paraprofessional


پیرا پیشه کار (مانند پیراپزشک و کمک معلم)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a worker trained to assist a professional person in a semiprofessional capacity.

جمله های نمونه

1. In all countries that we studied paraprofessionals constitute the bulk of the social welfare work-force.
[ترجمه گوگل]در تمام کشورهایی که ما مورد مطالعه قرار دادیم، متخصصان فراحرفه ای بخش عمده ای از نیروی کار رفاه اجتماعی را تشکیل می دهند
[ترجمه ترگمان]در تمام کشورها که در مورد paraprofessionals مطالعه کردیم، بخش عمده نیروی کار اجتماعی را تشکیل می دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. It involves a multiplicity of provision, the necessity of cooperation, the discipline of organization and the welcoming of para-professional skills.
[ترجمه گوگل]این شامل تدارکات متعدد، ضرورت همکاری، نظم و انضباط سازمانی و استقبال از مهارت های فراحرفه ای است
[ترجمه ترگمان]این شامل تعدد شرایط، لزوم هم کاری، نظم سازمان و استقبال از مهارت های حرفه ای پارا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Direct field observations of professional and paraprofessional social service personnel at work and in training were carried out in each country.
[ترجمه گوگل]مشاهدات میدانی مستقیم پرسنل خدمات اجتماعی حرفه ای و فراحرفه ای در محل کار و آموزش در هر کشور انجام شد
[ترجمه ترگمان]مشاهدات مستقیم می دانی کارکنان خدمات اجتماعی و حرفه ای در محل کار و آموزش در هر کشور انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Change Agents - professional and para-professional workers in the change agent system;
[ترجمه گوگل]عوامل تغییر - کارگران حرفه ای و فراحرفه ای در سیستم عامل تغییر؛
[ترجمه ترگمان]تغییر نمایندگان - کارگران حرفه ای و پارا - حرفه ای در سیستم عامل تغییر؛
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Many paraprofessionals were long-standing members of local communities.
[ترجمه گوگل]بسیاری از حرفه ای ها اعضای قدیمی جوامع محلی بودند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از paraprofessionals از اعضای برجسته جوامع محلی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In Britain also, several types of paraprofessional training programmes have been developed that provide useful avenues for career advancement.
[ترجمه گوگل]در بریتانیا نیز، انواع مختلفی از برنامه‌های آموزشی فراحرفه‌ای ایجاد شده‌اند که راه‌های مفیدی برای پیشرفت شغلی فراهم می‌کنند
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، انواع مختلفی از برنامه های آموزشی paraprofessional توسعه داده شده اند که راه های مفیدی برای پیشرفت شغلی فراهم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The paraprofessional played the role of resolving problems and mediation between the peers.
[ترجمه گوگل]فراحرفه ای نقش حل مشکلات و میانجیگری بین همسالان را ایفا می کرد
[ترجمه ترگمان]The نقش حل و فصل مشکلات و میانجی گری بین همسالان را ایفا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Professional and paraprofessional workers can combine efforts successfully to provide a disaster recovery response that is grounded in crisis theory and intervention techniques.
[ترجمه گوگل]کارگران حرفه‌ای و فراحرفه‌ای می‌توانند تلاش‌ها را با موفقیت ترکیب کنند تا پاسخی برای بازیابی فاجعه ارائه دهند که مبتنی بر نظریه بحران و تکنیک‌های مداخله است
[ترجمه ترگمان]کارگران حرفه ای و حرفه ای می توانند تلاش ها را با موفقیت ترکیب کنند تا پاسخ بازیابی فاجعه را فراهم کنند که ریشه در تیوری بحران و تکنیک های مداخله دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Our research confirms that it is vital that professionals be properly trained to work with paraprofessional personnel.
[ترجمه گوگل]تحقیقات ما تأیید می کند که بسیار مهم است که متخصصان برای کار با پرسنل فوق حرفه ای به درستی آموزش ببینند
[ترجمه ترگمان]تحقیقات ما تایید می کند که این امر حیاتی است که متخصصان به درستی آموزش داده شوند تا با پرسنل paraprofessional کار کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The purpose of this case study was to explore the interactive condition of a blind child and the paraprofessional during the time of corner activity.
[ترجمه گوگل]هدف از این مطالعه موردی بررسی وضعیت تعاملی یک کودک نابینا و فراحرفه ای در زمان فعالیت گوشه ای بود
[ترجمه ترگمان]هدف این مطالعه بررسی شرایط تعاملی یک کودک نابینا و the در زمان فعالیت گوشه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. No. She stumbled on it while working for a year as a classroom paraprofessional.
[ترجمه گوگل]نه او در حالی که یک سال به عنوان یک متخصص کلاس درس کار می کرد به طور تصادفی به آن برخورد کرد
[ترجمه ترگمان]نه، اون موقعی که داشت برای یه سال کار می کرد به عنوان یه کلاس درس کار می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. In some regions there is a need to develop a combination of professional and paraprofessional response teams to assist survivors.
[ترجمه گوگل]در برخی مناطق نیاز به ایجاد ترکیبی از تیم‌های واکنش حرفه‌ای و فراحرفه‌ای برای کمک به بازماندگان وجود دارد
[ترجمه ترگمان]در برخی مناطق نیاز به توسعه ترکیبی از تیم های واکنش حرفه ای و paraprofessional برای کمک به بازماندگان وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• assistant, aide, one who possesses only partial professional skills
of an assistant; of a person trained to help a professional

پیشنهاد کاربران

بپرس