panto

/ˈpæntoʊ//ˈpæntəʊ/

(انگلیس) مخفف: pantomime، پیشوند: همه، هر کدام [pantograph] (پیش از واکه: pant-)

بررسی کلمه

جمله های نمونه

1. This panto is playing strictly by the rules.
[ترجمه گوگل]این پانتو کاملاً طبق قوانین بازی می کند
[ترجمه ترگمان]این panto دقیقا با قوانین بازی می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. On reflection, Marti's the spitting image of a panto baddie.
[ترجمه گوگل]در تأمل، مارتی تصویر یک پانتو بددی است که در حال تف کردن است
[ترجمه ترگمان]با توجه به تصویر من، این تصویر، تصویر spitting برای من است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Every panto needs a hate figure, and in our everyday lives food and the science behind it is playing the part well.
[ترجمه گوگل]هر پانتو به یک شخصیت نفرت نیاز دارد، و در زندگی روزمره ما غذا و علم پشت آن نقش خوبی را ایفا می کند
[ترجمه ترگمان]هر panto به یک شکل نفرت نیاز دارد و در زندگی روزمره ما غذا و علم پشت آن نقش خوبی ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is no joviality to the Premiership panto season.
[ترجمه گوگل]هیچ لذتی برای فصل پانتو لیگ برتر وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ لذتی برای فصل سی premiership نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The rest was pure theatre and less panto as United cantered to the three points.
[ترجمه گوگل]بقیه نمایش خالص و پانتو کمتر بود زیرا یونایتد به سه امتیاز رسید
[ترجمه ترگمان]بقیه سالن تئاتر خالص و panto کم تر به اندازه ایالات متحده با سه نقطه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Star Trek raises deep, even philosophical questions in a school panto environment.
[ترجمه گوگل]پیشتازان فضا سوالات عمیق و حتی فلسفی را در محیط پانتو مدرسه مطرح می کند
[ترجمه ترگمان]سفر استار، سوالات فلسفی عمیق و حتی فلسفی را در یک محیط panto در مدرسه ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I had one of my most embarrassing moments in panto in Nottingham.
[ترجمه گوگل]یکی از شرم آورترین لحظاتم را در پانتو در ناتینگهام داشتم
[ترجمه ترگمان]یکی از most لحظه های my در ناتینگهام داشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Now, there has been talk that you're thinking of maybe going on to the stage and you've said you might actually quite want to do a panto .
[ترجمه گوگل]اکنون، صحبت‌هایی مبنی بر اینکه شما به این فکر می‌کنید که شاید به روی صحنه بروید و گفته‌اید واقعاً می‌خواهید یک پانتو انجام دهید وجود دارد
[ترجمه ترگمان]حالا، صحبت هایی در مورد اینکه شاید قصد رفتن به روی صحنه را داشته باشید، وجود دارد و شما گفته اید که ممکن است واقعا می خواهید یک panto انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Were you serious about that? -Did I say I wanted to do a panto? -I read it in the newspapers, so it absolutely has to be true!
[ترجمه گوگل]در این مورد جدی بودی؟ -گفتم میخوام پانتو بزنم؟ - من آن را در روزنامه ها خواندم، پس کاملاً باید درست باشد!
[ترجمه ترگمان]تو در این مورد جدی بودی؟ گفتم که میخوام \"panto\" رو انجام بدم؟ من اینو تو روزنامه ها خوندم، پس حتما باید حقیقت داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But the list also included more outlandish aspirations such as appearing in panto and owning a brand new Mercedes.
[ترجمه گوگل]اما این فهرست همچنین شامل آرزوهای عجیب‌تری مانند حضور در پانتو و داشتن یک مرسدس بنز جدید بود
[ترجمه ترگمان]اما این لیست همچنین شامل خواسته های عجیب و غریب تری مانند ظاهر شدن در panto و داشتن یک مرسدس بنز جدید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The main materials of machine tool are carried on life cycle assessment applying the panto -environment functions and the assessment model of metallic materials.
[ترجمه گوگل]مواد اصلی ماشین ابزار در ارزیابی چرخه عمر با استفاده از توابع محیطی پانتو و مدل ارزیابی مواد فلزی انجام می شود
[ترجمه ترگمان]مواد اصلی ابزار ماشین در ارزیابی چرخه حیات اعمال می شوند که توابع panto - محیط و مدل ارزیابی مواد فلزی را اعمال می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The mahogany garage doors are a complement to the intricately designed Panto front doors for a well balanced fa?ade.
[ترجمه گوگل]درب های گاراژی چوب ماهون مکمل درب های جلویی پانتو با طراحی پیچیده برای نمای متعادلی هستند
[ترجمه ترگمان]دره ای گاراژ دار از چوب ماهون یک مکمل در جلویی ساختمان جلویی نصب کرده اند که در حال متعادل کردن آن است؟ سردر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. And the "oh" with which he precedes the imagined rejoinder, incidentally, is classically British: the joke doesn't work in a country without a tradition of panto.
[ترجمه گوگل]و اتفاقاً "اوه" که او با آن بر پاسخ خیالی مقدم می‌شود، به طور کلاسیک انگلیسی است: این شوخی در کشوری که سنت پانتو ندارد جواب نمی‌دهد
[ترجمه ترگمان]و \"اوه\" که او پیش از آن مقدم بر پاسخ فرضی است، به طور اتفاقی انگلیسی است: شوخی در یک کشور بدون سنت panto کار نمی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Uh, I don't think I did, but you know, if it was a good panto, it might be quite fun.
[ترجمه گوگل]اوه، فکر نمی کنم این کار را انجام دادم، اما می دانید، اگر یک پانتو خوب بود، ممکن بود بسیار سرگرم کننده باشد
[ترجمه ترگمان]آه، من فکر نمی کنم که این کار را کرده باشم، اما می دانی، اگر این یک panto خوب بود، ممکن بود کاملا سرگرم کننده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• (british) pantomime
a panto is a pantomime; an informal word.

پیشنهاد کاربران

بپرس