partook

/pɑːrˈtʊk//pɑːˈtʊk/

زمان گذشته ی: partake، شرکت کردن، شریک شدن، سهم گرفتن، بهره داشتن، طرفداری کردن

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: past tense of partake.

جمله های نمونه

1. she partook her lunch in front of the t. v.
او ناهار خود را جلو تلویزیون صرف کرد.

2. these dialects partook of the common body of indo-european vocabulary
این گویش ها واژگان مشترک هند و اروپایی را دارا بودند.

3. Twelve children partook in the performance.
[ترجمه گوگل]دوازده کودک در این اجرا شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]دوازده بچه در این نمایش شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. They all partook in each other's joys and sorrows in the fighting.
[ترجمه گوگل]همه آنها در شادی و غم یکدیگر در جنگ شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]همه از شادی ها و دردها در جنگ به سر می بردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her manner partook of an aloofness.
[ترجمه گوگل]شیوه او از دوری و دوری برخوردار بود
[ترجمه ترگمان]رفتارش سرد و بی تفاوت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The capital, Vasilariov, partook of most of the styles of coral architecture.
[ترجمه گوگل]پایتخت، واسیلاریوف، از اکثر سبک‌های معماری مرجانی بهره می‌برد
[ترجمه ترگمان]پایتخت، Vasilariov، در اکثر سبک های معماری مرجان منعکس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He immediately partook of his mother's anxiety and fell into a great flutter.
[ترجمه گوگل]او فوراً در اضطراب مادرش شریک شد و در یک بال زدن شدید افتاد
[ترجمه ترگمان]بلافاصله از نگرانی مادرش سر در آورد و به تپش افتاد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In 112 Koreans partook the Imperial System with the Jin Dynasty at its center.
[ترجمه گوگل]در سال 112 کره ای ها در سیستم امپراتوری با سلسله جین در مرکز آن شرکت کردند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۱۲، کره ای ها از سیستم امپراطوری با دودمان جین در مرکز آن شرکت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Gospel of Luke has Jesus often partook in many banquets and dinners, both at righteous people but also at sinner's homes.
[ترجمه گوگل]انجیل لوقا به عیسی می‌گوید که اغلب در ضیافت‌ها و شام‌های بسیاری، هم در افراد صالح و هم در خانه‌های گناهکاران شرکت می‌کرد
[ترجمه ترگمان]انجیل لوقا و عیسی اغلب در بسیاری از ضیافت های شام و ضیافت های شام، هر دو در خانه گناهکار و هم در خانه گناهکار بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They partook of our lodging at night.
[ترجمه گوگل]شبانه از اسکان ما پذیرایی کردند
[ترجمه ترگمان]شب و شب در منزل ما منزل داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The guests partook of a luxurious repast in banqueting hall.
[ترجمه گوگل]میهمانان در تالار ضیافت از پذیرایی مجلل پذیرایی کردند
[ترجمه ترگمان]مهمانان در تالار ضیافت شام مجللی خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The guests partook of a luxurious repast in the banqueting hall.
[ترجمه گوگل]مهمانان در تالار ضیافت پذیرایی مجلل پذیرفتند
[ترجمه ترگمان]مهمانان در تالار ضیافت غذای مجللی خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They should imagine themselves sitting amid the crowd that partook of the loaves and the fishes.
[ترجمه گوگل]آنها باید خود را در میان جمعیتی که از نان ها و ماهی ها می خوردند، تصور کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها باید تصور کنند که در میان جمعیتی نشسته بودند که بخشی از قرص های نان و ماهی ها را می خوردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The Romantics, like each of the other resistance movements, partook of that ecospiritual sensibility in a particular way.
[ترجمه گوگل]رمانتیک‌ها، مانند هر یک از جنبش‌های مقاومت دیگر، به شیوه‌ای خاص از آن حساسیت زیست‌معنوی سهیم شدند
[ترجمه ترگمان]رومانتیک ها، مانند هر یک از جنبش های مقاومت دیگر، از حساسیت ecospiritual به یک روش خاص استفاده کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• partook is the past tense of partake.

پیشنهاد کاربران

- از انگلیسی میانه parttakyen
- ترکیب:
- part = بخش، سهم ← از لاتین *partem*
- take = گرفتن ← از نورس قدیم *taka*
➤ بنابراین partake یعنی �بخشی را گرفتن�، یعنی �سهم بردن� یا �مشارکت کردن�.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
### 🟦 معنی در فارسی ادبی
partake به معنی:
- مشارکت کردن
- بهره مند شدن از چیزی
- سهیم بودن در امری
مثال:
- *He partook of the blessings of nature. *
او از برکات طبیعت بهره مند شد.
- *She partook in the ancient ritual with reverence. *
او با احترام در آیین باستانی مشارکت کرد.
- - -
### 🟨 معنی در فارسی محاوره ای
در محاوره، بسته به جمله:
- خوردن / نوشیدن ( مودبانه )
➤ "بفرما، بخور" یا "تو هم بخور"
- *Please, partake of the meal. *
بفرمایید از غذا میل کنید.
- شرکت کردن / با ما بودن
➤ "تو هم هستی؟" / "تو هم شرکت داشتی؟"
- *Did you partake in the party last night?*
دیشب تو مهمونی بودی؟ ( شرکت داشتی؟ )
- - -
### 🟫 کاربردهای مختلف در مکالمه های انگلیسی
۱. برای غذا خوردن ( ادبانه یا سنتی ) :
- *Come, partake of the feast!*
بفرما، از ضیافت میل کن!
۲. برای شرکت در یک فعالیت:
- *They partook in the protest. *
اون ها در اعتراض شرکت کردند.
۳. برای سهیم شدن در چیزی ( مثلاً احساس یا موقعیت ) :
- *He partook of their sorrow. *
او در غم آن ها شریک شد.
### 🟦 ۱. برای غذا خوردن ( مودبانه یا ادبی )
A: Would you like some cake?
B: Thank you, I shall gladly partake.
🟢 معنی:
B مؤدبانه می گه "با کمال میل می خورم. "
تو فارسی می شه: �مرسی، با کمال میل میل می کنم. �
- - -
### 🟦 ۲. برای شرکت کردن در مراسم، جشن یا فعالیت اجتماعی
A: Did you partake in the wedding celebration?
B: Yes, it was beautiful. I even danced!
🟢 معنی:
A می پرسه: �تو هم تو جشن عروسی شرکت داشتی؟�
B می گه: �آره، خیلی قشنگ بود. حتی رقصیدم!�
- - -
### 🟦 ۳. برای شریک شدن در یک تجربه یا حس ( احساسی، معنوی، فکری )
A: I really felt close to everyone during the trip.
B: Yeah, we all partook of something special.
🟢 معنی:
B می گه: �آره، همه مون توی یه تجربه خاص شریک بودیم. �
- - -
### 🟦 ۴. برای شرکت در فعالیت های منفی ( گاهی رسمی یا ادبی )
A: Was he involved in the scam?
B: Yes, unfortunately, he partook in it knowingly.
🟢 معنی:
B می گه: �بله، متأسفانه آگاهانه تو اون کلاهبرداری شرکت داشت. �
- - -
### 🟦 ۵. در سبک طنز یا رسمی تر
A: Are you going to partake in tonight’s pizza party?
B: Oh yes, I shall partake most enthusiastically!
🟢 معنی:
B با لحن شوخی یا رسمی می گه: �قطعاً با شور و شوق شرکت می کنم!� ( یعنی پیتزا می خورم و تو مهمونی ام هستم )
chatgpt

بپرس