pare

/ˈper//peə/

معنی: کاستن، چیدن، پوست کندن، تراشیدن، سرشاخه زدن، قسمت ای زائد چیزی را چیدن
معانی دیگر: (پوست یا رویه یا پستی و بلندی سطح چیزی را) تراشیدن، زدن، کندن، (معمولا با: down) کاستن (به ویژه هزینه را)، (به تدریج) کم کردن، سرشاخه چیدن، قسمت های زائد چیزی را چیدن

بررسی کلمه

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: pares, paring, pared
مشتقات: parer (n.)
(1) تعریف: to cut off the outer layer or ends from.
مترادف: peel
مشابه: shave, skin

- She pared the potatoes.
[ترجمه she pared the potatoes] او پوست سیب زمینی ها را گرفت
|
[ترجمه گوگل] سیب زمینی ها را پاک کرد
[ترجمه ترگمان] او the را گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: to cut off (the outer layer of something).
مترادف: peel
مشابه: prune, scale

- We were paring the skin from the apples.
[ترجمه Fatemeh] ما در حال پوست کندن پوست سیب بودیم
|
[ترجمه گوگل] داشتیم پوست سیب ها را جدا می کردیم
[ترجمه ترگمان] ما در حال paring پوست سیب بودیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(3) تعریف: to reduce or diminish gradually by or as if by cutting.
مترادف: diminish, prune, reduce
مشابه: crop, cut, decrease, lessen, retrench

- We must pare our costs of production.
[ترجمه گوگل] ما باید هزینه های تولید خود را کاهش دهیم
[ترجمه ترگمان] ما باید هزینه های تولید را مقایسه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. to pare a horse's hoof
سم اسب را تراشیدن

2. to pare one's nails
ناخن های خود را گرفتن

3. you must pare down the costs still further!
باید بازهم هزینه ها را کاهش بدهید!

4. Pare the rind from the lemons.
[ترجمه behrouzbolour] پوست لیمو را بکنید ( جدا کنید )
|
[ترجمه گوگل]پوست لیمو را جدا کنید
[ترجمه ترگمان] از \"پارک rind\" رد شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. First, pare the rind from the lemon.
[ترجمه گوگل]ابتدا پوست لیمو را جدا کنید
[ترجمه ترگمان]اول، پوست لیمو را زیر و زبر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Pare the rind from the fruit.
[ترجمه گوگل]پوست میوه را جدا کنید
[ترجمه ترگمان]پاره پوست میوه ها را پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Pare the brown skin from the meat with a very sharp knife.
[ترجمه گوگل]پوست قهوه ای رنگ گوشت را با یک چاقوی بسیار تیز جدا کنید
[ترجمه ترگمان]پوست قهوه ای را با چاقوی تیزی پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. To get at the fruit, you pare off the rather thick peel with a sharp knife.
[ترجمه گوگل]برای رسیدن به میوه، پوست نسبتاً ضخیم آن را با یک چاقوی تیز جدا کنید
[ترجمه ترگمان]برای رسیدن به میوه، تو باید پوست نسبتا ضخیم را با یک چاقوی تیز پاک کنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Pare off the rind from the orange using a sharp knife.
[ترجمه گوگل]پوست پرتقال را با یک چاقوی تیز جدا کنید
[ترجمه ترگمان]پاره پوست پرتقال را با استفاده از یک چاقوی تیز پاره می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Pare the mangoes and cut the flesh away from the stone.
[ترجمه گوگل]انبه ها را پاک کرده و گوشت آن را از سنگ جدا کنید
[ترجمه ترگمان]به انبه و همین طور گوشت را از سنگ جدا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Local authorities must pare their budgets.
[ترجمه گوگل]مقامات محلی باید بودجه خود را کاهش دهند
[ترجمه ترگمان]مقامات محلی باید بودجه های خود را تحت الشعاع قرار دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Pare off any bits of the carrots that don't look very nice.
[ترجمه گوگل]تکه‌هایی از هویج‌ها را که ظاهر چندان زیبایی ندارند، جدا کنید
[ترجمه ترگمان]از این به بعد از این همه هویج و هویج که خیلی خوب به نظر نمی رسند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The luxury tax won't really do much to pare down the budget deficit.
[ترجمه گوگل]مالیات لوکس واقعاً کمک زیادی به کاهش کسری بودجه نمی کند
[ترجمه ترگمان]مالیات تجملی واقعا کار زیادی برای کاهش کسری بودجه انجام نخواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. After removing the tape, pare away any surplus adhesive with a razor blade.
[ترجمه گوگل]پس از برداشتن نوار چسب، چسب اضافی را با تیغ پاک کنید
[ترجمه ترگمان]بعد از برداشتن نوار، هر گونه چسب مازاد را با تیغه تیغ مقایسه کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Pare one small apple and then dice it.
[ترجمه گوگل]یک سیب کوچک را خرد کنید و سپس آن را خرد کنید
[ترجمه ترگمان]تا یک سیب را پاره کنید و سپس روی آن طاس کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کاستن (فعل)
abate, diminish, discount, reduce, decrease, lessen, decline, shorten, derogate, subtract, lighten, rebate, pare, pull down, soften, detract, disqualify, draw off

چیدن (فعل)
cut, trim, lop, arrange, set, pick up, pluck, pick, mow, pull, pare, clip, crop, flunk, pick over, snip, skive, tear away

پوست کندن (فعل)
hide, pelt, bark, peel, pare, hull, rind, flense, skin

تراشیدن (فعل)
erase, carve, scrape, face, grain, trim, expunge, pare, grave, shave, whittle, excoriate, exfoliate, raze, rase, resect

سرشاخه زدن (فعل)
trim, lop, pare, crop, prune

قسمت ای زائد چیزی را چیدن (فعل)
pare

انگلیسی به انگلیسی

• cut off, chop off; cut away, trim away, peel; reduce, diminish
when you pare something, you cut off its skin or its outer layer.
if you pare something down, you make it smaller by cutting thin pieces off it.
to pare something down also means to reduce it.

پیشنهاد کاربران

بپرس