paraplegia

/ˌperəˈpliːdʒiə//ˌpærəˈpliːdʒə/

معنی: فلج پا، فلج پایین تنه، فلج نیمه بدن، فلج اعضای سافل، پا فلجی
معانی دیگر: (پزشکی) فلج پاها، پاپراکافتی، پالسی، پالوکی، لوکی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: paraplegic (adj.), paraplegic (n.)
• : تعریف: paralysis of the legs and lower torso because of spinal cord injury or disease.

جمله های نمونه

1. Objective: To cure decubitus ulcer after paraplegia by surgery.
[ترجمه گوگل]هدف: درمان زخم پوست پس از پاراپلژی با جراحی
[ترجمه ترگمان]هدف: درمان زخم decubitus پس از paraplegia با جراحی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Cervical spinal cord injury; High paraplegia; Diabetes insipidus; Care.
[ترجمه گوگل]آسیب نخاعی گردن؛ پاراپلژی بالا؛ دیابت بی مزه؛ مراقبت
[ترجمه ترگمان]آسیب طناب نخاعی؛ paraplegia بالا؛ دیابت بالا؛ مراقبت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. T he lower limbers of paraplegia patients were twined by flexible bandage.
[ترجمه گوگل]اندام تحتانی بیماران پاراپلژی با بانداژ انعطاف پذیر پیچید
[ترجمه ترگمان]و به طرف دیگر limbers که به طرف او حرکت می کردند به گوش می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He fell down the stairs, giving him paraplegia of the upper limbs.
[ترجمه گوگل]او از پله ها به پایین افتاد و باعث پاراپلژی اندام فوقانی او شد
[ترجمه ترگمان]از پله ها پایین افتاد و پا به پا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Summary: Prevention of paraplegia during the repair of thoracoabdominal aortic aneurysms and dissections present a substantial challenge to the operative team.
[ترجمه گوگل]خلاصه: پیشگیری از پاراپلژی در حین ترمیم آنوریسم و ​​تشریح آنوریسم آئورت توراکوآبدومینال یک چالش اساسی برای تیم عمل است
[ترجمه ترگمان]خلاصه: جلوگیری از paraplegia در طول ترمیم آنوریسم آئورت و کالبد شکافی یک چالش اساسی برای تیم عامل ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Paraplegia is a severe disability of lower limbs resulting from spinal cord injury.
[ترجمه گوگل]پاراپلژی ناتوانی شدید اندام تحتانی ناشی از آسیب نخاعی است
[ترجمه ترگمان]paraplegia معلولیت شدید اعضای پایین تر بدن است که ناشی از آسیب طناب نخاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Objective: To investigate treatment and nursing for paraplegia and renal insufficiency patients with severe pressure sore.
[ترجمه گوگل]هدف: بررسی درمان و پرستاری بیماران پاراپلژی و نارسایی کلیه با زخم فشاری شدید
[ترجمه ترگمان]هدف: بررسی درمان و پرستاری بیماران paraplegia و نارسایی کلیه با فشار شدید شدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Major reason of paraplegia after trauma is injury of spinal cord.
[ترجمه گوگل]علت اصلی پاراپلژی پس از ضربه، آسیب نخاع است
[ترجمه ترگمان]دلیل اصلی of پس از آسیب به طناب نخاعی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Break down, see more with monoplegia or paraplegia, sometimes but limb paralysis, have disease urgenter, break down degree but can weigh gently.
[ترجمه گوگل]شکستن، بیشتر با مونوپلژی یا پاراپلژی، گاهی اوقات اما فلج اندام، بیماری فوری تر، درجه شکستگی اما می تواند به آرامی وزن کند
[ترجمه ترگمان]بشکنید، بیشتر با monoplegia و یا paraplegia، گاهی اوقات فلج به دست، دچار بیماری urgenter، شکستگی درجه می شود، اما می تواند به آرامی وزن داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Objective To understand the recognition of traumatic paraplegia patients about urinary system nursing.
[ترجمه گوگل]هدف: درک شناخت بیماران پاراپلژی تروماتیک در مورد پرستاری سیستم ادراری
[ترجمه ترگمان]هدف از این کار شناخت بیماران مبتلا به ضربه مغزی در مورد پرستاری از سیستم ادراری می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion Thoracolumbar tuberculosis complicated with paraplegia can be cured by either operative or conservative treatment, and the efficacy of operation directly related with operational approach.
[ترجمه گوگل]نتیجه‌گیری سل توراکولومبار عارضه‌دار با پاراپلژی را می‌توان با درمان جراحی یا محافظه کارانه درمان کرد و اثربخشی عمل مستقیماً با رویکرد عملیاتی مرتبط است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری بیماری سل مبتلا به paraplegia می تواند با درمان موثر یا محافظه کارانه درمان شود و کارایی عملیات مستقیما با رویکرد عملیاتی مرتبط باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Spinal cord injury may cause tetraplegia or paraplegia, which is a great damage to the abilities of people' daily living.
[ترجمه گوگل]آسیب نخاعی ممکن است باعث تتراپلژی یا پاراپلژی شود که آسیب بزرگی به توانایی های زندگی روزمره افراد وارد می کند
[ترجمه ترگمان]آسیب طناب نخاعی ممکن است باعث tetraplegia یا paraplegia شود که آسیب زیادی به توانایی های مردم روزانه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Conclusion Walkabout can help patient with complete paraplegia below T10 to complete functional walking.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری Walkabout می تواند به بیمار مبتلا به پاراپلژی کامل زیر T10 کمک کند تا راه رفتن عملکردی را کامل کند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری walkabout می تواند به بیمار کمک کند تا paraplegia کامل را زیر T۱۰ تکمیل کند تا راه رفتن عملکردی کامل را تکمیل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Laurence-Moon syndrome is a rare hereditary condition associated with retinitis pigmentosa, spastic paraplegia, hypogonadism and mental retardation.
[ترجمه گوگل]سندرم لارنس-مون یک بیماری ارثی نادر است که با رتینیت پیگمانتوزا، پاراپلژی اسپاستیک، هیپوگنادیسم و ​​عقب ماندگی ذهنی همراه است
[ترجمه ترگمان]سندروم Laurence - ماه یک بیماری ارثی نادر است که با retinitis pigmentosa، spastic paraplegia، hypogonadism و عقب ماندگی ذهنی همراه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Methods. The case of a 15-year old with complete paraplegia presenting with pneumorachis is presented.
[ترجمه گوگل]مواد و روش ها مورد یک نوجوان 15 ساله با پاراپلژی کامل با پنوموراکیس ارائه شده است
[ترجمه ترگمان]روش ها پرونده یک فرد ۱۵ ساله با ارائه paraplegia کامل با pneumorachis ارائه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

فلج پا (اسم)
paraplegia

فلج پایین تنه (اسم)
paraplegia

فلج نیمه بدن (اسم)
paraplegia

فلج اعضای سافل (اسم)
paraplegia

پا فلجی (اسم)
paraplegia

انگلیسی به انگلیسی

• paralysis of the lower half of the body
paraplegia is paralysis of the lower half of the body.

پیشنهاد کاربران

paraplegia ( علوم پایۀ پزشکی )
واژه مصوب: دوپافلجی
تعریف: فلج پاها و اعضای تحتانی بدن
فلج پا
فلج پایین تنه

بپرس