pass the bucket

پیشنهاد کاربران

pass the buck : از مسئولیت شانه خالی کردن ولی :
"Pass the bucket" ( جمع آوری کمکهای مالی یا نذورات )
معنی:
دور زدن یک سطل ( یا ظرف ) برای جمعآوری پول در مراسم، کلیسا، یا رویدادهای خیریه.
...
[مشاهده متن کامل]

ریشه:
اشاره به روش سنتی جمع آوری کمکهای نقدی با گذراندن یک سطل بین مردم.
مثال:
"They passed the bucket around to raise money for the homeless. "
( آنها سطل را دور کردند تا برای بی خانمانها پول جمع آوری کنند. )
deepseek

شوخه خالی کردن از انجام کاری
بی خیال شو