parasitoid


(زیست شناسی) انگل واره، انگل مانند

جمله های نمونه

1. The parasitoid of the leaf miner, Pnigalio phragmitis Erdos, prefers the third instar to parasitizing.
[ترجمه گوگل]پارازیتوئید معدنچی برگ، Pnigalio Phragmitis Erdos، سن سوم را به انگلی ترجیح می دهد
[ترجمه ترگمان]parasitoid معدنچی برگ، Pnigalio phragmitis Erdos، سومین instar را به parasitizing ترجیح می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The behavior of its parasitoid Pnigalio phragmitis Erdos was also studied.
[ترجمه گوگل]رفتار پارازیتوئید Pnigalio Phragmitis Erdos نیز مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]رفتار of parasitoid phragmitis نیز مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Diglyphus isaea(Walker) was a parasitoid of several important Liriomyza spp.
[ترجمه گوگل]Diglyphus isaea (Walker) انگلی از چند گونه مهم Liriomyza بود
[ترجمه ترگمان]Diglyphus isaea (واکر)یکی از گونه های متعدد گونه های Liriomyza مهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The effect of predator, parasitoid, insect pest and neutral insect groups in the arthropod community in the weed habitat on the corresponding groups in the paddy habitat were varied.
[ترجمه گوگل]تأثیر گروه های شکارچی، انگلی، حشره آفات و حشرات خنثی در جامعه بندپایان در زیستگاه علف های هرز بر گروه های مربوطه در رویشگاه شالیزاری متفاوت بود
[ترجمه ترگمان]تاثیر شکارچیان، زنبوره ای پارازیتوید، آفت حشرات و حشرات خنثی در جامعه arthropod در زیستگاه علف های هرز بر روی گروه های متناظر در زیستگاه paddy مختلف بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The parasitoid chouioia cunea releaser is convenient for large-scale production, package, transportation and releasing.
[ترجمه گوگل]رها کننده پارازیتوئید chouioia cunea برای تولید، بسته بندی، حمل و نقل و رهاسازی در مقیاس بزرگ مناسب است
[ترجمه ترگمان]The cunea parasitoid releaser برای تولید در مقیاس بزرگ، بسته، حمل و نقل و آزاد سازی مناسب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Parasitoid wasps and flies use their long ovipositors to thrust their eggs into the eggs and bodies of other insects.
[ترجمه گوگل]زنبورها و مگس‌های انگلی از تخم‌گذارهای طولانی خود برای فرو کردن تخم‌های خود به داخل تخم‌ها و بدن سایر حشرات استفاده می‌کنند
[ترجمه ترگمان]زنبوره ای parasitoid و مگس ها از ovipositors بلند خود برای فرو بردن تخم خود به تخم مرغ ها و اجساد حشرات دیگر استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Parasitism is differentiated from the parasitoid relationship by the fact that parasitoids generally kill their hosts.
[ترجمه گوگل]پارازیتیسم با این واقعیت که پارازیتوئیدها معمولا میزبان خود را می کشند از رابطه پارازیتوئیدی متمایز می شود
[ترجمه ترگمان]Parasitism از رابطه parasitoid با این حقیقت متمایز است که پارازیتوییدها بطور کلی میزبان خود را می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. During foraging and oviposition, hymenopteran parasitoid females often compete for hosts with individuals of the same or different species.
[ترجمه گوگل]در طول جست‌وجوی و تخم‌گذاری، ماده‌های پارازیتوئید پرده‌بالا اغلب برای میزبانی با افراد از گونه‌های مشابه یا متفاوت رقابت می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در طول foraging و تخم گذاری، ماده ها parasitoid اغلب برای میزبان ها با افراد یا گونه های مختلف رقابت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. HPLC was used to investigate whether spinosad applied to parasitized host larvae could reach parasitoid larvae developing inside the hosts.
[ترجمه گوگل]HPLC برای بررسی اینکه آیا spinosad اعمال شده بر روی لاروهای میزبان انگلی می تواند به لاروهای پارازیتوئیدی در حال توسعه در داخل میزبان برسد یا خیر استفاده شد
[ترجمه ترگمان]از HPLC برای بررسی اینکه آیا spinosad برای انگلی شدن لارو میزبان انگلی شده می تواند به لارو parasitoid که در داخل میزبان توسعه می یابند، استفاده شد، استفاده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. This paper summarized Ectropis obliqua Prout s biological control researches from the point of mass rearing, pathogenic natural enemy, predator, parasitoid and pheromone.
[ترجمه گوگل]این مقاله تحقیقات کنترل بیولوژیکی Ectropis obliqua Prout را از نقطه‌ی پرورش انبوه، دشمن طبیعی بیماری‌زا، شکارچی، انگلی و فرمون خلاصه می‌کند
[ترجمه ترگمان]این مقاله به طور خلاصه تحقیقات کنترل بیولوژیک مربوط به پرورش انبوه، دشمن طبیعی بیماری زا، شکارچی، parasitoid و فرومون را خلاصه کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Although early instar larvae were present in the host larval hemocoel, only one parasitoid survived to come out of host larva for pupation, killing the larva in the process.
[ترجمه گوگل]اگرچه لاروهای سن اولیه در هموکول لارو میزبان وجود داشتند، تنها یک پارازیتوئید زنده ماند تا از لارو میزبان برای شفیره بیرون آمد و لارو را در این فرآیند کشت
[ترجمه ترگمان]با اینکه لارو instar اولیه در میزبان لاروی میزبان حاضر بودند، تنها یک parasitoid زنده مانده بود تا از لارو میزبان برای pupation بیرون بیاید و لارو را در فرآیند کشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Preadult experience can influence the antennal sensitivity of the parasitoid.
[ترجمه گوگل]تجربه قبل از بزرگسالی می تواند بر حساسیت آنتنی پارازیتوئید تأثیر بگذارد
[ترجمه ترگمان]تجربه Preadult می تواند بر حساسیت antennal of تاثیر گذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Encarsia bimaculata and Eretmocerus sp. nr. furuhashii are two dominant species of parasitoid parasitizing Bemisia tabaci in South China.
[ترجمه گوگل]Encarsia bimaculata و Eretmocerus sp شماره furuhashii دو گونه غالب انگلی انگلی Bemisia tabaci در جنوب چین هستند
[ترجمه ترگمان]Encarsia bimaculata و Eretmocerus sp nr furuhashii دو گونه اصلی of parasitoid Bemisia در جنوب چین هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The host mortality after exposure were decreased with increase of the host age at exposure to the parasitoid.
[ترجمه گوگل]مرگ و میر میزبان پس از مواجهه با افزایش سن میزبان در مواجهه با پارازیتوئید کاهش یافت
[ترجمه ترگمان]مرگ و میر میزبان پس از نوردهی با افزایش سن میزبان در معرض قرار گرفتن در معرض the کاهش یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

پیشنهاد کاربران

In evolutionary ecology, a parasitoid is an organism that lives in close association with its host at the host's expense, eventually resulting in the death of the host. Parasitoidism is one of six major evolutionary strategies within parasitism, distinguished by the fatal prognosis for the host, which makes the strategy close to predation.
...
[مشاهده متن کامل]

در اکولوژی تکاملی، پارازیتوئید موجودی است که در ارتباط نزدیک با میزبان خود به هزینه میزبان زندگی می کند و در نهایت منجر به مرگ میزبان می شود. پارازیتوئیدیسم یکی از شش استراتژی اصلی تکاملی در انگلی است که با پیش آگهی کشنده برای میزبان متمایز می شود که این استراتژی را به شکار نزدیک می کند.

parasitoid
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Parasitoid

بپرس