parapet

/ˈpærəpɪt//ˈpærəpɪt/

معنی: نرده، دیواره، جان پناه، محجر
معانی دیگر: (استحکامات و دژها) خاکریز یا دیواره ی جلو سنگر، سنگر، سپر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: parapeted (adj.)
(1) تعریف: a low protective wall or railing at the edge of a high platform, bridge, balcony, or the like.
مشابه: barricade, fence, railing, wall

(2) تعریف: a wall of earth or stone made to protect soldiers from enemy fire.
مترادف: bulwark, earthwork, wall
مشابه: bank, barricade, battlement, breastwork, embankment, rampart, redoubt

جمله های نمونه

1. A blackbird flew down and perched on the parapet outside his window.
[ترجمه گوگل]مرغ سیاهی به پایین پرواز کرد و روی جان پناه بیرون پنجره اش نشست
[ترجمه ترگمان]پرنده به پرواز درآمد و روی دیواره کنار پنجره نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. They chucked the peach stones over the parapet so that peach trees would grow in the garden next year and surprise everyone.
[ترجمه گوگل]آنها سنگ های هلو را روی جان پناه می کوبیدند تا سال آینده درختان هلو در باغ رشد کنند و همه را شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]آن ها سنگ هلو را روی نرده گذاشتند تا درختان هلو در سال بعد در باغ بزرگ شوند و همه را غافلگیر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I think he went on to the parapet and the tocsin was sounded to make him run.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم او به سمت جان پناه رفت و صدای توسین به صدا درآمد تا او را مجبور به دویدن کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم به طرف نرده رفت و صدای ناقوس کلیسا به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We must have been very visible upon the parapet.
[ترجمه گوگل]ما باید روی جان پناه بسیار قابل رویت بوده ایم
[ترجمه ترگمان]باید از روی نرده بسیار قابل رویت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pinnacles were added above the parapet level.
[ترجمه گوگل]قله ها در بالای سطح جان پناه اضافه شدند
[ترجمه ترگمان]Pinnacles از بالای دیواره سنگی به آن افزوده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then a stone parapet and bright white globes on poles like giant pearl hat-pins.
[ترجمه گوگل]سپس یک جان پناه سنگی و گوی های سفید درخشان روی میله هایی مانند سنجاق کلاه های مروارید غول پیکر
[ترجمه ترگمان]سپس یک دیواره سنگی سفید و سفید و سفید همچون سوزنی مرواریدی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I stood on the parapet, looking out over the town of Swindon, willing myself to feel less disembodied.
[ترجمه گوگل]من روی جان پناه ایستادم و به شهر سویندون نگاه کردم و می‌خواستم کمتر احساس بی‌جسمانی کنم
[ترجمه ترگمان]روی بام ایستاده بودم و به اطراف شهر of نگاه می کردم، و خودم را دوست داشتم که کم تر از بدن بی disembodied باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Which has a flat roof behind a parapet so you can't see it from the street.
[ترجمه گوگل]که پشت پناهگاه سقفی صاف دارد تا از خیابان نتوانید آن را ببینید
[ترجمه ترگمان]پشت حصار یک سقف مسطح دارد که شما نمی توانید آن را از خیابان ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Mowbray hurried along the parapet. In the dark he would not see the obstacle.
[ترجمه گوگل]موبری با عجله کنار جان پناه رفت در تاریکی او مانع را نمی دید
[ترجمه ترگمان]Mowbray به سرعت از کنار نرده گذشت در تاریکی مانع را نمی دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Guns were run up close to the parapet, and double charges of canister played their part in the bloody work.
[ترجمه گوگل]اسلحه ها در نزدیکی جان پناه قرار می گرفتند و دو بار قوطی نقش خود را در این کار خونین ایفا می کرد
[ترجمه ترگمان]تفنگ ها تقریبا به طرف نرده کشیده می شد و دو اتهام از محفظه در کار خونین نقش خود را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pigeons there on the parapet opposite, squabbling, jostling for position.
[ترجمه گوگل]کبوترها روی جان پناه مقابل، دعوا می‌کنند، برای گرفتن موقعیت می‌جنگند
[ترجمه ترگمان]پرنده آنجا روبروی دیوار روبه رو، سر و صدا و سر و صدا و سر و صدا راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Some sparrows invaded that privacy, crossing from parapet rail to chair to flower tub.
[ترجمه گوگل]برخی از گنجشک ها به آن حریم خصوصی حمله کردند و از ریل جان پناه به صندلی تا وان گل عبور کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از گنجشک ها به آن حریم خصوصی هجوم بردند و از ریل سنگی به سمت صندلی گلی رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He was not prepared to put his head above the parapet and say what he really thought .
[ترجمه گوگل]او حاضر نبود سرش را بالای جان پناه بگذارد و آنچه را که واقعا فکر می کند بگوید
[ترجمه ترگمان]او آماده نبود که سرش را بالای دیواره حصار تکیه دهد و آنچه را که واقعا فکر می کرد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If only Mr Brooke were to stick his head above the parapet he would soon realise that fact.
[ترجمه گوگل]اگر فقط آقای بروک سرش را بالای جان پناه می برد، به زودی متوجه این واقعیت می شد
[ترجمه ترگمان]اگر فقط آقای بروک می خواست سرش را بالای دیواره حصار تکیه دهد، به زودی متوجه این حقیقت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نرده (اسم)
balustrade, railing, fencing, rail, parapet, paling, list, pale

دیواره (اسم)
partition, parapet, septum, rim, causey

جان پناه (اسم)
shelter, parapet, trench, defilade, turret, mantelet

محجر (اسم)
railing, fencing, parapet, fence, peel, palisade

تخصصی

[عمران و معماری] جانپناه - دست انداز - سینه گیر

انگلیسی به انگلیسی

• defensive wall, protective wall in front of a trench (military); wall or railing installed on a balcony or roof to prevent falling
a parapet is a low wall along the edge of a bridge, roof, or balcony.

پیشنهاد کاربران

ایوان هایی که بصورت گذرگاه برای دسترسی به سایر فضاها می باشد که بصورت مسفف است
parapet ( علوم نظامی )
واژه مصوب: خاکریز 1
تعریف: دیوارۀ دفاعی خاکی برای حفاظت در برابر آتش توپخانۀ دشمن
جانپناه

بپرس