1. The nucleotide sequence data of parthenogenesis bacteria will appear in Genbank under the following accession numbers.
[ترجمه گوگل]دادههای توالی نوکلئوتیدی باکتریهای پارتنوژنز در Genbank تحت شمارههای الحاقی زیر ظاهر میشوند
[ترجمه ترگمان]داده های دنباله نوکلیوتیدی از باکتری های parthenogenesis زیر مجموعه تنظیمات زیر در Genbank ظاهر خواهند شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. To trigger parthenogenesis, then, Loeb had to simulate fertilisation.
[ترجمه گوگل]بنابراین، برای شروع پارتنوژنز، لوب مجبور شد لقاح را شبیه سازی کند
[ترجمه ترگمان]پس از آن، Loeb برای شبیه سازی parthenogenesis ها مجبور به شبیه سازی fertilisation شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Parthenogenesis, or something, though neither of us was exactly virginal.
[ترجمه گوگل]پارتوژنز یا چیزی شبیه به هم، اگرچه هیچ کدام از ما دقیقاً باکره نبودیم
[ترجمه ترگمان]بکر زایی، یا چیزی، هرچند هیچ یک از ما باکره نبود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. This suggests a monophyletic origin for Trichogramma parthenogenesis bacteria.
[ترجمه گوگل]این نشان دهنده منشاء تکفیلتیک برای باکتری Trichogramma parthenogenesis است
[ترجمه ترگمان]این یک منشا monophyletic برای باکتری های parthenogenesis parthenogenesis است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. As Pateman notes, parthenogenesis would seem to be the only possibility.
[ترجمه گوگل]همانطور که پتمن اشاره می کند، بنظر می رسد که پارتنوژنز تنها امکان باشد
[ترجمه ترگمان]همانطور که Pateman اشاره می کند، به نظر می رسد که parthenogenesis تنها امکان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Anyway, Loeb found that, with such simulation, parthenogenesis proceeded.
[ترجمه گوگل]به هر حال، لوب دریافت که با چنین شبیه سازی، پارتنوژنز پیش می رود
[ترجمه ترگمان]به هر حال، Loeb کشف کرد که با چنین شبیه سازی، parthenogenesis ادامه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. FIG. 2 A most parsimonious phylogenetic tree of parthenogenesis and cytoplasmic incompatibility microorganisms based on 16S rDNA sequences.
[ترجمه گوگل]شکل 2 پرشورترین درخت فیلوژنتیک پارتنوژنز و میکروارگانیسمهای ناسازگاری سیتوپلاسمی بر اساس توالیهای 16S rDNA
[ترجمه ترگمان]شکل [ ۲ ] most درخت فیلوژنتیک parthenogenesis و میکرو ارگانیسم های ناسازگاری پری دار براساس توالی ۱۶ S rDNA
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In mammals, however, parthenogenesis seems to be a non-starter.
[ترجمه گوگل]با این حال، در پستانداران، به نظر میرسد که پارتنوژنز شروعی نیست
[ترجمه ترگمان]با این حال، به نظر می رسد که در پستانداران بدون استارتر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Parthenogenesis is rare among vertebrates but by no means unknown.
[ترجمه گوگل]پارتنوژنز در بین مهره داران نادر است اما به هیچ وجه ناشناخته است
[ترجمه ترگمان]مهره داران در میان مهره داران کمیاب است، اما به هیچ وجه شناخته نشده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Both incompatibility and parthenogenesis microorganisms alter host chromosome behaviour during early mitotic divisions of the egg.
[ترجمه گوگل]هم ناسازگاری و هم میکروارگانیسم های پارتنوژنز رفتار کروموزوم میزبان را در طول تقسیمات میتوزی اولیه تخمک تغییر می دهند
[ترجمه ترگمان]هم ناسازگاری و هم microorganisms parthenogenesis، رفتار کروموزوم میزبان را در طول بخش های اولیه مشخص تخم تغییر می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Individual species has a certain ability to parthenogenesis.
[ترجمه گوگل]گونه های منفرد توانایی خاصی برای بکرزایی دارند
[ترجمه ترگمان]گونه های فردی توانایی خاصی برای parthenogenesis دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Parthenogenesis in which the egg is activated by sperm, but without fusion of the egg and sperm nuclei.
[ترجمه گوگل]پارتنوژنز که در آن تخمک توسط اسپرم فعال می شود، اما بدون ادغام هسته تخمک و اسپرم
[ترجمه ترگمان]بکر زایی که در آن تخم با اسپرم فعال شده است، اما بدون ادغام شدن تخم و روغن وال
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. That could explain why parthenogenesis reproduction has emerged in so many species.
[ترجمه گوگل]این می تواند توضیح دهد که چرا تولیدمثل پارتنوژنز در بسیاری از گونه ها پدیدار شده است
[ترجمه ترگمان]این می تواند توضیح دهد که چرا تولید مثل parthenogenesis در بسیاری از گونه ها بوجود آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Parthenogenesis is so far known to occur in about 70 reptile species.
[ترجمه گوگل]پارتنوژنز تاکنون در حدود 70 گونه خزنده شناخته شده است
[ترجمه ترگمان]Parthenogenesis تا کنون در حدود ۷۰ نوع خزنده رخ داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Meloidogyne javanica, reproducing by mitotic parthenogenesis, is an economically important pathogen of a wide range of crops.
[ترجمه گوگل]Meloidogyne javanica، که توسط پارتنوژنز میتوزی تولید می شود، یک پاتوژن مهم اقتصادی طیف وسیعی از محصولات است
[ترجمه ترگمان]Meloidogyne javanica، که با parthenogenesis غیر مستقیم تولید می شود، یک پاتوژن های اقتصادی از طیف وسیعی از محصولات است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید