوچه پیدا نشود.
3. Fortunately, a passerby heard his cries for help .
[ترجمه گوگل]خوشبختانه یکی از رهگذران فریاد کمک او را شنید [ترجمه ترگمان]خوشبختانه یک عابر از فریادهای او برای کمک خبر داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One eagle-eyed passerby noticed that the window was slightly open.
[ترجمه گوگل]یکی از رهگذران چشم عقابی متوجه شد که پنجره کمی باز است [ترجمه ترگمان]یک عابر با چشم عقاب متوجه شد که پنجره کمی باز است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. A passerby told me the time.
[ترجمه گوگل]یک رهگذر زمان را به من گفت [ترجمه ترگمان]یک عابر در آن زمان به من گفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The 23-year-old's screams alerted a passerby who went to her rescue.
[ترجمه گوگل]فریادهای این دختر 23 ساله رهگذری را که به نجات او رفت، هشدار داد [ترجمه ترگمان]فریادهای ۲۳ ساله، به رهگذری که برای نجات او رفته بود آگاه شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The attackers were apprehended by an unknown passerby, who chased the three youths and recovered the stolen bicycle.
[ترجمه گوگل]مهاجمان توسط یک رهگذر ناشناس دستگیر شدند و سه جوان را تعقیب کردند و دوچرخه سرقتی را کشف کردند [ترجمه ترگمان]مهاجمان توسط یک عابر ناشناس دستگیر شدند که این سه جوان را تعقیب کرده و دوچرخه به سرقت رفته را پیدا کردند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Passerby 3 : I don't know, but he must have his reason.
[ترجمه گوگل]رهگذر 3: نمی دانم، اما او باید دلیل خود را داشته باشد [ترجمه ترگمان]نمی دونم، اما اون باید دلیل خودش رو داشته باشه [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The pickpocket planted the purse on a passerby.
[ترجمه گوگل]جیب بر کیف را روی رهگذری کاشت [ترجمه ترگمان]جیب بر این کیف را به رهگذری بخشید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. I'm only a passerby and know nothing at all about this place.
[ترجمه بی آلایش] من فقط یک رهگذر هستم و اصلا درباره ی این مکان نمی دانم
|
[ترجمه گوگل]من فقط یک رهگذر هستم و اصلاً در مورد این مکان چیزی نمی دانم [ترجمه ترگمان]من فقط رهگذری هستم و در این مکان چیزی نمی دانم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Passerby listens come out he is slave an old name for Japan, saw scrip again.
[ترجمه گوگل]رهگذر گوش می دهد بیرون می آید او برده نامی قدیمی برای ژاپن است، دوباره اسکریپ را دید [ترجمه ترگمان]passerby به بیرون گوش می دهد و نام قدیمی خود را به نام باستانی ژاپن دریافت می کند و دوباره به جای آن scrip را می بیند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A nameless passerby made a snappy shilly-shally of yore.
[ترجمه گوگل]رهگذر بی نام و نشانی از گذشته به طرز عجیب و غریبی دست و پا کرد [ترجمه ترگمان]یک رهگذر بی نام و نشان، تردید به خود راه داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He is just a passerby, but you are not.
[ترجمه گوگل]او فقط یک رهگذر است، اما شما نیستید [ترجمه ترگمان]او فقط یک عابر است، اما شما نیستید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Go tell the Spartans, passerby, that here, by Spartan law, we lie!
[ترجمه گوگل]برو به اسپارتی ها بگو، رهگذر، که اینجا، طبق قانون اسپارت، ما دروغ می گوییم! [ترجمه ترگمان]برو به the بگو که در اینجا با قانون مدنی ما دروغ می گوییم! [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• ones who passes by, one who goes by a passer-by is a person who is walking past someone or something.
پیشنهاد کاربران
passerby ( n ) ( p�sərˈbaɪ ) ( also passer - by ) ( pl. passersby, passers - by ) =a person who is going past sth sb by chance, especially when sth unexpected happens
/ˌpɑːsəˈbaɪ $ ˌp�sər - / فونتیک صحیح می باشد.
passerby: عابر
a person who is going past sth/sb by chance, especially when sth unexpected happens. pas by sb/sth v
رهگذر عابر
E. g. Her screams drew passers - by to the scene جیغ هاش واسه رهگذارای اون صحنه جلب توجه می کرد
E. g. Her screams drew passers - by to the scene جیغ کشیدن هاش جلب توجه کرد واسه رهگذرا