paralegal

/ˌperəˈliːɡəl//ˌperəˈliːɡəl/

دستیار وکیل دادگستری، کمک وکیل

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a lawyer's assistant who has some training in legal matters, but who does not hold a law degree.

جمله های نمونه

1. Williamson paralegal who stole nearly 400 pages of explosive company records and research data.
[ترجمه گوگل]مشاور حقوقی ویلیامسون که نزدیک به 400 صفحه از سوابق شرکت مواد منفجره و داده های تحقیقاتی را دزدید
[ترجمه ترگمان]ویلیامسون ۱۰۵ که تقریبا ۴۰۰ صفحه از سوابق شرکت مواد منفجره و داده های تحقیقاتی را دزدید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He is now a paralegal with a small firm of three lawyers, one clerk, and four secretaries.
[ترجمه mehdi] در حال حاضر او یک وکیل یار با یک موسسه کوچک متشکل از سه وکیل ، یک کارمند و چهار منشی است.
|
[ترجمه گوگل]او اکنون یک وکیل حقوقی با یک شرکت کوچک متشکل از سه وکیل، یک منشی و چهار منشی است
[ترجمه ترگمان]اکنون دستیار یک دستیار وکیل با شرکت کوچک سه وکیل و یک کارمند و چهار منشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Proposals that would allow independent paralegal firms have been put forward in California.
[ترجمه گوگل]در کالیفرنیا پیشنهادهایی ارائه شده است که به شرکت‌های حقوقی مستقل اجازه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]پیشنهادها که به شرکت های مستقل paralegal اجازه می دهد تا در کالیفرنیا مطرح شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. When I first started as a paralegal, I had a lot to learn.
[ترجمه گوگل]وقتی برای اولین بار به عنوان یک وکیل حقوقی شروع کردم، چیزهای زیادی برای یادگیری داشتم
[ترجمه ترگمان]وقتی اولین بار به عنوان دستیار وکیل شروع کردم باید خیلی چیزا یاد می گرفتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Don't rely on your secretary or paralegal advise you of important deadlines.
[ترجمه گوگل]به منشی یا مشاور حقوقی خود در مورد ضرب الاجل های مهم متکی نباشید
[ترجمه ترگمان]به منشی خود تکیه نکنید و یا paralegal به شما در مورد مهلت های مهم مشاوره نکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Let your secretary or paralegal read it.
[ترجمه گوگل]اجازه دهید منشی یا مشاور حقوقی شما آن را بخواند
[ترجمه ترگمان]اجازه بده دبیر یا دستیار وکیل ان را بخوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. If I felt helpless to change his outlook or behavior, the paralegal truly was helpless.
[ترجمه گوگل]اگر من برای تغییر دیدگاه یا رفتار او احساس درماندگی می کردم، حقوقدان واقعاً درمانده بود
[ترجمه ترگمان]اگر من احساس درماندگی می کردم که دیدگاه یا رفتار او را تغییر دهم، paralegal واقعا درمانده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The Trilogy helped create this new man of labor, who is more or less a paralegal.
[ترجمه گوگل]سه گانه به خلق این مرد جدید کارگری کمک کرد که کم و بیش یک حقوقدان است
[ترجمه ترگمان]سه گانه به خلق این مرد کارگر کمک کرد، که بیشتر یا کم تر a
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Many years ago, my ethics were called into question when I first hired a paralegal.
[ترجمه گوگل]سال ها پیش، وقتی برای اولین بار یک وکیل حقوقی استخدام کردم، اخلاق من زیر سوال رفت
[ترجمه ترگمان]سال ها پیش، وقتی برای اولین بار یک paralegal استخدام کردم، اصول اخلاقی من مورد سوال قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Meanwhile, all this time, I could see Lori, our paralegal, talking to reporters.
[ترجمه گوگل]در همین حال، در تمام این مدت، لری، مشاور حقوقی ما را در حال صحبت با خبرنگاران می دیدم
[ترجمه ترگمان]در همین حال، در تمام این مدت، من می توانستم Lori، paralegal را ببینم که با خبرنگاران صحبت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What do you think are the key qualities needed to succeed in the paralegal profession?
[ترجمه گوگل]به نظر شما ویژگی های کلیدی مورد نیاز برای موفقیت در حرفه وکالت چیست؟
[ترجمه ترگمان]به نظر شما ویژگی های کلیدی مورد نیاز برای موفقیت در حرفه paralegal چیست؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. I put a lot of effort into my education as a paralegal and take It'seriously.
[ترجمه گوگل]من تلاش زیادی برای تحصیل خود به عنوان یک حقوقدان انجام می دهم و آن را جدی می گیرم
[ترجمه ترگمان]من خیلی سعی کردم به تحصیلاتم ادامه دهم و آن را جدی بگیرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The Legal Studies programs at South University give you the opportunity to become part of the exciting field of legal and paralegal studies .
[ترجمه گوگل]برنامه های مطالعات حقوقی در دانشگاه جنوبی به شما این فرصت را می دهد که بخشی از رشته هیجان انگیز مطالعات حقوقی و حقوقی شوید
[ترجمه ترگمان]برنامه های مطالعات حقوقی در دانشگاه جنوبی به شما این فرصت را می دهد که بخشی از حوزه هیجان انگیز مطالعات حقوقی و حقوقی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• of a paralegal, pertaining to a lawyer's assistant
legal assistant, person who is trained to assist a lawyer in performing various legal procedures

پیشنهاد کاربران

As a noun, a “paralegal” is a legal professional who performs tasks that require knowledge of legal concepts but not the full expertise of a lawyer with a license to practice law. Paralegals are not lawyers, but they work under the supervision of lawyers and assist them in various legal tasks. The tasks that paralegals perform can vary depending on the area of law they specialize in, but they may include conducting legal research, drafting legal documents, interviewing clients and witnesses, and assisting with trial preparation. Paralegals are often employed by law firms, corporations, government agencies, and other organizations that require legal services.
...
[مشاهده متن کامل]

به عنوان یک اسم، یک متخصص حقوقی است که وظایفی را انجام می دهد که نیاز به دانش مفاهیم حقوقی دارد، اما تخصص کامل یک وکیل با مجوز وکالت را ندارد. Paralegals وکیل نیستند ، اما تحت نظارت وکلا کار می کنند و در کارهای مختلف حقوقی به آنها کمک می کنند. وظایفی که مددیار ان حقوقی انجام می دهند بسته به حوزه قانونی که در آن تخصص دارند می تواند متفاوت باشد، اما ممکن است شامل انجام تحقیقات حقوقی، تهیه پیش نویس اسناد قانونی، مصاحبه با مشتریان و شاهدان و کمک به آماده سازی دادگاه باشد. مددیاران حقوقی غالباً توسط موسسات حقوقی ، شرکت ها ، سازمان های دولتی و سایر سازمان هایی که به خدمات حقوقی نیاز دارند ، استخدام می شوند.
Pistorius was one of the most recognisable names in world sport when he fatally shot Steenkamp, a paralegal and model, four times through the bathroom door of their Pretoria home.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/paralegal
مددیار حقوقی همردیف مددیار اجتماعی
is an attorney's assistant with specialist legal training.
شبه قضائی
کمک قانون ( قانون یار )
وکیل یار

بپرس