قید ( adverb )
• (1) تعریف: in or to an unusual or particular degree.
• مشابه: especially
• مشابه: especially
- After hurting himself the first time, he was particularly careful the next time he operated the machine.
[ترجمه گوگل] بعد از اینکه بار اول به خودش صدمه زد، دفعه بعد که دستگاه را کار کرد به ویژه مراقب بود
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه برای اولین بار به خودش صدمه زد، دفعه بعدی که ماشین را اداره می کرد خیلی مواظب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد از اینکه برای اولین بار به خودش صدمه زد، دفعه بعدی که ماشین را اداره می کرد خیلی مواظب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- She is often shy and nervous, but I noticed she was particularly nervous at the meeting yesterday.
[ترجمه بتول ریاحی] او اغلب خجالتی وعصبی ست اما من مخصوصا در جلسه دیروز متوجه شدم که عصبی بود|
[ترجمه گوگل] او اغلب خجالتی و عصبی است، اما من متوجه شدم که او در جلسه دیروز عصبی بود[ترجمه ترگمان] او اغلب خجالتی و عصبی است، اما متوجه شدم که دیروز در جلسه عصبانی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I've enjoyed all her books, but I particularly liked her most recent one.
[ترجمه مهرداد] من از تمام کتاب هایش لذت می بردم اما به طور ویژه تازه ترین کتاب او را دوست داشتم|
[ترجمه گوگل] من از همه کتابهای او لذت بردم، اما بهویژه آخرین کتاب او را دوست داشتم[ترجمه ترگمان] از همه کتاب هایش لذت برده بودم، اما به ویژه از او بیشتر خوشم می امد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: in particular; specifically.
• مشابه: especially
• مشابه: especially
- I chose those flowers particularly, because I knew they were her favorites.
[ترجمه گوگل] من به خصوص آن گل ها را انتخاب کردم، زیرا می دانستم که آنها گل های مورد علاقه او هستند
[ترجمه ترگمان] من آن گل ها را مخصوصا برای آن انتخاب کردم، چون می دانستم که آن ها مورد علاقه او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] من آن گل ها را مخصوصا برای آن انتخاب کردم، چون می دانستم که آن ها مورد علاقه او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- I wanted to speak to the principal particularly, but he was out, so I spoke to the vice principal instead.
[ترجمه گوگل] من می خواستم به طور خاص با مدیر صحبت کنم، اما او بیرون بود، بنابراین به جای آن با معاون مدیر صحبت کردم
[ترجمه ترگمان] می خواستم با مدیر صحبت کنم، اما او بیرون بود، بنابراین در عوض با معاون مدیر حرف زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] می خواستم با مدیر صحبت کنم، اما او بیرون بود، بنابراین در عوض با معاون مدیر حرف زدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3) تعریف: with great particularity; in detail.
- She spoke quite particularly about when and how the animals should be fed.
[ترجمه گوگل] او به طور خاص در مورد زمان و نحوه تغذیه حیوانات صحبت کرد
[ترجمه ترگمان] او به خصوص در مورد این که چگونه و چگونه حیوانات باید تغذیه شوند صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] او به خصوص در مورد این که چگونه و چگونه حیوانات باید تغذیه شوند صحبت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید