papal

/ˈpeɪpl̩//ˈpeɪpl̩/

معنی: پاپی
معانی دیگر: وابسته به پاپ اعظم، پاپ، پاپی (فتوای پاپ papal edict)

بررسی کلمه

صفت ( adjective )
مشتقات: papally (adv.)
• : تعریف: of, concerning, or issued by the pope, the Roman Catholic Church, or its government.

جمله های نمونه

1. he expanded the domain of the papal states
او مرزهای ایالت های پاپ را بسط داد.

2. The burden of implementing papal decisions and the decisions of councils fell directly upon the bishops.
[ترجمه گوگل]بار اجرای تصمیمات پاپ و تصمیمات شوراها مستقیماً بر دوش اسقف ها بود
[ترجمه ترگمان]فشار اجرای تصمیمات پاپی و تصمیمات شوراها به طور مستقیم بر اسقفان فرود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The offerings made at the altars of papal churches were shared by the pope with the assisting clergy.
[ترجمه گوگل]هدایایی که در محراب های کلیساهای پاپی انجام می شد توسط پاپ با روحانیون کمک کننده تقسیم می شد
[ترجمه ترگمان]The که در محراب کلیساهای پاپی برپا شده بود، با کمک روحانیان به کلیسا تقسیم شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. So lofty were these papal prerogatives, that no further Council would ever be needed, or so it seemed to many.
[ترجمه گوگل]این اختیارات پاپ آنقدر عالی بود که هرگز به شورای دیگری نیاز نبود، یا برای بسیاری چنین به نظر می‌رسید
[ترجمه ترگمان]این اختیارات پاپ چنان مرتفع بود که هیچ شورای دیگری مورد نیاز نبود، یا به این ترتیب به نظر بسیاری می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. In addition to the papal disregard of Canterbury's primatial claim over York, the monastic community suffered another grievous blow.
[ترجمه گوگل]علاوه بر بی اعتنایی پاپ به ادعای اولیه کانتربری بر یورک، جامعه رهبانی ضربه سهمگین دیگری را متحمل شد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر بی احترامی پاپ به کلیسای اعظم کانتربری بر یورک، اجتماع صومعه ها ضربه مهلک دیگری را متحمل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The papal reform tended to drive a wedge between the educated, celibate higher clergy, and the rank and file.
[ترجمه گوگل]اصلاحات پاپ گرایش به ایجاد شکاف بین روحانیون تحصیل کرده، مجرد، و طبقه و درجه داشت
[ترجمه ترگمان]اصلاح پاپ تمایل داشت بین روحانیان تحصیلکرده، مجرد مجرد، و مقام و مقام تمایزی قائل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Yet after 133no further papal taxation was levied until 136
[ترجمه گوگل]با این حال، پس از سال 133، تا سال 136، مالیات دیگری از پاپ وضع نشد
[ترجمه ترگمان]با این حال، پس از ۱۳۳ سال، وضع مالیات پاپی تا سال ۱۳۶ به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Alexander was resident at the papal curia at the time of his election to Coventry in 122
[ترجمه گوگل]اسکندر در زمان انتخابش به کاونتری در سال 122 در کیوریای پاپ ساکن بود
[ترجمه ترگمان]آلکساندر در زمان انتخابش به کاونتری در سال ۱۲۲ به مقام پاپی رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Archbishop Perier could hardly refuse the Papal Nuncio.
[ترجمه گوگل]اسقف اعظم پریر به سختی می توانست نونسوی پاپ را رد کند
[ترجمه ترگمان]اسقف اعظم که به زحمت از پاپ پاپ محروم می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. A formal papal judgement on this point would have dispelled all doubts.
[ترجمه گوگل]یک قضاوت رسمی پاپ در این مورد همه تردیدها را برطرف می کرد
[ترجمه ترگمان]داوری رسمی پاپ در این مورد همه شک را باطل خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. However, Talbot's days close to the papal throne were by then limited.
[ترجمه گوگل]با این حال، دوران نزدیکی تالبوت به تاج و تخت پاپ در آن زمان محدود بود
[ترجمه ترگمان]با این حال، روز تالبوت به سلطنت پاپ محدود شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The decibel-diplomacy outside the Papal embassy continued yesterday with more top-volume rock music in spite of Vatican protests.
[ترجمه گوگل]دیپلماسی دسی بل در بیرون سفارت پاپ، علی رغم اعتراضات واتیکان، دیروز با موسیقی راک با حجم بالا ادامه یافت
[ترجمه ترگمان]دسی بل خارج از سفارت پاپ روز گذشته با وجود اعتراضات واتیکان به موسیقی راک با حجم بالا ادامه داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This text, without carrying official papal authority, truly maintains the spirit of Dei Verbum.
[ترجمه گوگل]این متن، بدون داشتن اقتدار رسمی پاپ، واقعاً روح Dei Verbum را حفظ می کند
[ترجمه ترگمان]این متن، بی آنکه مقام رسمی پاپ را بر عهده گیرد، واقعا روح Dei verbum را حفظ می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Innocent exhibited no change in previous papal policy on Sicily.
[ترجمه گوگل]Innocent هیچ تغییری در سیاست قبلی پاپ در مورد سیسیل نشان نداد
[ترجمه ترگمان]پاپ اینوکنتیوس هیچ تغییری در سیاست پاپ پیشین در سیسیل نشان نداد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The papal letter which they brought was uncompromising in principle, though noticeably vague in its terms.
[ترجمه گوگل]نامه پاپ که آنها آورده بودند اصولاً سازش ناپذیر بود، هرچند در شرایط آن به طرز محسوسی مبهم بود
[ترجمه ترگمان]نامه پاپ که آن ها آورده بودند در اصل و اصول ناسازگار بود، هر چند به طور قابل توجهی در اصطلاحات آن مبهم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پاپی (صفت)
insistent, papal, popish

انگلیسی به انگلیسی

• concerning the pope or the papacy; of the roman catholic church
papal is used to describe things relating to the pope.

پیشنهاد کاربران

وابسته به پاپ
a challenge to papal authority
چالشی برای قدرت پاپ

بپرس