parochial school

/pəˈroʊkɪəlˈskuːl//pəˈrəʊkɪəlskuːl/

مدرسه ای که از سوی کلیسای محل اداره می شود، مدرسه ی خصوصی و مذهبی، مدرسه وابسته به کلیسای بخش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a school supported and run by a church or religious organization.

جمله های نمونه

1. There are also private parochial schools that provide a more rigorous curriculum.
[ترجمه گوگل]همچنین مدارس محلی خصوصی نیز وجود دارند که برنامه درسی دقیق تری ارائه می دهند
[ترجمه ترگمان]همچنین مدارس خصوصی بخش خصوصی نیز وجود دارند که برنامه درسی دقیق تری را فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On Monday Brandon, a third-grader at a local parochial school, told his teacher about the owl.
[ترجمه گوگل]روز دوشنبه براندون، دانش آموز کلاس سومی در یک مدرسه محلی محلی، به معلمش درباره جغد گفت
[ترجمه ترگمان]در روز دوشنبه براندون، دانش آموز کلاس سوم مدرسه محلی، به معلم خود در مورد جغد گفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It is a sad commentary to note such parochial schools within our people.
[ترجمه گوگل]توجه به چنین مکتب های محلی در میان مردم ما تفسیر غم انگیزی است
[ترجمه ترگمان]این تفسیری غم انگیز است که مدارس و مدارس مذهبی را در افراد خود یادداشت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In California, the telecast is delivered to 180 public, private and parochial schools.
[ترجمه گوگل]در کالیفرنیا، پخش تلویزیونی به 180 مدرسه دولتی، خصوصی و محلی ارائه می شود
[ترجمه ترگمان]در کالیفرنیا، شبکه تلویزیونی به ۱۸۰ مدرسه دولتی، خصوصی و محلی منتقل می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He has consistently opposed school choice programs that would permit public funding of parochial schools.
[ترجمه گوگل]او به طور مداوم با برنامه های انتخاب مدرسه که به بودجه عمومی مدارس محلی اجازه می دهد مخالف است
[ترجمه ترگمان]او همواره با برنامه های انتخاب مدرسه مخالفت کرده است که به تامین بودجه عمومی مدارس محدود اجازه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. From age eight to eleven, I attended a small parochial school in Bath, England.
[ترجمه گوگل]از هشت تا یازده سالگی، در یک مدرسه محلی کوچک در باث، انگلستان تحصیل کردم
[ترجمه ترگمان]از هشت سالگی تا یازده، من در مدرسه کوچکی در باث در انگلستان شرکت کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The foursome settled on Saint Vincent-Saint Mary High School, a parochial school in downtown Akron.
[ترجمه گوگل]چهار نفری در دبیرستان سنت وینسنت-سنت مری، یک مدرسه محلی در مرکز شهر آکرون مستقر شدند
[ترجمه ترگمان]چهار نفری چهار نفری در مدرسه سنت وینسنت سن ماری، یک مدرسه شبانه در مرکز شهر Akron اقامت کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The appellate court ruling stemmed from a child welfare case involving two children who enrolled in a parochial school that facilitated home schooling and were educated at home by their mother.
[ترجمه گوگل]حکم دادگاه استیناف ناشی از یک پرونده رفاه کودکان مربوط به دو کودک است که در یک مدرسه محلی ثبت نام کرده بودند که تحصیل در خانه را تسهیل می کرد و توسط مادرشان در خانه آموزش می دیدند
[ترجمه ترگمان]حکم دادگاه استینافی از یک مورد رفاهی کودکان تشکیل شد که شامل دو کودک بود که در یک مدرسه خصوصی ثبت نام کردند که تحصیل خانگی را تسهیل کرده و در خانه توسط مادرشان تحصیل می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Peter Claver, which still exists and counts among graduates of its parochial school the singer and rights activist Lena Horne.
[ترجمه گوگل]پیتر کلاور، که هنوز وجود دارد و در میان فارغ التحصیلان مدرسه محلی خود، خواننده و فعال حقوق، لنا هورن را به حساب می آورد
[ترجمه ترگمان]پیتر Claver، که هنوز وجود دارد و در بین فارغ التحصیلان مدارس و فعال حقوق خود، لنا هورن وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Many home schoolers are located in areas with no viable private or parochial school alternatives.
[ترجمه گوگل]بسیاری از دانش‌آموزان خانگی در مناطقی هستند که هیچ جایگزین مناسبی برای مدارس خصوصی یا محلی ندارند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از دانش آموزان خانگی در مناطقی که هیچ جایگزین مناسبی برای مدارس خصوصی یا محلی ندارند، واقع شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

حوزه علمیه ( ولی اسلامیش )
A church, mosque, or temple school is a parochial school

بپرس