papery

/ˈpeɪpəri//ˈpeɪpəri/

کاغذ مانند، کاغذی، نازک، سبک، کم وزن

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
• : تعریف: like paper; thin; light; flimsy.
مشابه: paper

جمله های نمونه

1. Linen raincoats have a crisp, papery feel.
[ترجمه گوگل]بارانی‌های کتان حالتی شفاف و کاغذی دارند
[ترجمه ترگمان]لباس های Linen به نظرم شکننده و شکننده می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She opened her mouth to receive the papery - thin wafer.
[ترجمه گوگل]او دهانش را برای دریافت ویفر کاغذی - نازک باز کرد
[ترجمه ترگمان]او دهانش را باز کرد تا از خط نازکی به گوش برسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The skin on his hands was wrinkled and papery.
[ترجمه گوگل]پوست دستش چروکیده و کاغذی بود
[ترجمه ترگمان]پوست دستش چین و چروک داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Leave each garlic clove in its papery skin.
[ترجمه گوگل]هر حبه سیر را در پوست کاغذی خود بگذارید
[ترجمه ترگمان]هر سیر سیر را در پوست its رها کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Leaves papery; berry brick-red or scarlet.
[ترجمه گوگل]برگ های کاغذی؛ توت آجری قرمز یا مایل به قرمز
[ترجمه ترگمان]برگ های نازک و سرخ و قرمز - قرمز یا سرخ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. It can use with normal turnover box and papery box, rate of using space is high, so it use in storage, fitting shop and kinds of delivery center widely.
[ترجمه گوگل]این می تواند با جعبه گردش عادی و جعبه کاغذی استفاده شود، میزان استفاده از فضا بالا است، بنابراین در انبارداری، فروشگاه اتصالات و انواع مراکز تحویل به طور گسترده استفاده می شود
[ترجمه ترگمان]آن می تواند با استفاده از جعبه جابجایی معمولی و جعبه papery، نرخ استفاده از فضا بالا باشد، بنابراین در انبار، محل نصب و انواع مرکز تحویل به طور گسترده استفاده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Ken's hand, dry almost papery, settled on her upper arm.
[ترجمه گوگل]دست کن که تقریباً کاغذی خشک شده بود، روی بازویش نشست
[ترجمه ترگمان]دست کن خشک، خشک و شکننده روی بازوی بالایی او قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Fruit a berrylike drupe with membranous or papery endocarp, rarely drupaceous or loculicidal.
[ترجمه گوگل]میوه ای توت مانند با اندوکارپ غشایی یا کاغذی، به ندرت دره یا لکول کش می دهد
[ترجمه ترگمان]میوه: میوه berrylike با endocarp membranous و papery به ندرت drupaceous یا loculicidal می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Leaves alternate, petiolate, thinly leathery or papery, margin dentate in apical half, rarely entire, lateral veins 2 or 3 pairs, lowest triplinerved.
[ترجمه گوگل]برگها متناوب، دمبرگ، نازک چرمی یا کاغذی، حاشیه دندانه دار در نیمه رأسی، به ندرت کامل، رگبرگهای جانبی 2 یا 3 جفت، کمترین سه عصب دارند
[ترجمه ترگمان]برگ های جایگزین، petiolate، باریک و یا شکننده به نظر می رسد که در قسمت پایینی به ندرت به عنوان رگه های کناری، دو یا ۳ جفت، پایین ترین triplinerved را در بر می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They have thin lips and papery eyelids, box jawbones, prominent Adam's apples and withered hearts.
[ترجمه گوگل]آنها لب های نازک و پلک های کاغذی، استخوان آرواره های جعبه ای، سیب های برجسته آدم و قلب های پژمرده دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها لب های نازکش و پلک های ریز و استخوان های کشیده، استخوان های برجسته آدم برجسته و پژمرده آدم را دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Her lips, which were almost as pale as the rest of her face, were cracked and papery.
[ترجمه گوگل]لب هایش که تقریباً مثل بقیه صورتش رنگ پریده بود، ترک خورده و کاغذی بود
[ترجمه ترگمان]لبه ای او که تقریبا به صورت بقیه صورتش پریده بود ترک خورده و شکننده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The hair came off like Herman's wig, and the papery flesh flaked away from the exploded skull.
[ترجمه گوگل]موها مانند کلاه گیس هرمان کنده شد و گوشت کاغذی از روی جمجمه منفجر شده جدا شد
[ترجمه ترگمان]موهایش مثل کلاه گیس هرمن کنده شد و گوشت papery از جمجمه منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. A breath of warm breeze stirred the cascade of papery pink bougainvillaea just outside the door where she stood.
[ترجمه گوگل]نفسی از نسیم گرم، آبشار بوگنویل های صورتی کاغذی را درست بیرون دری که او ایستاده بود، تکان داد
[ترجمه ترگمان]نسیمی از نسیم گرمی، آبشار bougainvillaea صورتی رنگی را درست بیرون در جایی که ایستاده بود تکان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. A short, thick, solid, food-storing underground stem, sometimes bearing papery scale leaves, as in the crocus or gladiolus.
[ترجمه گوگل]یک ساقه کوتاه، ضخیم، جامد و زیرزمینی ذخیره‌کننده غذا، که گاهی دارای برگ‌های فلس کاغذی است، مانند کروکوس یا گلایل
[ترجمه ترگمان]یک ساقه زیر زمینی، ضخیم، محکم، جامد، و گاهی به برگ های در مقیاس شکننده مثل زعفران یا gladiolus می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[زمین شناسی] کاغذی یک سنگ رسوبی ریزدانه که در صورت خرد شدن به لایه هایی با ضخامت کمتر از 2 میلی متر تقسیم می شود. Crevasse کافت (زمین ریخت شناسی): الف) یک رخنه یا شکاف پهن در کناره یک رودخانه یا کانال، خصوصاً در یک خاکریز طبیعی یا یک کناره مصنوعی رودخانه می سی سی پی پائینی. ریشه کلمه: فرانسوی آمریکایی. ب) یک شکستگی پهن یا شکاف در زمین بعد از یک زمین لرزه. ج) شیاری در سطح یک یخچال یا یخ شار.

انگلیسی به انگلیسی

• similar to paper, resembles paper
something that is papery is thin and dry like paper.

پیشنهاد کاربران

بپرس