passed off

پیشنهاد کاربران

*رخ دادن یا اتفاق افتادن ( اغلب بدون مشکل:
وقتی می خواهیم بگوییم یک رویداد به خوبی و بدون مشکل خاصی انجام شده است:
The event passed off peacefully ( رویداد به آرامی برگزار شد. )
* وانمود کردن یا جا زدن ( برای چیزی که نیست ) :
...
[مشاهده متن کامل]

وقتی چیزی یا کسی به شکل دیگری نشان داده می شود:
He passed himself off as a doctor to gain access to the facility ( او خودش را به عنوان پزشک جا زد تا به تأسیسات دسترسی پیدا کند. )
* به پایان رسیدن:
برای اشاره به اینکه چیزی تمام شده یا به پایان رسیده است:
The tension passed off after a few hours ( تنش پس از چند ساعت فروکش کرد. )

بپرس