parsley

/ˈpɑːrsli//ˈpɑːsli/

معنی: جعفری
معانی دیگر: (گیاه شناسی) جعفری (petroselinum hortense از خانواده ی umbel)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: any of several garden herbs, usu. having finely divided crinkled leaves, used to season or decorate food.

جمله های نمونه

1. steak garnished with parsley
گوشت سرخ شده که با جعفری تزیین شده است

2. a lambkin stuffed with parsley and prunes
شیشک که توی شکمش جعفری و آلو خشک گذاشته اند

3. Parsley seed goes nine times to the Devil.
[ترجمه گوگل]دانه جعفری نه بار نزد شیطان می رود
[ترجمه ترگمان]دانه کولا نه برابر شیطان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Nutmeg, parsley and cider all complement the flavour of these beans well.
[ترجمه گوگل]جوز هندی، جعفری و سیب به خوبی طعم این لوبیا را تکمیل می کنند
[ترجمه ترگمان]جعفری، جعفری و شراب سیب همه بوی این لوبیا را به خوبی تکمیل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Garnish the fish with some fresh parsley and a squeeze of lemon.
[ترجمه گوگل]ماهی را با مقداری جعفری تازه و کمی لیمو تزیین کنید
[ترجمه ترگمان]ماهی را با کمی جعفری و یک لیمو ترش مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Stir the parsley into the potatoes and serve at room temperature.
[ترجمه گوگل]جعفری را داخل سیب زمینی بریزید و در دمای اتاق سرو کنید
[ترجمه ترگمان]جعفری را به سیب زمینی ها بریزید و در دمای اتاق عمل کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Garnish the dish with parsley before serving.
[ترجمه گوگل]قبل از سرو روی ظرف را با جعفری تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]ظرف را قبل از خدمت به جعفری garnish
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Add some fresh parsley, finely chopped.
[ترجمه شان] کمی جعفری تاره - که نازک ( ریز ) خرد شده باشد - بیفزایید.
|
[ترجمه گوگل]مقداری جعفری تازه، ریز خرد شده اضافه کنید
[ترجمه ترگمان]کمی جعفری تازه، خرد شده، اضافه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Parsley is hardy and can be grown outdoors from the spring.
[ترجمه گوگل]جعفری مقاوم است و از بهار می توان آن را در فضای باز پرورش داد
[ترجمه ترگمان]Parsley مقاوم است و می تواند از بهار در فضای باز بزرگ شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Parsley is probably the most commonly used of all herbs.
[ترجمه گوگل]جعفری احتمالاً بیشترین مصرف را در بین همه گیاهان دارد
[ترجمه ترگمان]Parsley احتمالا رایج ترین علفی است که از همه گیاهان استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Garnish the dish with sprigs of parsley.
[ترجمه گوگل]روی ظرف را با شاخه های جعفری تزئین کنید
[ترجمه ترگمان]یک عالم جعفری با یک عالم جعفری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In a small bowl, mix together pine nuts, parsley, and lemon zest.
[ترجمه گوگل]در یک کاسه کوچک، مغزهای کاج، جعفری و پوست لیمو را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]در یک کاسه کوچک، آجیل، جعفری و تراشه پوست لیمو را با هم مخلوط کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. You can use dried parsley, but if you have fresh, so much the better.
[ترجمه گوگل]می توانید از جعفری خشک استفاده کنید، اما اگر تازه دارید، بهتر است
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از جعفری خشک استفاده کنید، اما اگر تازه دارید، بهتر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Stir in parsley and Parmesan cheese.
[ترجمه گوگل]جعفری و پنیر پارمزان را با هم مخلوط کنید
[ترجمه ترگمان]جعفری و پنیر Parmesan را بریزید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Season to taste, garnish with the parsley and serve with fresh or dried tagliatelle.
[ترجمه شان] به سلیقه خود، چاشنی بزنید، و با جعفری تزیین کنیدو با ماکارونی نواری ( پهن ) تازه یا خشک، سرو کنید.
|
[ترجمه گوگل]مزه دار کنید، با جعفری تزئین کنید و با تالیاتل تازه یا خشک سرو کنید
[ترجمه ترگمان]فصل به طعم، چاشنی زدن با جعفری و خدمت با tagliatelle خشک و یا خشک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

جعفری (اسم)
parsley

انگلیسی به انگلیسی

• plant used as cooking herb or garnish
parsley is a small plant with curly leaves that is used for flavouring or decorating savoury food.

پیشنهاد کاربران

parsley = جعفری
parsley
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

جعفری ( گیاه معطر )

بپرس