panther

/ˈpænθər//ˈpænθə/

معنی: پلنگ، یوزپلنگ
معانی دیگر: (جانورشناسی)، پلنگ سیاه، پلنگ بزرگ

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a leopard, esp. a black one with no spots.

(2) تعریف: a cougar.

جمله های نمونه

1. The ferocious panther is chasing a rabbit.
[ترجمه Samaneh] پلنگ وحشی خرگوش را دنبال می کند
|
[ترجمه گوگل]پلنگ وحشی در حال تعقیب یک خرگوش است
[ترجمه ترگمان]پلنگ وحشی دنبال خرگوش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, it seemed that the Black Panther Party was subjected to the most horrendous harassment by government authorities.
[ترجمه گوگل]با این حال، به نظر می رسید که حزب پلنگ سیاه مورد آزار و اذیت مقامات دولتی قرار گرفته است
[ترجمه ترگمان]با این حال به نظر می رسید که حزب پلنگ سیاه مورد آزار و اذیت شدید مقامات دولتی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Some of these Knights adopted the panther as their emblem, and the Knight Panther was created.
[ترجمه گوگل]برخی از این شوالیه ها پلنگ را به عنوان نماد خود انتخاب کردند و شوالیه پلنگ ایجاد شد
[ترجمه ترگمان]برخی از این شوالیه ها پلنگی را به عنوان نماد خود انتخاب کردند و پلنگ شوالیه ایجاد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Knights Panther trace their origins to the wars against Araby when returning crusaders brought back outlandish animals from the east.
[ترجمه گوگل]شوالیه‌های پلنگ منشأ خود را به جنگ‌های علیه عرب می‌رسانند، زمانی که صلیبی‌های بازگشتی حیوانات عجیب‌وغریب را از شرق بازگرداندند
[ترجمه ترگمان]شوالیه های پنتر در حالی که crusaders را به سمت شرق و حیوانات بیگانه و غریب از شرق اورده بودند، در این جنگ شرکت کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was cat-cautious, lithe as a panther, and thoroughly at home.
[ترجمه گوگل]او احتیاط گربه ای بود، مانند یک پلنگ نرم بود و کاملاً در خانه بود
[ترجمه ترگمان]او مثل یک پلنگ لاغر و نرم بود و به طور کامل در خانه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Panther is one of Britain's lesser-known car manufacturers.
[ترجمه گوگل]Panther یکی از خودروسازان کمتر شناخته شده بریتانیا است
[ترجمه ترگمان]پلنگ یکی از تولید کنندگان معروف اتومبیل بریتانیا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Two-year-old female black panther stands in her cage as zoo keeper Jose Aguilar looks at her in the Santiago Zoo, Chile, September 2 200
[ترجمه گوگل]پلنگ سیاه ماده دو ساله در قفس خود ایستاده است در حالی که نگهبان باغ وحش خوزه آگیلار به او در باغ وحش سانتیاگو، شیلی، 2 سپتامبر 200 نگاه می کند
[ترجمه ترگمان]خوزه Aguilar دو ساله ماده پلنگ سیاه دو ساله در قفس خود ایستاده است و خوزه Aguilar در باغ وحش سانتیاگو، شیلی، در ۲ سپتامبر ۲۰۰ به او نگاه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. In the video, Michael Jackson morphed into a panther.
[ترجمه گوگل]در این ویدئو، مایکل جکسون به یک پلنگ تبدیل شد
[ترجمه ترگمان]در این ویدیو، مایکل جکسون به پلنگ تبدیل شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. It is a black six-limbed panther from Hell, the size of a tractor trailer, with an armored head, a venomous striking tail, and massive distensible armored jaws.
[ترجمه گوگل]این یک پلنگ سیاه شش دست و پا از جهنم است، به اندازه یک تریلر تراکتور، با سر زرهی، دم ضربه‌ای سمی و آرواره‌های زرهی قابل انبساط عظیم
[ترجمه ترگمان]این یک پلنگ سیاه است از جهنم، به اندازه یک کابین تراکتور، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، با یک سر مسلح، و آرواره های بزرگ تر و jaws
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. My cummer resembles providing aggressive panther extremely directly, under photograph comparing, my criterion resembles a ham-handed small part male.
[ترجمه گوگل]کامر من شبیه ارائه پلنگ تهاجمی بسیار مستقیم است، در مقایسه با عکس، معیار من شبیه یک قطعه کوچک نر ژامبون دست است
[ترجمه ترگمان]cummer من شبیه یک پلنگ تهاجمی است که به طور مستقیم، تحت مقایسه عکس، معیار من شبیه به بخش کوچکی از جنس مذکر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And a rejected baby black panther in Serbia has been adopted by a dog. The mother has accepted the new member of the family and is now feeding the baby herself.
[ترجمه گوگل]و یک بچه پلنگ سیاه طرد شده در صربستان توسط یک سگ به فرزندی پذیرفته شده است مادر عضو جدید خانواده را پذیرفته و حالا خودش به نوزاد شیر می دهد
[ترجمه ترگمان]و یک پلنگ سیاه مردود در صربستان، توسط یک سگ پذیرفته شده است مادر خانواده جدید خانواده را پذیرفته و اکنون خود نوزاد را تغذیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The panther held a snake in its jaws.
[ترجمه گوگل]پلنگ مار را در آرواره های خود نگه داشت
[ترجمه ترگمان]پلنگ یک مار را در آرواره هایش نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Every moth orchid has its own flying guarding panther.
[ترجمه گوگل]هر ارکیده پروانه پلنگ نگهبان پرنده خود را دارد
[ترجمه ترگمان]هر گل پروانه بید خودش را دارد که از پلنگ محافظت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. And a rejected baby black panther has been adopted by a dog.
[ترجمه گوگل]و یک بچه پلنگ سیاه طرد شده توسط یک سگ به فرزندی پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]و یک پلنگ سیاه مردود توسط یک سگ پذیرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. At night, a good place to boogie through till sunrise is the Pink Panther Bar.
[ترجمه گوگل]در شب، یک مکان خوب برای بوگی تا طلوع آفتاب، بار پلنگ صورتی است
[ترجمه ترگمان]شب خوبی بود و تا طلوع خورشید یک جای خوب برای رقص وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

پلنگ (اسم)
panther, tiger

یوزپلنگ (اسم)
panther

انگلیسی به انگلیسی

• cougar, puma, type of large wild cat
a panther is a large wild animal that belongs to the cat family. panthers are usually black.

پیشنهاد کاربران

Tell her she's a panther
She's a panther with beautiful eyes
بهش بگو پلنگه
پلنگِ چش قشنگه
پلنگ سیاه
پلنگ سیاه _ پلنگ بزرگ
A black leopard ( large cat

بپرس