paraclete

/ˈpærəkliːt//ˈpærəkliːt/

معنی: میانجی، شفیع، روح القدس، فارقلیط
معانی دیگر: یار و کمک

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person called upon to help; advocate; intercessor.

(2) تعریف: (cap.) the Holy Spirit.
مشابه: spirit

جمله های نمونه

1. Recognition of the Paraclete in the New Prophecy was their touchstone of authenticity.
[ترجمه گوگل]به رسمیت شناختن Paraclete در نبوت جدید سنگ محک اصالت آنها بود
[ترجمه ترگمان]تشخیص of در پیش گویی جدید نشان دهنده صحت بودن آن ها بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Paraclete core board can be board, plywood, horniness beaverboard, plastic board, glass.
[ترجمه گوگل]تخته هسته پاراکلت می تواند تخته، تخته سه لا، تخته چوبی شاخدار، تخته پلاستیکی، شیشه باشد
[ترجمه ترگمان]تخته مرکزی Paraclete می تواند تخته، plywood، horniness beaverboard، تخته پلاستیکی و شیشه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He referred several times to the Paraclete, whom he identified as the Spirit of truth and the Holy Spirit.
[ترجمه گوگل]او چندین بار به Paraclete اشاره کرد که او را به عنوان روح حقیقت و روح القدس معرفی کرد
[ترجمه ترگمان]او چندین بار به the اشاره کرد که نام او روح حقیقت و روح القدس بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. A tandem relationship . . . A great deal of discussion has centred around the meaning of this word Paraclete.
[ترجمه گوگل]یک رابطه پشت سر هم بحث های زیادی در مورد معنای این کلمه Paraclete متمرکز شده است
[ترجمه ترگمان]یک رابطه پشت سر هم، بحث زیادی پیرامون معنای این کلمه متمرکز بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their inspired utterances, which were cast in the first person as direct statements by the Paraclete, were collected.
[ترجمه گوگل]گفته های الهام گرفته آنها که به صورت اول شخص به عنوان جملات مستقیم توسط Paraclete بیان شده بود، جمع آوری شد
[ترجمه ترگمان]جملات اله ام بخش آن ها، که در اولین فرد به عنوان اظهارات مستقیم توسط Paraclete ارایه شدند، جمع آوری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He held the words of Montanus to be really those of the Paraclete, and he characteristically exaggerated their import.
[ترجمه گوگل]او سخنان مونتانوس را واقعاً سخنان پاراکلیت می دانست و مشخصاً در اهمیت آنها اغراق می کرد
[ترجمه ترگمان]کلمات of را بر زبان می آورد که در واقع همان Paraclete بود، و به طور خاص درباره واردات آن ها مبالغه می نمود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I bless You always and glorify You with Your only-begotten Son and the Holy Spirit, the Paraclete, forever and ever.
[ترجمه گوگل]من همیشه تو را برکت می‌دهم و تو را با پسر یگانه‌ت و روح‌القدس، پاراکلیت، تا ابدالاباد جلال می‌دهم
[ترجمه ترگمان]تو همیشه با پسر only و روح القدس و روح القدس و همیشه و همیشه و همیشه و همیشه و همیشه با تو زندگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In other words, it cannot be overlooked in the lawsuit of not using delivery of dossier and the lawsuit of both libelant and paraclete proof-providing.
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، در دعوای عدم استفاده از تحویل پرونده و دعوای ابطال‌کننده و اقامه برهان نمی‌توان از آن چشم‌پوشی کرد
[ترجمه ترگمان]به عبارت دیگر، نمی تواند در دادخواست مربوط به استفاده از تحویل پرونده و اقامه دعوی در مورد اثبات جرم و هم اثبات جرم، نادیده گرفته شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. So if we give to the Holy Spirit the Greek name of Paraclete, as we sometimes do, then our heart confers on our blessed Lord Jesus the title of Paraclesis.
[ترجمه گوگل]بنابراین، اگر نام یونانی Paraclete را به روح القدس بدهیم، همانطور که گاهی اوقات انجام می دهیم، آنگاه قلب ما به خداوند مبارکمان عیسی عنوان Paraclesis را می دهد
[ترجمه ترگمان]بنابراین اگر ما به روح القدس نام یونانی of را بدهیم، همان طور که بعضی اوقات این کار را می کنیم، قلب ما به عیسی مسیح، لقب \"Jesus\" می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Mani contended that he was the greatest and last prophet or paraclete sent by the Father of Light.
[ترجمه گوگل]مانی مدعی بود که او بزرگترین و آخرین پیامبر یا ذره ای است که پدر نور فرستاده است
[ترجمه ترگمان]مانی مدعی شد که او بزرگ ترین و آخرین پیامبر و آخرین پیامبر است که توسط پدر نور فرستاده شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

میانجی (اسم)
moderator, intermediary, arbitrator, mediator, intermediate, intercessor, go-between, come-between, contact man, paraclete, in-between

شفیع (اسم)
intercessor, defender, paraclete

روح القدس (اسم)
paraclete, holy ghost, holy spirit

فارقلیط (اسم)
paraclete

انگلیسی به انگلیسی

• advocate, intercessor

پیشنهاد کاربران

بپرس