pantheism

/ˈpænθɪɪzəm//ˈpænθɪɪzəm/

همه خداگرایی، آیین وحدت وجود، فرضیه ای که خدا را مرکب از کلیه نیروها و پدیده های طبیعی میداند، همه خدایی، وحدت وجود

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: pantheistic (adj.), pantheistically (adv.), pantheist (n.)
• : تعریف: the religious or philosophical doctrine that God is in all things and all things are part of God.

جمله های نمونه

1. This is not a plea for New Age pantheism by the back door.
[ترجمه گوگل]این یک درخواست برای پانتئیسم عصر جدید در پشت در نیست
[ترجمه ترگمان]این یک بهانه برای وحدت وجود دوران جدید از سوی در پشتی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Pantheism is also present in Buddhism, with Brahman being the life-force.
[ترجمه گوگل]پانتئیسم در بودیسم نیز وجود دارد و برهمن نیروی حیات است
[ترجمه ترگمان]Pantheism نیز در مذهب بودا وجود دارد و Brahman نیروی زندگی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. From animism to naturalistic pantheism, there are various belief systems that deify the natural world.
[ترجمه گوگل]از آنیمیسم تا پانتئیسم طبیعت گرایانه، نظام های اعتقادی مختلفی وجود دارد که جهان طبیعی را خدایی می کند
[ترجمه ترگمان]از animism گرفته تا وحدت وجود naturalistic، سیستم های اعتقادی مختلفی وجود دارند که دنیای طبیعی را تضعیف می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Pantheism is invariably present when the eternal and cyclic view of the cosmos prevails.
[ترجمه گوگل]وقتی دیدگاه ابدی و چرخه ای کیهان حاکم باشد، پانتئیسم همیشه وجود دارد
[ترجمه ترگمان]زمانی که نمای ابدی و حلقوی کیهان غالب است، Pantheism همواره در حال حاضر وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Pantheism either mutes or rejects the biblical teaching of the transcendence of God in favor of his radical immanence.
[ترجمه گوگل]پانتئیسم آموزه های کتاب مقدس در مورد تعالی خدا را به نفع حضور رادیکال او خاموش می کند یا رد می کند
[ترجمه ترگمان]Pantheism یا mutes یا آموزه های انجیل از تعالی خدا به نفع immanence رادیکال خود را رد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. His religious philosophy tends towards pantheism.
[ترجمه گوگل]فلسفه دینی او به پانتئیسم گرایش دارد
[ترجمه ترگمان]فلسفه دینی او به سوی وحدت وجود گرایش دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Infidelity prevails in Europe in the form of pantheism.
[ترجمه گوگل]خیانت در اروپا به شکل پانتئیسم حاکم است
[ترجمه ترگمان]infidelity در اروپا به شکل وحدت وجود وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I understand the meaning of pantheism.
[ترجمه گوگل]من معنی پانتئیسم را می فهمم
[ترجمه ترگمان]معنی pantheism را می فهمم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Ancient times the Peruvian Indians believed many kinds of polytheisms and pantheism religion.
[ترجمه گوگل]در دوران باستان، سرخپوستان پرو به انواع مختلفی از شرک و دین پانتهئیسم اعتقاد داشتند
[ترجمه ترگمان]در زمان های باستان بومیان پرو به بسیاری از انواع مذهبی و اعتقاد به وحدت وجود اعتقاد داشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is surrounded by a chorus of sycophantic philosophers who have substituted pandiabolism for pantheism.
[ترجمه گوگل]او توسط گروهی از فیلسوفان متفکر احاطه شده است که پاندیابولیسم را جایگزین پانتئیسم کرده اند
[ترجمه ترگمان]او توسط گروهی از فیلسوفان sycophantic احاطه شده است که pandiabolism را به سوی وحدت وجود جای داده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The philosophy of Fichte and Schelling evolved into a kind of spiritual pantheism with a world-spirit directing all life and activity toward a final goal of sublime perfection.
[ترجمه گوگل]فلسفه فیشته و شلینگ به نوعی پانتئیسم معنوی با روح جهانی تبدیل شد که تمام زندگی و فعالیت را به سمت هدف نهایی کمال متعالی هدایت می کرد
[ترجمه ترگمان]فلسفه فیشته و شلینگ به نوعی آیین وحدت وجود روحانی با روح جهان تکامل یافت که همه حیات و فعالیت را به سوی هدف نهایی کمال متعالی هدایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Most UUs know vaguely of the Transcendentalists, their alleged pantheism, their love of Nature, their intellectual and literary power.
[ترجمه گوگل]اکثر UU ها به طور مبهم درباره ماوراء گرایان، پانتئیسم ادعایی آنها، عشق آنها به طبیعت، قدرت فکری و ادبی آنها می دانند
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم UUs، به طور مبهم، به طور مبهم از the، به سوی وحدت وجود، عشق به طبیعت، قدرت عقلانی و ادبی خود، خبر دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The second part pays more attention to Yuan's choice and acceptance of Psychoanalysis, Aestheticism and Pantheism.
[ترجمه گوگل]بخش دوم بیشتر به انتخاب یوان و پذیرش روانکاوی، زیبایی‌شناسی و پانتئیسم می‌پردازد
[ترجمه ترگمان]بخش دوم توجه بیشتری به انتخاب و پذیرش روان کاوی، aestheticism و Pantheism می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• philosophical doctrine that recognizes the divine in nature, doctrine that views the universe as a reflection of god
pantheism is the religious belief that god is in everything in nature and the universe.
pantheism is also a willingness to worship and believe in all gods.

