1. A blackbird flew down and perched on the parapet outside his window.
[ترجمه گوگل]مرغ سیاهی به پایین پرواز کرد و روی جان پناه بیرون پنجره اش نشست
[ترجمه ترگمان]پرنده به پرواز درآمد و روی دیواره کنار پنجره نشست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They chucked the peach stones over the parapet so that peach trees would grow in the garden next year and surprise everyone.
[ترجمه گوگل]آنها سنگ های هلو را روی جان پناه می کوبیدند تا سال آینده درختان هلو در باغ رشد کنند و همه را شگفت زده کند
[ترجمه ترگمان]آن ها سنگ هلو را روی نرده گذاشتند تا درختان هلو در سال بعد در باغ بزرگ شوند و همه را غافلگیر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I think he went on to the parapet and the tocsin was sounded to make him run.
[ترجمه گوگل]فکر می کنم او به سمت جان پناه رفت و صدای توسین به صدا درآمد تا او را مجبور به دویدن کند
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم به طرف نرده رفت و صدای ناقوس کلیسا به گوش رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We must have been very visible upon the parapet.
[ترجمه گوگل]ما باید روی جان پناه بسیار قابل رویت بوده ایم
[ترجمه ترگمان]باید از روی نرده بسیار قابل رویت بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Pinnacles were added above the parapet level.
[ترجمه گوگل]قله ها در بالای سطح جان پناه اضافه شدند
[ترجمه ترگمان]Pinnacles از بالای دیواره سنگی به آن افزوده شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then a stone parapet and bright white globes on poles like giant pearl hat-pins.
[ترجمه گوگل]سپس یک جان پناه سنگی و گوی های سفید درخشان روی میله هایی مانند سنجاق کلاه های مروارید غول پیکر
[ترجمه ترگمان]سپس یک دیواره سنگی سفید و سفید و سفید همچون سوزنی مرواریدی به چشم می خورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I stood on the parapet, looking out over the town of Swindon, willing myself to feel less disembodied.
[ترجمه گوگل]من روی جان پناه ایستادم و به شهر سویندون نگاه کردم و میخواستم کمتر احساس بیجسمانی کنم
[ترجمه ترگمان]روی بام ایستاده بودم و به اطراف شهر of نگاه می کردم، و خودم را دوست داشتم که کم تر از بدن بی disembodied باشم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Which has a flat roof behind a parapet so you can't see it from the street.
[ترجمه گوگل]که پشت پناهگاه سقفی صاف دارد تا از خیابان نتوانید آن را ببینید
[ترجمه ترگمان]پشت حصار یک سقف مسطح دارد که شما نمی توانید آن را از خیابان ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Mowbray hurried along the parapet. In the dark he would not see the obstacle.
[ترجمه گوگل]موبری با عجله کنار جان پناه رفت در تاریکی او مانع را نمی دید
[ترجمه ترگمان]Mowbray به سرعت از کنار نرده گذشت در تاریکی مانع را نمی دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Guns were run up close to the parapet, and double charges of canister played their part in the bloody work.
[ترجمه گوگل]اسلحه ها در نزدیکی جان پناه قرار می گرفتند و دو بار قوطی نقش خود را در این کار خونین ایفا می کرد
[ترجمه ترگمان]تفنگ ها تقریبا به طرف نرده کشیده می شد و دو اتهام از محفظه در کار خونین نقش خود را بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Pigeons there on the parapet opposite, squabbling, jostling for position.
[ترجمه گوگل]کبوترها روی جان پناه مقابل، دعوا میکنند، برای گرفتن موقعیت میجنگند
[ترجمه ترگمان]پرنده آنجا روبروی دیوار روبه رو، سر و صدا و سر و صدا و سر و صدا راه انداخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Some sparrows invaded that privacy, crossing from parapet rail to chair to flower tub.
[ترجمه گوگل]برخی از گنجشک ها به آن حریم خصوصی حمله کردند و از ریل جان پناه به صندلی تا وان گل عبور کردند
[ترجمه ترگمان]بعضی از گنجشک ها به آن حریم خصوصی هجوم بردند و از ریل سنگی به سمت صندلی گلی رفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He was not prepared to put his head above the parapet and say what he really thought .
[ترجمه گوگل]او حاضر نبود سرش را بالای جان پناه بگذارد و آنچه را که واقعا فکر می کند بگوید
[ترجمه ترگمان]او آماده نبود که سرش را بالای دیواره حصار تکیه دهد و آنچه را که واقعا فکر می کرد بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. If only Mr Brooke were to stick his head above the parapet he would soon realise that fact.
[ترجمه گوگل]اگر فقط آقای بروک سرش را بالای جان پناه می برد، به زودی متوجه این واقعیت می شد
[ترجمه ترگمان]اگر فقط آقای بروک می خواست سرش را بالای دیواره حصار تکیه دهد، به زودی متوجه این حقیقت می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید