parenthetical

/ˌpærənˈθetɪkəl//ˌpærənˈθetɪkəl/

وابسته به دو کمانک، پرانتزی، کمانکی، (قرار داده شده) میان دو کمانک، دارای کمانک

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: parenthetic (adj.), parenthetically (adv.)
(1) تعریف: contained in parentheses, or suitable to be parenthesized; explanatory; qualifying.

(2) تعریف: of or concerning parentheses.

(3) تعریف: using or containing parentheses.

جمله های نمونه

1. Fox was making a long parenthetical remark about his travels on the border of the country.
[ترجمه گوگل]فاکس در پرانتزی طولانی در مورد سفرهای خود در مرز کشور صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان]فاکس در مورد سفره ای خود در مرز کشور اظهار نگرانی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. For example, Dickens is fond of parenthetical constructions which allow the generalizing authorial voice to interrupt the narrative flow.
[ترجمه گوگل]برای مثال، دیکنز به ساخت‌های پرانتزی علاقه دارد که به صدای مولف تعمیم‌دهنده اجازه می‌دهد جریان روایت را قطع کند
[ترجمه ترگمان]برای مثال، دیکنز به ساختارهای parenthetical علاقمند است که به تعمیم صوت authorial برای قطع جریان روایت کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The third parenthetical subexpression saves a Web site port number, if one is specified.
[ترجمه گوگل]سومین عبارت فرعی پرانتزی یک شماره پورت وب سایت را ذخیره می کند، اگر یکی مشخص شده باشد
[ترجمه ترگمان]سومین parenthetical، اگر مشخص شده باشد، یک شماره درگاه وب سایت را ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I can't, frankly, keep arithmetic expressions and parenthetical nestings clear.
[ترجمه گوگل]رک و پوست کنده نمی توانم عبارات حسابی و تودرتوهای پرانتزی را روشن نگه دارم
[ترجمه ترگمان]من نمی تونم، رک و پوست کنده بگم، expressions و parenthetical رو روشن نگه دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Eliminate commas, that are, not necessary. Parenthetical words _ however _ should be enclosed in commas.
[ترجمه گوگل]کاماها را که ضروری نیستند حذف کنید کلمات پرانتزی _ با این حال _ باید در کاما قرار گیرند
[ترجمه ترگمان]حذف کاما، که ضروری نیستند، ضروری نیستند با این حال، کلمات parenthetical باید در کاما محصور باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. When all parenthetical subexpressions have been evaluated, the rest of the expression is evaluated.
[ترجمه گوگل]هنگامی که تمام عبارات فرعی پرانتزی ارزیابی شدند، بقیه عبارت ارزیابی می شود
[ترجمه ترگمان]هنگامی که همه parenthetical مورد ارزیابی قرار گرفتند، بقیه بیان مورد ارزیابی قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Here Mark gives a little parenthetical comment he says, "By saying this,Jesus declared all foods clean. " In other words, Mark does a good little Gentile Christianity move.
[ترجمه گوگل]در اینجا مارک یک نظر پرانتزی کوچک ارائه می‌کند و می‌گوید: "عیسی با گفتن این سخن، همه غذاها را تمیز اعلام کرد " به عبارت دیگر، مرقس حرکت کوچک مسیحیت غیریهودی را به خوبی انجام می‌دهد
[ترجمه ترگمان]در اینجا مرقس با گفتن این حرف، اظهار نظر می کند و می گوید: \"با گفتن این حرف، مسیح همه غذاها را تمیز کرد\" به عبارت دیگر، مارک یک حرکت کوچک Gentile را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Yes, I had a parenthetical aside about Clinton - era growth being faster than most people realize. So?
[ترجمه گوگل]بله، من یک پرانتزی در مورد کلینتون داشتم - رشد دوره سریعتر از آن چیزی بود که بیشتر مردم تصور می کردند بنابراین؟
[ترجمه ترگمان]بله، من نسبت به رشد دوران کلینتون نسبت به اکثر مردم خیلی سریع تر بودم خوب؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The second parenthetical subexpression saves the domain address part of the address.
[ترجمه گوگل]عبارت فرعی دوم پرانتزی بخش آدرس دامنه آدرس را ذخیره می کند
[ترجمه ترگمان]دومین parenthetical، آدرس حوزه آدرس را ذخیره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Lombok allows you to enter a parenthetical parameter for that purpose.
[ترجمه گوگل]Lombok به شما امکان می دهد یک پارامتر پرانتزی برای این منظور وارد کنید
[ترجمه ترگمان]Lombok به شما اجازه می دهد تا یک پارامتر parenthetical برای این منظور وارد کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Specifically, we can refer back to the matched parenthetical groupings using $ $ and $3 for the first, second, and third parenthesis grouping, respectively.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، می‌توانیم به گروه‌های پرانتزی مطابق با استفاده از $ $ و $3 به ترتیب برای گروه‌بندی پرانتز اول، دوم و سوم مراجعه کنیم
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، ما می توانیم به گروه بندی parenthetical با استفاده از ۳ و ۳ دلار برای گروه بندی اول، دوم و سوم اشاره کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Parenthetical notation is nice, but it can't be used in the C language.
[ترجمه گوگل]نماد پرانتزی خوب است، اما نمی توان از آن در زبان C استفاده کرد
[ترجمه ترگمان]نماد parenthetical خوب است، اما نمی تواند در زبان C مورد استفاده قرار گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A parenthetical clause or phrase is one that can be removed without changing the meaning of the sentence or making it ungrammatical.
[ترجمه گوگل]عبارت یا عبارت پرانتزی عبارتی است که می توان آن را بدون تغییر معنای جمله یا غیر دستوری حذف کرد
[ترجمه ترگمان]یک عبارت یا عبارت اصطلاحی است که می توان آن را بدون تغییر معنای جمله یا making آن حذف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Representing lists in parenthetical notation.
[ترجمه گوگل]نمایش لیست ها در نماد پرانتزی
[ترجمه ترگمان]نماینده به نمایندگی از نماد parenthetical
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• enclosed in parentheses
a parenthetical remark or section is put into something that is written or spoken, but is not an essential part of it; a formal word.

پیشنهاد کاربران

✍ توضیح: Something that explains or qualifies a statement, often in parentheses ( ) 📚✍️
🔍 مترادف: Incidental
✅ مثال: His argument, parenthetical in nature, added extra context to the discussion.
parenthetical informs
اطلاعات درون پرانتز
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : parenthesize
✅️ اسم ( noun ) : parenthesis
✅️ صفت ( adjective ) : parenthetic / parenthetical
✅️ قید ( adverb ) : parenthetically
جداگانه
میان پرانتز

بپرس