parking meter

/ˈpɑːrkɪŋˈmiːtər//ˈpɑːkɪŋˈmiːtə/

پارکومتر، مانش سنج

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a coin-operated device set next to a parking space, that registers the amount of time allowed for parking in that space.

جمله های نمونه

1. I couldn't find a parking meter, so I decided to park illegally and risk a tow-away.
[ترجمه گوگل]من نتوانستم پارکومتر پیدا کنم، بنابراین تصمیم گرفتم به طور غیرقانونی پارک کنم و خطر یدک کش را به خطر بیاندازم
[ترجمه ترگمان]من نمی توانستم یک پارکینگ پیدا کنم، بنابراین تصمیم گرفتم به طور غیرقانونی پارک کنم و یک tow را به خطر بیندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I didn't have any small change for the parking meter.
[ترجمه هادی عاشقی] من هیچ پول خوردی برای پارکینگ نداشتم
|
[ترجمه گوگل]برای پارکومتر هیچ تغییر کوچکی نداشتم
[ترجمه ترگمان]من تغییر کوچکی برای پارکینگ نداشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I need £2 in silver for the parking meter.
[ترجمه گوگل]برای پارکومتر به 2 پوند نقره نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]من برای the به ۲ پوند نقره نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. You'll need some change for the parking meter.
[ترجمه گوگل]برای پارکومتر به مقداری تغییر نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]به کمی تغییر برای پارکینگ نیاز خواهی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. I need 50 cents for the parking meter - do you have any spare change?
[ترجمه گوگل]من 50 سنت برای پارکومتر نیاز دارم - تعویض یدکی دارید؟
[ترجمه ترگمان]من ۵۰ سنت برای پارکینگ میخوام تو پول اضافی داری؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I took his parking meter space in part-payment for my woman.
[ترجمه گوگل]من جای پارکومتر او را به عنوان مبلغی جزئی برای زنم گرفتم
[ترجمه ترگمان]من جای پارکینگ او را برای زن خود گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yes[Sentence dictionary], I need to change a dollar for parking meter.
[ترجمه گوگل]بله [فرهنگ جمله]، باید یک دلار برای پارکومتر عوض کنم
[ترجمه ترگمان]بله [ فرهنگ لغت حکم ]، من باید یک دلار برای پارکینگ تغییر دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Did you knock over a parking meter?No, this is the entire contents From my teenage mutant ninja turtle piggy bank.
[ترجمه گوگل]آیا پارکومتر را زدی؟ نه، این کل مطالب از قلک لاک پشت نینجا نوجوان من است
[ترجمه ترگمان]با یه پارکینگ در زدی؟ نه، اینا همش از محتویات my ninja ninja منه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm afraid you will have to find a parking meter.
[ترجمه گوگل]می ترسم مجبور شوید پارکومتر پیدا کنید
[ترجمه ترگمان]متاسفانه باید یه پارکینگ پیدا کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A : I need it for the parking meter.
[ترجمه گوگل]پاسخ: من به آن برای پارکومتر نیاز دارم
[ترجمه ترگمان]پاسخ: من برای پارکینگ به آن نیاز دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He carelessly bumped into the parking meter alongside the road while backing his car.
[ترجمه گوگل]او با بی احتیاطی در حالی که ماشینش را پشت سر گذاشته بود به پارکومتر کنار جاده برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]او با بی توجهی به پارکینگ کنار جاده برخورد کرد در حالی که از ماشینش پشتیبانی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He is putting money in the parking meter.
[ترجمه گوگل]داره پول میریزه تو پارکومتر
[ترجمه ترگمان]او در حال قرار دادن پول در پارکینگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I forgot to put money in the parking meter and got a ticket.
[ترجمه گوگل]یادم رفت در پارکومتر پول بگذارم و بلیط گرفتم
[ترجمه ترگمان]یادم رفت پول بذارم تو پارکینگ و یه بلیط بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A woman ran to put money in the parking meter. Another carried groceries.
[ترجمه گوگل]زنی دوید تا پول در پارکومتر بگذارد دیگری مواد غذایی حمل می کرد
[ترجمه ترگمان]یک زن دوید تا پول را در پارکینگ بگذارد یکی دیگر خواروبار را حمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Now we weren't allowed to even feed the parking meter.
[ترجمه گوگل]حالا حتی اجازه نداشتیم به پارکومتر غذا بدهیم
[ترجمه ترگمان]حالا ما اجازه نداشتیم حتی به پارکینگ غذا بدهیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] پارکومتر

انگلیسی به انگلیسی

• device which is used to measure the amount of time a car is parked and calculates the parking fee
a parking meter is a device next to a parking space which you have to put money into when you park there.

پیشنهاد کاربران

parking meter ( n ) ( also meter ) =a machine that you put money into when you park your car in the street
parking meter
پارکو متر
پارک سنج ، دستگاه اندازه گیری هزینه پارک

بپرس