1. Insulin is secreted by the pancreas.
[ترجمه گوگل]انسولین توسط پانکراس ترشح می شود
[ترجمه ترگمان]انسولین توسط پانکراس پنهان می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The tissue sample of the excised pancreas was placed in buffered formalin for two to four hours and transferred to 75% ethanol.
[ترجمه گوگل]نمونه بافت پانکراس برداشته شده به مدت دو تا چهار ساعت در فرمالین بافر قرار داده شد و به اتانول 75 درصد منتقل شد
[ترجمه ترگمان]نمونه بافت لوزالمعده excised در بافر formalin به مدت دوتا چهار ساعت قرار داده شد و به اتانول ۷۵ % انتقال یافت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Briefly, the perfused preparation consisted of pancreas with a small remnant of duodenum according to the method as described elsewhere.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، آماده سازی پرفیوژن شامل پانکراس با باقیمانده کوچک اثنی عشر طبق روشی که در جاهای دیگر توضیح داده شده است
[ترجمه ترگمان]بطور خلاصه، آماده سازی perfused شامل پانکراس با باقی مانده of مطابق با روش توصیف شده در جای دیگر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Causes cirrhosis of the liver, inflammation of the pancreas, damage to brain and heart and malnutrition.
[ترجمه گوگل]باعث سیروز کبد، التهاب لوزالمعده، آسیب به مغز و قلب و سوء تغذیه می شود
[ترجمه ترگمان]موجب سیروز جگر، التهاب پانکراس، آسیب به مغز و قلب و سو تغذیه می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Transplanted cells are taken from the pancreas of a donor.
[ترجمه گوگل]سلول های پیوندی از پانکراس اهداکننده گرفته می شود
[ترجمه ترگمان]سلول های Transplanted از لوزالمعده یه اهدا کننده گرفته شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. A portion of the tail of the pancreas was then quickly excised, trimmed of adipose and connective tissue and used immediately.
[ترجمه گوگل]سپس بخشی از دم لوزالمعده به سرعت برداشته شد، از بافت چربی و همبند جدا شد و بلافاصله مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]قسمتی از دنب پانکراس به سرعت تبدیل به بافت ارتباطی و بافت ارتباطی شده و سریعا مورد استفاده قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. In this form of diabetes, the pancreas stops making insulin or makes only a tiny amount.
[ترجمه گوگل]در این شکل از دیابت، لوزالمعده تولید انسولین را متوقف می کند یا فقط مقدار کمی از آن تولید می کند
[ترجمه ترگمان]در این شکل از دیابت، پانکراس تولید انسولین را متوقف می کند و یا تنها مقدار کمی از آن را ایجاد می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In type the pancreas produces some insulin, but it is not used very well.
[ترجمه گوگل]لوزالمعده در نوع خود مقداری انسولین تولید می کند، اما از آن به خوبی استفاده نمی شود
[ترجمه ترگمان]در نوع پانکراس کمی انسولین تولید می کند، اما به خوبی از آن استفاده نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The pancreas is vital for digesting food, because it produces digestive enzymes as well as the hormone insulin.
[ترجمه گوگل]لوزالمعده برای هضم غذا حیاتی است، زیرا آنزیم های گوارشی و همچنین هورمون انسولین را تولید می کند
[ترجمه ترگمان]پانکراس برای هضم غذا حیاتی است چون آنزیم های گوارشی و انسولین هورمونی را تولید می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We have recently shown in rat pancreas that adverse effects include pancreatic toxicity.
[ترجمه گوگل]ما اخیراً در پانکراس موش نشان دادهایم که عوارض جانبی شامل سمیت پانکراس است
[ترجمه ترگمان]ما به تازگی به پانکراس موش نشان داده ایم که اثرات زیان آور شامل سمیت پانکراس می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Glucagon is produced in the pancreas by the alpha cells.
[ترجمه گوگل]گلوکاگون در پانکراس توسط سلول های آلفا تولید می شود
[ترجمه ترگمان]Glucagon توسط سلول های آلفا تولید می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Insulin is a hormone produced in the pancreas that regulates how the body converts food into energy.
[ترجمه گوگل]انسولین هورمونی است که در لوزالمعده تولید می شود و نحوه تبدیل بدن غذا به انرژی را تنظیم می کند
[ترجمه ترگمان]انسولین هورمونی است که در پانکراس تولید می شود و چگونگی تبدیل بدن به انرژی را تنظیم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. People who lack a pancreas, a second kidney, a small intestine, may not run marathons, but they live.
[ترجمه گوگل]افرادی که فاقد لوزالمعده، کلیه دوم، روده کوچک هستند، ممکن است در ماراتن شرکت نکنند، اما زنده هستند
[ترجمه ترگمان]افرادی که دارای پانکراس، یک کبد دوم، یک روده کوچک هستند، ممکن است در دوی ماراتن شرکت نکنند، اما آن ها زندگی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Because the cell destruction is gradual, a victim's pancreas can function normally for years.
[ترجمه گوگل]از آنجایی که تخریب سلولی تدریجی است، پانکراس قربانی می تواند سال ها به طور طبیعی عمل کند
[ترجمه ترگمان]از آنجا که تخریب سلول تدریجی است، پانکراس قربانی می تواند به طور عادی برای سال ها عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید