parceled

جمله های نمونه

1. he parceled the gifts
او هدیه ها را بسته بندی کرد.

2. the huge farm was parceled out among his nine children
مزرعه ی پهناور میان نه فرزند او تقسیم شد.

انگلیسی به انگلیسی

• covered, wrapped; packaged, bundled

پیشنهاد کاربران

بپرس