panoptic

/pænˈɒptɪk//pænˈɒptɪk/

(تصویر یا منظره) همه نما، سراسر نما

انگلیسی به انگلیسی

• of a general view, of the "big picture", of an all-inclusive view

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
همه بین / فراگیر بین / دارای دید کامل
در زبان توصیفی:
قابلیت دیدن همه چیز در یک نگاه یا کنترل همه جانبه
🔸 تعریف ها:
1. ( دیداری – فضایی ) :
دارای توانایی دیدن همه چیز در اطراف یا در یک محیط
...
[مشاهده متن کامل]

مثال:
The security system offers a panoptic view of the entire facility.
سیستم امنیتی دیدی همه جانبه از کل مجموعه ارائه می دهد.
2. ( مفهومی – نظارتی ) :
توانایی کنترل یا بررسی همه ی جنبه های یک موضوع یا سیستم
مثال:
Advertisers have a panoptic oversight of our online behavior.
تبلیغ کنندگان نظارتی فراگیر بر رفتار آنلاین ما دارند.
🔸 مترادف ها:
all - seeing – comprehensive – omniscient – wide - ranging – surveillance - based

ساختار کلی ، سراسر بین، همه جانبه ، نظاره گر به همه ی ابعاد
همه جانبه