papers


معنی: اوراق

جمله های نمونه

1. papers bestrewed the street
خیابان از کاغذ پاره پوشیده بود.

2. commercial papers
اوراق بهادار بازرگانی

3. negotiable papers
اوراق (بهادار) قابل دادوستد

4. short-term papers
اسناد بهادار کوتاه مدت

5. student papers have to be carefully corrected and graded
انشاهای دانشجویان بایستی به دقت اصلاح و نمره داده شود.

6. the papers flagellated his conduct
روزنامه ها از رفتارش انتقاد کردند.

7. an officer's papers
اوراق هویت افسر

8. files and papers were jumbled together on his desk
پرونده ها و اوراق مختلف به طور درهم و برهم روی میزش انباشته شده بود.

9. jaffar's immigration papers
اوراق مهاجرت جعفر

10. self-liquidating commercial papers
اوراق بهادار خود واریز

11. the immigrants' papers were written in various strange tongues
مدارک مهاجران به زبان های گوناگون خارجی نوشته شده بود.

12. the state papers of the president
نوشته های رسمی رییس جمهور

13. a few good papers were read in that seminar
در آن سمینار چند پژوه نامه ی (پژوهش نامه ی) خوب خوانده شد.

14. he shoved the papers into his pocket
کاغذها را توی جیبش چپاند.

15. to mark examination papers
اوراق امتحانی را نمره دادن

16. a wad of crumpled papers
یک مشت کاغذ مچاله شده

17. his son published his papers in three volumes
پسرش یادداشت های او را در سه جلد چاپ کرد.

18. the child scrambled my papers
کودک اوراق مرا درهم ریخت.

19. the disturbance of his papers
درهم ریختگی اوراق او

20. he folded and pressed the papers together
او کاغذها را تا کرد و به هم فشرد.

21. she pawed angrily through the papers on her desk
او با خشم کاغذهای روی میزش را دستمالی می کرد.

22. the soldiers received their discharge papers
سربازان برگه های پایان خدمت خود را دریافت کردند.

23. the story made all the papers
داستان در همه ی روزنامه ها چاپ شد.

24. there was a shuffle of papers on his desk
توده ی درهم و برهمی از کاغذ روی میزش بود.

25. pari bent down and gathered the papers
پری دولا شد و کاغذها را جمع کرد.

26. the room was covered with pictorial papers
کاغذ دیواری مصور اتاق را پوشانده بود.

27. the similarity between these two exam papers is too close to be coincidental
شباهت بین این دو ورقه ی امتحانی بیشتر از آن است که اتفاقی باشد.

28. his picture was printed in all the papers
عکس او در همه ی روزنامه ها چاپ شد.

29. he used to pilfer his roommate's pencils and papers
او مداد و کاغذ هم اتاقی خود را کش می رفت.

30. she has not yet graded all of the papers
هنوز همه ی ورقه ها را نمره نداده است.

31. there were accounts of the crime in the papers
شرح جنایت در روزنامه ها درج شده بود.

32. they were forced to flee the country without their papers
مجبور شدند که بدون اوراق و اسناد خود از کشور بگریزند.

مترادف ها

اوراق (اسم)
scrap, files, papers

انگلیسی به انگلیسی

• written document that provides information; letters or diaries and other writings that a person collects

پیشنهاد کاربران

روزنامه ها و مجلات
اسناد، مدارک ، اوراق، نوشتارها، مکتوبات
تکالیف
با توجه به جمله گاهی به معنی روزنامه ( ها ) هم هست.
مدارک ، اوراق
مدارک، مدارک شناسایی، کارتهای شناسایی

بپرس