partite

/ˈpɑːrtaɪt//ˈpɑːtaɪt/

معنی: جدا شده، قسمتی، جانبه، منقسم به قسمت های جدا جدا
معانی دیگر: (معمولا به صورت ترکیب) جدا، بخش شده، چند بخشی، - جانبه، - سویه، بصورت پسوند جانبه

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: divided into parts (usu. used in combination).

- a tripartite commission
[ترجمه گوگل] یک کمیسیون سه جانبه
[ترجمه ترگمان] یک کمیسیون سه جانبه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جدا شده (صفت)
segregated, disjunct, partite

قسمتی (صفت)
partial, partite

جانبه (صفت)
partite

منقسم به قسمت های جدا جدا (صفت)
partite

انگلیسی به انگلیسی

• having a particular number of parts, having x parts (used in combination)

پیشنهاد کاربران

بپرس