1. The orchestra played with great panache.
[ترجمه گوگل]ارکستر با روحیه ای عالی می نواخت
[ترجمه ترگمان]ارکستر با خودنمایی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The BBC Symphony Orchestra played with great panache.
[ترجمه گوگل]ارکستر سمفونیک بیبیسی با قدرتی عالی نواخت
[ترجمه ترگمان]ارکستر سمفونیک بی بی سی با panache بزرگ بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. She carried off the performance with panache.
[ترجمه گوگل]او اجرا را با قدرت انجام داد
[ترجمه ترگمان]او عملکرد را با panache اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Their work has all the usual punch, panache and flair you'dexpect.
[ترجمه گوگل]کار آنها تمام آنچه را که انتظارش را دارید، متداول است
[ترجمه ترگمان]کار آن ها، مشت معمولی، خودنمایی و استعداد تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. They played and sang with great panache.
[ترجمه گوگل]با روحیه ای عالی می نواختند و می خواندند
[ترجمه ترگمان]آن ها بازی می کردند و با panache بزرگ آواز می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Then, with considerable panache and dignity she held the flaming papers high in her hands until they disappeared in smoke.
[ترجمه گوگل]سپس کاغذهای شعله ور را با شکوه و وقار زیاد در دستانش نگه داشت تا اینکه در دود ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]سپس، با وقار و وقار تمام اوراق شعله ور را در دست گرفت تا آن که در دود ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. This high style comes from Panache Fresh and simply stunning.
[ترجمه گوگل]این سبک بالا از Panache Fresh و به سادگی خیره کننده می آید
[ترجمه ترگمان]این سبک عالی از panache تازه گرفته می شود و به سادگی خیره کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The cannons are played with panache yet with the heart on the sleeve.
[ترجمه گوگل]توپها با قدرت و در عین حال با قلب در آستین بازی میشوند
[ترجمه ترگمان]توپ ها هنوز با panache با قلب در آستین بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. In the womenswear industry, designers can offer panache without absurdity through color, varying hemlines, adornment and more.
[ترجمه گوگل]در صنعت پوشاک زنانه، طراحان می توانند از طریق رنگ، خطوط لبه های مختلف، تزئینات و موارد دیگر، رنگ و بویی را ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]در صنعت womenswear، طراحان می توانند بدون احساس بیهودگی از طریق رنگ، تنوع رنگ، تزیین و بیشتری را ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He dressed with panache.
11. It was played with panache and authority, well controlled throughout yet with poetic feeling; very satisfying to the listener.
[ترجمه گوگل]این بازی با قدرت و قدرت، به خوبی کنترل شده و در عین حال با احساس شاعرانه پخش شد برای شنونده بسیار راضی کننده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه با panache و اقتدار، که در عین حال دارای احساسات شاعرانه بود، و در عین حال برای شنونده بسیار رضایت بخش بود، نواخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The performance didn't have the panache you expect from a chart-topping rock band.
[ترجمه گوگل]اجرا آن چنان که از یک گروه راک در صدر جدول انتظار دارید را نداشت
[ترجمه ترگمان]این عملکرد the که شما انتظار دارید را از یک گروه راک چارت بندی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. She wore her clothes with typical Italian panache.
[ترجمه گوگل]او لباسهایش را با رنگهای معمولی ایتالیایی میپوشید
[ترجمه ترگمان]لباس هایش را با پنبه ایتالیایی معمولی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. She dresses with great panache.
[ترجمه گوگل]او با روحیه ای عالی لباس می پوشد
[ترجمه ترگمان] اون با یه جلوه خیلی بزرگ لباس میپوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید