1. She has won her place in the pantheon of popular culture.
[ترجمه گوگل]او جایگاه خود را در پانتئون فرهنگ عامه به دست آورده است
[ترجمه ترگمان]او جایگاه خود را در معبد فرهنگ عامه به دست آورده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. How far the other goddesses in the Minoan pantheon were separate independent deities is very hard to tell.
[ترجمه گوگل]گفتن اینکه تا چه حد الهه های دیگر در پانتئون مینوی خدایان مستقل جداگانه ای بودند بسیار سخت است
[ترجمه ترگمان]اینکه دیگر ربه goddesses در معبد Minoan جدا از خدایان مستقل بودند، گفتنش سخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Louise had many alliances, a pantheon of friends.
[ترجمه گوگل]لوئیز اتحادهای زیادی داشت، مجموعه ای از دوستان
[ترجمه ترگمان]لوئیز alliances زیادی داشت که a از دوستان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The main objects of religion, however, the Olympian Pantheon, separated themselves from nature.
[ترجمه گوگل]با این حال، اشیاء اصلی دین، پانتئون المپیک، خود را از طبیعت جدا کردند
[ترجمه ترگمان]اما موضوع اصلی مذهب، پانتئون را، که خود را از طبیعت جدا کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. What are the rules of admission to the pantheon?
7. The Pantheon has survived many vicissitudes; first the barbarian invasions and later the despoliation by the Catholic Church.
[ترجمه گوگل]پانتئون از فراز و نشیب های بسیاری جان سالم به در برده است ابتدا تهاجمات بربرها و بعداً غارت توسط کلیسای کاتولیک
[ترجمه ترگمان]پانتئون از فراز و نشیب های بسیاری جان بدر برده است؛ نخست تهاجم بربرها و بعد کلیسای کاتولیک توسط کلیسای کاتولیک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. A Celtic pantheon of gods whirled about my head, and I may have got them a bit mixed up here.
[ترجمه گوگل]پانتئون سلتیکی از خدایان دور سرم می چرخید، و ممکن است در اینجا کمی آنها را قاطی کرده باشم
[ترجمه ترگمان]A از خدایان در اطراف سرم چرخ می زدند و ممکن بود آن ها را کمی قاطی کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Valiance did not belong in Ixmar's pantheon.
[ترجمه گوگل]Valiance به پانتئون ایکسمار تعلق نداشت
[ترجمه ترگمان]valiance به pantheon تعلق نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. This goddess survived little changed into the classical pantheon.
[ترجمه گوگل]این الهه با تغییر کمی در پانتئون کلاسیک زنده ماند
[ترجمه ترگمان]این ربه النوع از تغییر کمی در معبد کلاسیک باقی ماند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. During the Renaissance and in later times the Pantheon has aroused the admiration of artists of all nations.
[ترجمه گوگل]در دوران رنسانس و در دوران بعد، پانتئون تحسین هنرمندان همه ملل را برانگیخت
[ترجمه ترگمان]در دوره رنسانس و در زمانه ای بعد پانتئون تحسین هنرمندان همه ملت ها را برانگیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. But peace has no parade, no pantheon of victory.
[ترجمه گوگل]اما صلح نه رژه دارد، نه پانتئون پیروزی
[ترجمه ترگمان]اما صلح جایی ندارد، هیچ معبد پیروزی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The amazing Pantheon has stopped me in my tracks .
[ترجمه گوگل]پانتئون شگفت انگیز مرا در مسیر من متوقف کرده است
[ترجمه ترگمان]پانتئون، مرا در جای خود نگه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In the pantheon of ancient gods she appears to me to be unusually reasonable.
[ترجمه گوگل]در پانتئون خدایان باستان، او به نظر من غیرعادی معقول است
[ترجمه ترگمان]در the خدایان باستانی او به نظر من خیلی معقول است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Pantheon is the best entry - key, the best auditorium, the true wealth of textbooks.
[ترجمه گوگل]پانتئون بهترین ورودی است - کلید، بهترین سالن، ثروت واقعی کتاب های درسی
[ترجمه ترگمان]پانتئون بهترین کلید ورود، بهترین تالار، ثروت راستین کتاب های درسی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید