1. All the words are tagged with their part of speech.
[ترجمه گوگل]همه کلمات با قسمت گفتار خود برچسب گذاری می شوند
[ترجمه ترگمان]تمام کلمات با بخشی از سخنرانی علامت گذاری می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. No part of speech was spared.
[ترجمه گوگل]هیچ بخشی از سخنرانی دریغ نشد
[ترجمه ترگمان]هیچ بخشی از سخنرانی باقی نمانده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The epithet is that part of speech which most readily reflects such a change.
[ترجمه گوگل]لقب بخشی از گفتار است که به آسانی چنین تغییری را منعکس می کند
[ترجمه ترگمان]این لقب بخشی از سخنرانی است که به آسانی منعکس کننده چنین تغییری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. If the homonyms are the same part of speech, they are distinguished by superior numbers following the part-of-speech label.
[ترجمه گوگل]اگر همنام ها همان قسمت گفتار باشند، با اعداد برتر به دنبال برچسب قسمت گفتار متمایز می شوند
[ترجمه ترگمان]اگر the همان بخشی از سخنرانی هستند، با اعداد بالایی که به دنبال برچسب بخشی از سخنرانی هستند، متمایز می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The probability of each part of speech starting and ending a noun phrase was then determined from this data.
[ترجمه گوگل]سپس احتمال شروع و پایان هر قسمت از گفتار یک عبارت اسمی از این داده ها تعیین شد
[ترجمه ترگمان]احتمال هر بخش از گفتار شروع و پایان دادن به عبارت اسمی از این داده ها تعیین شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Do you know the part of speech of this word?
[ترجمه گوگل]آیا قسمت گفتار این کلمه را می دانید؟
[ترجمه ترگمان]آیا می دانی که این کلام چه بود؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The quantifier in Chinese is one part of speech to express the quantity unit.
[ترجمه گوگل]کمیت در زبان چینی بخشی از گفتار برای بیان واحد کمیت است
[ترجمه ترگمان]The در چین بخشی از سخنرانی برای بیان واحد کمیت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Chinese modal particle has no equivalent part of speech in English.
[ترجمه گوگل]ذره مودال چینی هیچ بخش معادلی از گفتار در زبان انگلیسی ندارد
[ترجمه ترگمان]ذره ذره چینی، بخش معادل حرف زدن در زبان انگلیسی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The stridency of part of speech knowledge is still an open issue in the study of automatic Parsing .
[ترجمه گوگل]سختی بخشی از دانش گفتار هنوز یک موضوع باز در مطالعه تجزیه خودکار است
[ترجمه ترگمان]The بخشی از دانش گفتاری هنوز یک مساله باز در مطالعه of اتوماتیک می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The article is a part of speech in the English language.
[ترجمه گوگل]مقاله بخشی از گفتار به زبان انگلیسی است
[ترجمه ترگمان]این مقاله بخشی از سخنرانی در زبان انگلیسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. The numeral is a part of speech which has great difference in Zhuang and Thai language.
[ترجمه گوگل]اعداد بخشی از گفتار است که در زبان ژوانگ و تایلندی تفاوت زیادی دارد
[ترجمه ترگمان]The بخشی از سخنرانی است که تفاوت زیادی در زبان Zhuang و زبان تایلندی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Speakers declined the part of speech in each sentence.
[ترجمه گوگل]گویندگان بخشی از گفتار را در هر جمله رد کردند
[ترجمه ترگمان]سخنرانان این بخش از سخنرانی را در هر جمله رد کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. A conjunction is a part of speech that connects two words, phrases or clauses together.
[ترجمه گوگل]حرف ربط بخشی از گفتار است که دو کلمه، عبارت یا بند را به هم متصل می کند
[ترجمه ترگمان]پیوند بخشی از گفتار است که دو کلمه یا عبارات را به یکدیگر مرتبط می سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Can you tell us what part of speech this word is?
[ترجمه گوگل]آیا می توانید به ما بگویید که این کلمه چه بخشی از گفتار است؟
[ترجمه ترگمان]میتونی بهمون بگی این کلمه چه بخشی از سخنرانی - ه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Based on trigram models, this paper proposes a three-step method of "word—similar word—part of speech" by incorporating the similar words and solves the problem of sparse data to a large extent.
[ترجمه گوگل]این مقاله بر اساس مدلهای سهگرام، یک روش سه مرحلهای از «کلمه - کلمه مشابه - بخشی از گفتار» را با ترکیب کلمات مشابه پیشنهاد میکند و مشکل دادههای پراکنده را تا حد زیادی حل میکند
[ترجمه ترگمان]براساس مدل های trigram، این مقاله یک روش سه مرحله ای \"کلمه - بخشی از گفتار\" را با گنجاندن کلمات مشابه پیشنهاد کرده و مشکل داده های پراکنده را تا حد زیادی حل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید