paper towel

/ˈpeɪpər ˈtaʊəl//ˈpeɪpər ˈtaʊəl/

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a small sheet of absorbent paper used primarily in the kitchen as a towel for wiping surfaces, cleaning up spills, and the like.

- He cleaned up the spilled juice with a paper towel.
[ترجمه گوگل] آب میوه ریخته شده را با دستمال کاغذی تمیز کرد
[ترجمه ترگمان] اب ریختن را با یک حوله کاغذی تمیز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Sop up the water with a paper towel.
[ترجمه گوگل]آب را با دستمال کاغذی بشویید
[ترجمه ترگمان]آب را با یک حوله کاغذی درست می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Use a paper towel to soak up the cooking oil.
[ترجمه گوگل]از یک دستمال کاغذی برای خیس کردن روغن پخت و پز استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]از یک حوله کاغذی برای خیس کردن روغن پخت وپز استفاده کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. To store, rinse, wrap in a paper towel and refrigerate in a plastic bag up to 4 days.
[ترجمه گوگل]برای نگهداری، آبکشی کنید، در یک حوله کاغذی بپیچید و در یک کیسه پلاستیکی تا 4 روز در یخچال قرار دهید
[ترجمه ترگمان]برای نگهداری، آبکشی کنید، در یک حوله کاغذی بپوشانید و در یک کیسه پلاستیکی تا ۴ روز یخچال کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Spray on the cleaner, scrub with one paper towel, dry with an-other.
[ترجمه گوگل]روی پاک کننده اسپری کنید، با یک حوله کاغذی بشویید، با دیگری خشک کنید
[ترجمه ترگمان]اسپری کردن را بر روی یک حوله کاغذی، خشک کردن با یک حوله کاغذی، خشک کردن با یک حوله دیگر اسپری بکنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Just wipe off the surface with a damp paper towel.
[ترجمه گوگل]فقط با یک حوله کاغذی مرطوب سطح را پاک کنید
[ترجمه ترگمان]فقط با یه دستمال مرطوب سطح آب رو پاک کن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Strain fat from skillet and strain through paper towel into heatproof measuring cup.
[ترجمه گوگل]چربی را از ماهیتابه صاف کنید و از طریق حوله کاغذی در فنجان اندازه گیری ضد حرارت صاف کنید
[ترجمه ترگمان]آن را از ماهی تابه سرخ کنید و از طریق حوله کاغذی تا فن اندازه گیری heatproof فشار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Mop up turkey juices with a paper towel, then use an antibacterial cleanser to wash down the counter and sink.
[ترجمه گوگل]آب بوقلمون را با یک حوله کاغذی پاک کنید، سپس از یک پاک کننده ضد باکتری برای شستن پیشخوان و سینک استفاده کنید
[ترجمه ترگمان]اب بوقلمون را با یک حوله کاغذی پر کنید، سپس از یک تصفیه کننده ضد باکتری استفاده کنید تا پیشخوان و ظرف شویی را بشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Step onto a paper towel or any surface that will leave an imprint of your foot.
[ترجمه گوگل]روی یک دستمال کاغذی یا هر سطحی که اثری از پای شما به جا می گذارد قدم بگذارید
[ترجمه ترگمان]قدم بر روی یک حوله کاغذی یا هر سطحی که تاثیری بر روی پای شما بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Wipe with a slightly damp paper towel, then immediately buff dry with a clean cloth.
[ترجمه گوگل]با یک دستمال کاغذی کمی مرطوب پاک کنید، سپس بلافاصله با یک پارچه تمیز خشک کنید
[ترجمه ترگمان]با یک حوله کاغذی که کمی مرطوب است پاک کنید، سپس با یک حوله تمیز خشک می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Wipe lip of bottle with paper towel.
[ترجمه گوگل]لب بطری را با دستمال کاغذی پاک کنید
[ترجمه ترگمان]# ۷
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Clean mushrooms with a damp paper towel.
[ترجمه گوگل]قارچ ها را با دستمال کاغذی مرطوب تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]قارچ ها رو با یه دستمال توالت مرطوب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. He wiped up the spilled milk with a paper towel.
[ترجمه گوگل]شیر ریخته شده را با دستمال کاغذی پاک کرد
[ترجمه ترگمان]شیر را با دستمال توالت پاک کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Wipe pan clean with a paper towel.
[ترجمه گوگل]تابه را با دستمال کاغذی تمیز کنید
[ترجمه ترگمان]pan را با یک حوله کاغذی پاک کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. There be a paper towel dispenser in the bathroom.
[ترجمه گوگل]یک حوله کاغذی در حمام وجود دارد
[ترجمه ترگمان] یه دستمال توالت تو دستشویی هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• disposable cleaning towel made from paper

پیشنهاد کاربران

دستمال رولی
دستمال لوله ای آشپزخانه
دستمال حوله ای یا دستمال آشپزخانه
دستمال توالت

بپرس