پیشنهاد کاربران

✍️پانتیئیسم به اعتقاد به وجود خدا یا یک حضور الهی در همه چیز اشاره دارد و اینکه جهان و طبیعت تجلی این حضور الهی هستند. در باورهای پانتیئیستی، خدا یک موجود جداگانه نیست بلکه با جهان یکی است.
✍️✍️ پانتیئیسم می تواند نمادی از احترام عمیق به طبیعت و ارتباط همه چیزها با یکدیگر باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

👈مترادف: Nature worship, universal divinity
👇مثال؛
Pantheism is often associated with philosophies that emphasize the spiritual connection between humans and nature.
Many ancient cultures practiced forms of pantheism, seeing gods and spirits in natural elements like rivers and mountains.

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک root word داریم به اسم theo ( به صورت the نیز نوشته می شود )
📌 این ریشه، معادل "God" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این ریشه را در خود داشته باشند، به "God" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 theology: the study of "God" and religion
🔘 theologian: a person who studies "God" and religious beliefs
🔘 theocracy: a government ruled by "God" or religious leaders
🔘 monotheism: belief in one "God"
🔘 polytheism: belief in many "Gods"
🔘 atheism: disbelief in "God"
🔘 theist: a person who believes in "God"
🔘 atheist: a person who does not believe in "God"
🔘 pantheism: the belief that "God" is in everything
🔘 theocentric: centered around "God"
🔘 theonym: a "God"’s name

↩️ دوستان لطفاً به این توضیحات خوب دقت کنید:
📋 در زبان انگلیسی یک prefix داریم به اسم pan
📌 این پیشوند، معادل "all" می باشد؛ بنابراین کلماتی که این پیشوند را در خود داشته باشند، به "all" مربوط هستند.
...
[مشاهده متن کامل]

📂 مثال:
🔘 Panacea: a remedy for "all" diseases.
🔘 Panacean: pertaining to a cure for "all" ills.
🔘 Pandemic: a disease outbreak affecting "all" people.
🔘 Pandemonium: chaos involving "all" persons.
🔘 Panegyric: high praise celebrating "all" virtues.
🔘 Panopticon: a structure designed to observe "all" inmates.
🔘 Pantheism: the belief that "all" is divine.
🔘 Pantheist: one who believes "all" is god.
🔘 Pantheon: a temple or group honoring "all" gods.
🔘 Pansexual: attracted to "all" genders.
🔘 Pan - American: relating to "all" the Americas.
🔘 Panhellenic: involving "all" Greek states.
🔘 Panoply: a complete array of "all" items.
🔘 Panorama: a view encompassing "all" surroundings.
🔘 Pantomime: a performance expressing "all" actions without words.
🔘 Pantograph: a tool that copies "all" shapes.
🔘 Pantocracy: government by "all" people.
🔘 Panarchy: rule by "all" without centralized authority.
🔘 Pankration: an ancient sport combining "all" fighting techniques.
🔘 Panchromatic: sensitive to "all" colors.
🔘 Panmixia: random mating among "all" individuals.
🔘 Panpsychism: the view that "all" matter has a mind.
🔘 Pansophy: universal wisdom embracing "all" knowledge.

طبیعت - خدا باوری
همه - خداباوری
هَماخداباوری
هَماخدا باوری.

بپرس