pantograph

/ˈpæntəɡræf//ˈpæntəɡrɑːf/

(اسباب رونوشت برداری از نقشه و تصویر و غیره) همه نگار، نقشه سواد کن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: pantographic (adj.), pantographically (adv.), pantographer (n.), pantography (n.)
• : تعریف: a jointed mechanical device in the shape of a parallelogram with styluses that enables one to create copies of drawings, diagrams, maps, and the like to any desired scale.

جمله های نمونه

1. While the pantograph is probably the simplest type of digitiser there is it is often completely adequate for home computer use.
[ترجمه گوگل]در حالی که پانتوگراف احتمالا ساده ترین نوع دیجیتالیزه کننده موجود است، اغلب برای استفاده از رایانه خانگی کاملاً مناسب است
[ترجمه ترگمان]در حالی که the احتمالا ساده ترین نوع of ها هستند، اغلب به طور کامل برای استفاده خانگی خانگی کافی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. In 1928 ten new Pullman cars, fitted with pantograph collectors instead of trolley poles, took over the Fleetwood service.
[ترجمه گوگل]در سال 1928 ده خودروی پولمن جدید که به جای میله های چرخ دستی به کلکسیونرهای پانتوگراف مجهز شده بودند، خدمات فلیت وود را در اختیار گرفتند
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۲۸، ده ماشین Pullman جدید، که به جای تیره ای واگن برقی، مجهز به collectors pantograph بودند، بیش از حد خدمات فلیتوود مک را در بر گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. However there have been two periods of pantograph operation on a limited scale: from 1927-3and again from 197
[ترجمه گوگل]با این حال دو دوره عملیات پانتوگراف در مقیاس محدود وجود داشته است: از 1927-3 و دوباره از 197
[ترجمه ترگمان]با این حال، دو دوره از عملیات pantograph در مقیاس محدود وجود داشته است: از ۱۹۲۷ تا ۳ و دوباره از ۱۹۷:
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. According to the work condition of pantograph slider, materials with improved friction wear performance was designed.
[ترجمه گوگل]با توجه به شرایط کاری لغزنده پانتوگراف، مواد با عملکرد سایش اصطکاک بهبود یافته طراحی شد
[ترجمه ترگمان]با توجه به شرایط کاری اسلایدر pantograph، متریال با عملکرد فرسایش یافته بهبود یافته طراحی شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The resin - matrix pantograph contact strip ( RMPCS ) was prepared by using hot re - pressing and vacuum - impregnation process.
[ترجمه گوگل]نوار تماس پانتوگراف رزین - ماتریس ( RMPCS ) با استفاده از پرس گرم مجدد و فرآیند اشباع در خلاء تهیه شد
[ترجمه ترگمان]قطعه چسب - matrix با استفاده از فرآیند آغشته به دما و آغشته به خلا آماده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. In this paper detailed introduction of pantograph slide materials and and international researches and development condition.
[ترجمه گوگل]در این مقاله به معرفی دقیق مواد اسلاید پانتوگراف و شرایط تحقیق و توسعه بین المللی می پردازیم
[ترجمه ترگمان]در این مقاله مقدمه مفصل مواد لغزش pantograph و تحقیقات بین المللی و شرایط توسعه ارایه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The four - linkage tilting mechanism of pantograph is optimized to match the four - linkage tilting mechanism car body.
[ترجمه گوگل]مکانیزم کج شدن چهار پیوندی پانتوگراف بهینه شده است تا با مکانیزم کج چهار پیوندی بدنه خودرو مطابقت داشته باشد
[ترجمه ترگمان]مکانیزم اتصال چهار اتصال of برای مطابقت با مکانیزم چهار اتصال که بدنه خودرو را هدایت می کند بهینه سازی شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The species and preparation methods of carbonic system pantograph strip materials are explained in detail.
