• : تعریف: a four-sided plane figure that has opposite sides parallel and equal to each other.
جمله های نمونه
1. These are the opposite sides of the parallelogram.
[ترجمه 😉] متوازی الاضلاع
|
[ترجمه گوگل]اینها طرف مقابل متوازی الاضلاع هستند [ترجمه ترگمان]اینها دو طرف این متوازی الاضلاع هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. It is the envelope of a series of parallelograms of equal area and sharing two sides.
[ترجمه گوگل]این پوشش مجموعه ای از متوازی الاضلاع با مساحت مساوی و دارای دو طرف مشترک است [ترجمه ترگمان]این پاکت یک سری of از مساحت برابر و به اشتراک گذاری دو طرف است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A hexagon, a cube; here comes a parallelogram.
[ترجمه گوگل]یک شش ضلعی، یک مکعب؛ در اینجا یک متوازی الاضلاع می آید [ترجمه ترگمان]یک شش گوش، یک مکعب، این متوازی الاضلاع است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Its profile was an irregular parallelogram, and it appeared to be made up of interlocking blocks of crystalline metal.
[ترجمه گوگل]نمای آن یک متوازی الاضلاع نامنظم بود و به نظر می رسید که از بلوک های به هم پیوسته فلز کریستالی تشکیل شده باشد [ترجمه ترگمان]نیم رخ آن یک متوازی الاضلاع نامنظم بود که به نظر می رسید از بلوک های به هم پیوسته فلز بلوری تشکیل شده باشد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The Sander Parallelogram distorts the apparent dimensions of an isosceles right angled triangle.
[ترجمه گوگل]متوازی الاضلاع سندر ابعاد ظاهری یک مثلث قائم الزاویه متساوی الساقین را مخدوش می کند [ترجمه ترگمان]The Parallelogram ابعاد ظاهری مثلث isosceles را distorts می کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The shear changed the quadrilateral into a parallelogram.
[ترجمه گوگل]برش چهار ضلعی را به متوازی الاضلاع تبدیل کرد [ترجمه ترگمان]برشی چهار ضلعی را به یک متوازی الاضلاع تغییر داد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. And, the area of a parallelogram is given by the magnitude of a cross product.
[ترجمه گوگل]و مساحت متوازی الاضلاع با بزرگی حاصل ضرب ضربدری به دست می آید [ترجمه ترگمان]و مساحت متوازی الاضلاع یک متوازی الاضلاع است که به اندازه یک محصول متقاطع بدست می آید [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. By applying parallelogram linkage principle, we developed a new planter that accepted seeds erectly, inserted and pulled out of soil vertically.
[ترجمه گوگل]با اعمال اصل پیوند متوازی الاضلاع، ما یک گلدان جدید ایجاد کردیم که بذرها را به صورت عمودی می پذیرفت، وارد خاک می کرد و به صورت عمودی بیرون می آورد [ترجمه ترگمان]ما با استفاده از اصل اتصال متوازی الاضلاع یک کشاورز جدید را توسعه دادیم که بذر erectly را پذیرفته و به صورت عمودی از خاک بیرون کشیده شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The little parallelogram above your top lip is called the filtrum.
[ترجمه گوگل]متوازی الاضلاع کوچک بالای لب بالایی شما فیلتروم نامیده می شود [ترجمه ترگمان]چهار ضلعی کوچک بالای لب فوقانی شما the نامیده می شود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. If I scissor the rectangle or parallelogram diagonals.
[ترجمه گوگل]اگر قطرهای مستطیل یا متوازی الاضلاع را قیچی کنم [ترجمه ترگمان]اگر مستطیل یا parallelogram diagonals را باز کنم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. They can be combined into a parallelogram.
[ترجمه گوگل]آنها را می توان در یک متوازی الاضلاع ترکیب کرد [ترجمه ترگمان]آن ها می توانند با یک متوازی الاضلاع ترکیب شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. By the parallelogram rule or constructing a force triangle.
[ترجمه گوگل]با قانون متوازی الاضلاع یا ساختن مثلث نیرو [ترجمه ترگمان]با قاعده متوازی الاضلاع یا ایجاد یک مثلث نیرو [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. These stars form a parallelogram – a four-sided figure with its opposite sides equally long and parallel to one another.
[ترجمه گوگل]این ستارگان یک متوازی الاضلاع را تشکیل می دهند - شکلی چهار وجهی که اضلاع مخالف آن به همان اندازه بلند و موازی با یکدیگر هستند [ترجمه ترگمان]این ستاره ها یک متوازی الاضلاع چهار وجهی با دو طرف مقابل خود را به طور مساوی بلند و موازی با یکدیگر تشکیل می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Teacher: The shape of the parallelogram has changed. What about its perimeter?
[ترجمه گوگل]معلم: شکل متوازی الاضلاع تغییر کرده است در مورد محیط آن چطور؟ [ترجمه ترگمان]معلم: شکل متوازی الاضلاع تغییر کرده است محیط اطرافش چی بود؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Moreover, the parallelogram law is also generalized and some important operator inequalities are established.
[ترجمه گوگل]علاوه بر این، قانون متوازی الاضلاع نیز تعمیم می یابد و برخی نابرابری های مهم عملگر ایجاد می شود [ترجمه ترگمان]علاوه بر این، قانون متوازی الاضلاع نیز تعمیم داده می شود و برخی از نابرابری های مهم عامل ایجاد می شوند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
متوازی الاضلاع (اسم)
parallelogram, rhombus
تخصصی
[برق و الکترونیک] متوازی الاضلاع [ریاضیات] متوازی الاضلاع
انگلیسی به انگلیسی
• four-sided plane figure with the opposite sides parallel and equal a parallelogram is a four-sided geometrical figure in which every side is parallel to the side opposite it.
پیشنهاد کاربران
parallelogram ( n ) ( p�rəˈlɛləˌɡr�m ) =a flat shape with four straight sides, the opposite sides being parallel and equal to each other
parallelogram: متوازی الاضلاع
اشکال هندسی: circle = دایره ellipse = بیضی square = مربع rectangle = مستطیل rectangular prism / cuboid = مکعب مستطیل triangle = مثلث right triangle / right - angled triangle = مثلث قائم الزاویه ... [مشاهده متن کامل]