partake of a meal

انگلیسی به انگلیسی

• eat a meal, take refreshments or snacks

پیشنهاد کاربران

- از انگلیسی میانه parttakyen
- ترکیب:
- part = بخش، سهم ← از لاتین *partem*
- take = گرفتن ← از نورس قدیم *taka*
➤ بنابراین partake یعنی �بخشی را گرفتن�، یعنی �سهم بردن� یا �مشارکت کردن�.
...
[مشاهده متن کامل]

- - -
### 🟦 معنی در فارسی ادبی
partake به معنی:
- مشارکت کردن
- بهره مند شدن از چیزی
- سهیم بودن در امری
مثال:
- *He partook of the blessings of nature. *
او از برکات طبیعت بهره مند شد.
- *She partook in the ancient ritual with reverence. *
او با احترام در آیین باستانی مشارکت کرد.
- - -
### 🟨 معنی در فارسی محاوره ای
در محاوره، بسته به جمله:
- خوردن / نوشیدن ( مودبانه )
➤ "بفرما، بخور" یا "تو هم بخور"
- *Please, partake of the meal. *
بفرمایید از غذا میل کنید.
- شرکت کردن / با ما بودن
➤ "تو هم هستی؟" / "تو هم شرکت داشتی؟"
- *Did you partake in the party last night?*
دیشب تو مهمونی بودی؟ ( شرکت داشتی؟ )
- - -
### 🟫 کاربردهای مختلف در مکالمه های انگلیسی
۱. برای غذا خوردن ( ادبانه یا سنتی ) :
- *Come, partake of the feast!*
بفرما، از ضیافت میل کن!
۲. برای شرکت در یک فعالیت:
- *They partook in the protest. *
اون ها در اعتراض شرکت کردند.
۳. برای سهیم شدن در چیزی ( مثلاً احساس یا موقعیت ) :
- *He partook of their sorrow. *
او در غم آن ها شریک شد.
### 🟦 ۱. برای غذا خوردن ( مودبانه یا ادبی )
A: Would you like some cake?
B: Thank you, I shall gladly partake.
🟢 معنی:
B مؤدبانه می گه "با کمال میل می خورم. "
تو فارسی می شه: �مرسی، با کمال میل میل می کنم. �
- - -
### 🟦 ۲. برای شرکت کردن در مراسم، جشن یا فعالیت اجتماعی
A: Did you partake in the wedding celebration?
B: Yes, it was beautiful. I even danced!
🟢 معنی:
A می پرسه: �تو هم تو جشن عروسی شرکت داشتی؟�
B می گه: �آره، خیلی قشنگ بود. حتی رقصیدم!�
- - -
### 🟦 ۳. برای شریک شدن در یک تجربه یا حس ( احساسی، معنوی، فکری )
A: I really felt close to everyone during the trip.
B: Yeah, we all partook of something special.
🟢 معنی:
B می گه: �آره، همه مون توی یه تجربه خاص شریک بودیم. �
- - -
### 🟦 ۴. برای شرکت در فعالیت های منفی ( گاهی رسمی یا ادبی )
A: Was he involved in the scam?
B: Yes, unfortunately, he partook in it knowingly.
🟢 معنی:
B می گه: �بله، متأسفانه آگاهانه تو اون کلاهبرداری شرکت داشت. �
- - -
### 🟦 ۵. در سبک طنز یا رسمی تر
A: Are you going to partake in tonight’s pizza party?
B: Oh yes, I shall partake most enthusiastically!
🟢 معنی:
B با لحن شوخی یا رسمی می گه: �قطعاً با شور و شوق شرکت می کنم!� ( یعنی پیتزا می خورم و تو مهمونی ام هستم )
chatgpt

تناول کردن. خوردن. میل کردن

بپرس