[ترجمه گوگل]گونه ها و روش های آماده سازی مواد نوار پانتوگراف سیستم کربنیک به تفصیل توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]انواع و روش های آماده سازی مواد carbonic pantograph pantograph به تفصیل شرح داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Successful design of the high speed pantographs requires computer simulation of the coupled catenary - pantograph system.
[ترجمه گوگل]طراحی موفقیت‌آمیز پانتوگراف‌های پرسرعت نیازمند شبیه‌سازی رایانه‌ای سیستم پانتوگراف-کاتیناری جفت شده است
[ترجمه ترگمان]طراحی موفق of با سرعت بالا نیاز به شبیه سازی کامپیوتری سیستم کوپل شده catenary - pantograph دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. And common pantograph slider prepared by powder metallurgy technology usually causes serious abrasion of the conducting wire.
[ترجمه گوگل]و لغزنده پانتوگراف معمولی تهیه شده توسط فناوری متالورژی پودر معمولاً باعث ساییدگی جدی سیم رسانا می شود
[ترجمه ترگمان]و اسلایدر pantograph مشترک که توسط تکنولوژی متالورژی پودر تهیه می شود معمولا باعث خراش جدی سیم رسانا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Pantograph slide is the pivotal parts of electric locomotive, which get power from power supply web.
[ترجمه گوگل]اسلاید پانتوگراف قسمت محوری لوکوموتیو برقی است که از شبکه منبع تغذیه نیرو می گیرد
[ترجمه ترگمان]اسلاید pantograph یکی از بخش های محوری لوکوموتیو برقی است که از طریق شبکه تامین برق به قدرت می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The optimum geometric parameters, which could improve the pantograph performance, could be obtained successfully.
[ترجمه گوگل]پارامترهای هندسی بهینه، که می تواند عملکرد پانتوگراف را بهبود بخشد، می تواند با موفقیت به دست آید
[ترجمه ترگمان]پارامترهای هندسی بهینه که می تواند عملکرد pantograph را بهبود بخشد، می تواند با موفقیت به دست آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. All the cars adopted this livery, and early in 1976 car 5 was fitted with a pantograph.
[ترجمه گوگل]همه خودروها از این رنگ استفاده کردند و در اوایل سال 1976، ماشین 5 به پانتوگراف مجهز شد
[ترجمه ترگمان]همه اتومبیل ها این لباس رسمی را به تصویب رساندند و در اوایل سال ۱۹۷۶ خودرو ۵ با یک pantograph نصب شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This fascinating picture shows a Motherwell car in Princess Street fitted with a pantograph in 1927 as an experiment.
[ترجمه گوگل]این تصویر جذاب یک ماشین مادرول را در خیابان پرنسس نشان می دهد که در سال 1927 به عنوان یک آزمایش به پانتوگراف مجهز شده است
[ترجمه ترگمان]این تصویر شگفت انگیز یک ماشین Motherwell را در خیابان شاهزاده خانم نشان می دهد که با یک pantograph در سال ۱۹۲۷ به عنوان آزمایشی نصب شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] پانتوگراف - نقشه نگار
[زمین شناسی] دستگاه تغییر مقیاس نقشه، نقشه نگار وسیله ای که قادر به ارائه کپی هایی با مقیاسهای بزرگتر یا کوچکتر نسبت به نقشه یا تصویر اولیه است. این دستگاه از چهار میله آویخته که در کنار یکدیگر یک متوازی الاضلاع تطبیق پذیر را شکل داده اند تشکیل شده، به گونه ای که همزمان با حرکت یک سوزن بر روی طرح اولیه، سوزن یا قلم دیگر، کپی مورد نظر را رسم می کند. این عنوان، همچنین برای یک ابزار مکانیکی اضافی که بر روی دستگاه های ترسیم سه بعدی تعبیه شده و امکان ترسیم جزئیات نقشه با مقیاس مورد نظر را فراهم می کند، به کار می رود.
[ریاضیات] مشابه نگار، شبیه نگار
[معدن] پانتوگراف (خدمات فنی)

پیشنهاد کاربران

ماشین های فرز پانتوگراف ( به انگلیسی: Pantograph milling machine ) یا فرز کپی یا مشابه نگار برای کپی سازی شکل های نامنظم، شابلن ها یا اشکال غیر هندسی مدل ها بر روی قطعات کار مورد استعمال دارند آن ها، هم در کارهای تولیدی و همچنین در قالب سازی های گوناگون به کار گرفته می شوند.
pantograph
منابع• https://en.wikipedia.org/wiki/Pantograph
pantograph ( حمل‏ونقل ریلی )
واژه مصوب: شاخک برق‏رسان
تعریف: وسیلۀ انتقال برق از سیم بالاسر به وسایل کشندۀ واگن یا لوکوموتیو|||متـ . برق‏رسان

بپرس