اسم ( noun )
• (1) تعریف: a restatement of a passage or text in somewhat different words so as to simplify, clarify, or amplify.
- The teacher used a paraphrase to help the students understand what Shakespeare meant in those two lines.
[ترجمه گوگل] معلم برای کمک به دانشآموزان در درک معنای شکسپیر در آن دو خط از یک عبارت نقل قول استفاده کرد
[ترجمه ترگمان] معلم از یک تفسیر برای کمک به دانش آموزان برای درک معنای شکسپیر در آن دو خط استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] معلم از یک تفسیر برای کمک به دانش آموزان برای درک معنای شکسپیر در آن دو خط استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2) تعریف: the act or technique of so restating.
- There is too much use of paraphrase in your paper and not enough of your own ideas.
[ترجمه گوگل] استفاده بیش از حد از نقل قول در مقاله شما وجود دارد و به اندازه کافی از ایده های شما استفاده نمی شود
[ترجمه ترگمان] خیلی چیزها در مقاله شما وجود دارد و نه به اندازه کافی از ایده های خودتان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] خیلی چیزها در مقاله شما وجود دارد و نه به اندازه کافی از ایده های خودتان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: paraphrases, paraphrasing, paraphrased
حالات: paraphrases, paraphrasing, paraphrased
• : تعریف: to restate in somewhat different words.
- I understood better after the lawyer paraphrased the statements that had been unclear.
[ترجمه گوگل] بعد از اینکه وکیل اظهاراتی را که نامشخص بود تعریف کرد، بهتر متوجه شدم
[ترجمه ترگمان] بعد از این که وکیل اظهارات او را بیان کرد، من بهتر دانستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] بعد از این که وکیل اظهارات او را بیان کرد، من بهتر دانستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
فعل ناگذر ( intransitive verb )
مشتقات: paraphrastic (adj.), paraphrastically (adv.), paraphraser (n.)
مشتقات: paraphrastic (adj.), paraphrastically (adv.), paraphraser (n.)
• : تعریف: to compose a paraphrase.
- It's obvious that you've paraphrased here, but you've neglected to give your source.
[ترجمه گوگل] واضح است که شما در اینجا نقل قول کرده اید، اما از ذکر منبع خود غافل شده اید
[ترجمه ترگمان] واضحه که تو باعث شدی و بانی رو اینجا نگه داری، اما تو فراموش کردی که منبعش رو به ما بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] واضحه که تو باعث شدی و بانی رو اینجا نگه داری، اما تو فراموش کردی که منبعش رو به ما بدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید