1. "c" is a passable grade but not a good one
((ج)) نمره ی قبولی است ولی نمره ی خوبی نیست.
2. some mountain roads are not passable in winter
برخی راه های کوهستانی در زمستان قابل عبور نیست.
3. Stan puffed out his thin cheeks in a passable imitation of his dad.
[ترجمه گوگل]استن گونه های باریک خود را به تقلید قابل قبولی از پدرش پف کرد
[ترجمه ترگمان]استن به تقلید از پدرش گونه های لاغرش را بیرون داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The food was excellent and the wine was passable.
[ترجمه گوگل]غذا عالی و شراب قابل قبول بود
[ترجمه ترگمان]غذا عالی بود و شراب هم قابل قبول بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He can do a passable imitation of the maths teacher.
[ترجمه گوگل]او می تواند یک تقلید قابل قبول از معلم ریاضی انجام دهد
[ترجمه ترگمان]او می تواند تقلید ملایم از معلم ریاضی را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. She put on a passable imitation of a Scottish accent.
[ترجمه گوگل]او تقلید قابل قبولی از لهجه اسکاتلندی به کار برد
[ترجمه ترگمان]او تقلیدی از لهجه اسکاتلندی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The mountain roads are not passable until late spring.
[ترجمه گوگل]جاده های کوهستانی تا اواخر بهار قابل تردد نیستند
[ترجمه ترگمان]جاده های کوهستانی تا اواخر بهار قابل عبور نیستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. He served a bottle of very passable claret with the meal.
[ترجمه گوگل]او با غذا یک بطری کلت بسیار قابل قبول سرو کرد
[ترجمه ترگمان]بعد از خوردن شام یک بطری شراب بسیار قابل قبول به او داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The airport road is passable today for the first time in a week.
[ترجمه گوگل]جاده فرودگاه امروز برای اولین بار در یک هفته گذشته قابل تردد است
[ترجمه ترگمان]راه فرودگاه برای اولین بار در عرض یک هفته قابل عبور است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It's passable, he says, and it leads direct to Tmjillo.
[ترجمه گوگل]او می گوید که قابل عبور است و مستقیم به Tmjillo منتهی می شود
[ترجمه ترگمان]می گوید: قابل قبوله و به سمت Tmjillo هدایت میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The A66 was passable with just a light coating of snow.
[ترجمه گوگل]A66 فقط با یک پوشش سبک از برف قابل عبور بود
[ترجمه ترگمان]The با روکش روشنی پوشیده از برف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Mary can speak passable Russian.
[ترجمه گوگل]مریم می تواند روسی قابل قبول صحبت کند
[ترجمه ترگمان]مری می تو نه روسی حرف بز نه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He gave a passable imitation of Charlie Chaplin.
[ترجمه گوگل]او تقلید قابل قبولی از چارلی چاپلین ارائه کرد
[ترجمه ترگمان]به تقلید از صاحب میخانه دار نی را به نحو احسن انجام داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The recent rain made the little stream passable and the water was very swift, shallow and rocky.
[ترجمه گوگل]بارندگی اخیر نهر کوچک را قابل عبور کرد و آب بسیار تند، کم عمق و سنگلاخ بود
[ترجمه ترگمان]باران تازه به راه افتاد و آب کم عمق و کم عمق و کم عمق بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Her hair was rolled into a passable pageboy and sometimes tied with a black ribbon.
[ترجمه گوگل]موهایش را به شکل یک پیجبوی قابل عبور در میکرده و گاهی با روبان سیاه میبندند
[ترجمه ترگمان]موهایش را به صورت passable passable و گاهی با روبان سیاه گره زده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید