parsimoniously


خسیسانه، بخست، بزفتی، باتنگ چشمی، ممسکانه

انگلیسی به انگلیسی

• stingily, in a miserly manner; frugally, economically

پیشنهاد کاربران

🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : _
✅️ اسم ( noun ) : parsimony
✅️ صفت ( adjective ) : parsimonious
✅️ قید ( adverb ) : parsimoniously

بپرس