paroxysmal


نوبتی، تشنجی، طغیانی، سخت شدید

جمله های نمونه

1. It is differentiated from migraine by the paroxysmal occurrence of the latter.
[ترجمه گوگل]آن را از میگرن با وقوع حمله‌ای دومی متمایز می‌کند
[ترجمه ترگمان]این بیماری از میگرن با رخداد مکرر دومی فرق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. However, in paroxysmal coughing, large amounts of bronchial mucus are often expelled, containing large numbers of larvae.
[ترجمه حسین] با این حال ، در سرفه های شدید ناگهانی ، مقدار زیادی از مخاط برونشی اغلب به بیرون رانده می شود که حاوی تعداد زیادی لارو است.
|
[ترجمه گوگل]با این حال، در سرفه های حمله ای، مقادیر زیادی مخاط برونش اغلب دفع می شود که حاوی تعداد زیادی لارو است
[ترجمه ترگمان]با این حال، در سرفه های همراه، مقدار زیادی خلط bronchial اغلب بیرون رانده می شوند که حاوی تعداد زیادی از لاروها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Polypnea, dyadic breath of abdomen, paroxysmal tussis.
[ترجمه گوگل]پولیپنه، نفس دوتایی شکم، توسیس حمله ای
[ترجمه ترگمان]، \"polypnea\"، نفس عمیق شکم \" paroxysmal tussis \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Paroxysmal public crisis management reflected the operating capability of a government. But how to make good use of knowledge was still a difficult problem in research of modem crisis management.
[ترجمه گوگل]مدیریت بحران عمومی ناامید کننده توانایی عملیاتی یک دولت را منعکس می کند اما نحوه استفاده بهینه از دانش همچنان یک مشکل دشوار در تحقیقات مدیریت بحران مدرن بود
[ترجمه ترگمان]مدیریت بحران عمومی paroxysmal منعکس کننده قابلیت عملیاتی یک دولت بود اما چگونگی استفاده خوب از دانش هنوز یک مشکل دشوار در تحقیقات مدیریت بحران مودم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Paroxysmal supraventricular tachycardia is a kind of common diseases in clinic.
[ترجمه Elham] تاکیکاردی فوق بطنی ناگهانی
|
[ترجمه گوگل]تاکی کاردی فوق بطنی حمله ای نوعی بیماری شایع در کلینیک است
[ترجمه ترگمان]paroxysmal supraventricular tachycardia نوعی از بیماری های شایع در کلینیک است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Objective To further improve the diagnosis of benign paroxysmal torticollis in infancy.
[ترجمه گوگل]هدف: بهبود بیشتر تشخیص تورتیکولی پراکسیسمال خوش خیم در دوران نوزادی
[ترجمه ترگمان]هدف برای بهبود بیشتر تشخیص of خوش خیم در کودکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. OBJECTIVE: Paroxysmal nocturnal hemoglobinuria ( PNH ) is an acquired disease of the pluripotent hematopoitec stem cell.
[ترجمه گوگل]هدف: هموگلوبینوری شبانه حمله ای (PNH) یک بیماری اکتسابی از سلول های بنیادی خونساز پرتوان است
[ترجمه ترگمان]OBJECTIVE: hemoglobinuria شبانه paroxysmal (PNH)یک بیماری اکتسابی از سلول بنیادی پرتوان hematopoitec است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Benign paroxysmal positional vertigo ( BPP ) is the most frequent vestibular disorder.
[ترجمه گوگل]سرگیجه موضعی حمله ای خوش خیم (BPP) شایع ترین اختلال دهلیزی است
[ترجمه ترگمان]Benign paroxysmal vertigo positional (BPP)شایع ترین اختلال شنوایی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Intercostal neuralgia causes paroxysmal burning pain or pricking pain.
[ترجمه گوگل]نورالژی بین دنده ای باعث درد ناشی از سوزش یا درد سوزش می شود
[ترجمه ترگمان]درد اعصاب باعث درد شدید و سوزش درد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. AF than in paroxysmal AF ( P & lt; 0. 05 ).
[ترجمه گوگل]AF نسبت به AF ​​حمله ای (P, lt; 0 05)
[ترجمه ترگمان]AF در paroxysmal AF (P = lt؛ ۰ ۰۵)
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Objiective:To explore the curative effect of Cordarone on paroxysmal atrial fibrillation and figure out nursing measures for coping with the disease by safely use of Cordarone.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی اثر درمانی کوردارون بر فیبریلاسیون دهلیزی حمله‌ای و کشف اقدامات پرستاری برای مقابله با بیماری با استفاده ایمن از کوردارون
[ترجمه ترگمان]Objiective: بررسی تاثیر درمانی of در فیبریلاسیون دهلیزی و تعیین معیارهای پرستاری برای مقابله با این بیماری با استفاده ایمن از Cordarone
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Orthopnea and paroxysmal nocturnal dyspnea are unusual in pulmonary disease except in a very advanced phase when the increased efficiency of breathing in the upright position is manifest.
[ترجمه گوگل]ارتوپنه و تنگی نفس حمله‌ای شبانه در بیماری ریوی غیرمعمول هستند، مگر در مرحله بسیار پیشرفته که افزایش کارایی تنفس در وضعیت عمودی آشکار است
[ترجمه ترگمان]Orthopnea و paroxysmal dyspnea شبانه در بیماری های ریوی غیر معمول هستند به جز در مرحله بسیار پیشرفته که افزایش کارایی تنفس در حالت عمودی نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Objective To discuss some emergent measures about disposing paroxysmal fire damp explosion.
[ترجمه گوگل]هدف بحث درباره برخی اقدامات اضطراری در مورد دفع انفجار مرطوب آتش سوزی
[ترجمه ترگمان]هدف از این بحث، بحث در مورد برخی از اقدامات emergent در مورد دفع آتش سوزی ناشی از آتش سوزی ناشی از آتش سوزی می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There may be a loose cough in the day and a dry paroxysmal cough in the evening and night.
[ترجمه گوگل]ممکن است سرفه شل در روز و سرفه خشک حمله ای در عصر و شب وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]در روز و شب سرفه خشک و خشک ممکن است سرفه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Coreference is a common phenomenon in the news report about paroxysmal event, it appears a lot in the discourses or the dialogues.
[ترجمه گوگل]همبستگی یک پدیده رایج در گزارش خبری در مورد رویداد هجومی است که در گفتمان ها یا گفت و گوها بسیار به چشم می خورد
[ترجمه ترگمان]Coreference پدیده ای رایج در گزارش خبری در مورد رویداد paroxysmal است که در گفتمان های و مکالمات متعدد دیده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• spastic, of an attack, of a convulsion

پیشنهاد کاربران

[پزشکی] حمله ای
مثال:
تنگی نفس حمله ای شبانه ( Paroxysmal nocturnal dyspnea )
حمله ایی

بپرس