panache

/pəˈnɑːʃ//pæˈnæʃ/

معنی: خود نمایی
معانی دیگر: دسته ی پر (به ویژه دسته ای پر که برای زینت به کلاهخود می زدند)، پر دسته، پر کلاه، پرخود، خودفروشی، جلوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a confidently stylish, dashing, or flamboyant manner.
مترادف: flair
مشابه: boldness, chic, dash, pizazz, style, verve

- It wasn't her wit or looks that drew people to her; it was her panache, the unique and confident style in which she moved and spoke.
[ترجمه گوگل] این شوخ طبعی یا قیافه او نبود که مردم را به سمت او می کشاند این روحیه او بود، سبک منحصر به فرد و مطمئنی که در آن حرکت می کرد و صحبت می کرد
[ترجمه ترگمان] این ظرافت و یا looks نبود که مردم را به سوی خود می کشید؛ این جلوه خاصی داشت، جلوه منحصر به فرد و بااعتماد به نفس که در آن حرکت می کرد و حرف می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: a feathery plume, as on a hat.
مشابه: feather, plume

جمله های نمونه

1. The orchestra played with great panache.
[ترجمه گوگل]ارکستر با روحیه ای عالی می نواخت
[ترجمه ترگمان]ارکستر با خودنمایی بازی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The BBC Symphony Orchestra played with great panache.
[ترجمه گوگل]ارکستر سمفونیک بی‌بی‌سی با قدرتی عالی نواخت
[ترجمه ترگمان]ارکستر سمفونیک بی بی سی با panache بزرگ بازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She carried off the performance with panache.
[ترجمه گوگل]او اجرا را با قدرت انجام داد
[ترجمه ترگمان]او عملکرد را با panache اجرا کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Their work has all the usual punch, panache and flair you'dexpect.
[ترجمه گوگل]کار آن‌ها تمام آن‌چه را که انتظارش را دارید، متداول است
[ترجمه ترگمان]کار آن ها، مشت معمولی، خودنمایی و استعداد تو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. They played and sang with great panache.
[ترجمه گوگل]با روحیه ای عالی می نواختند و می خواندند
[ترجمه ترگمان]آن ها بازی می کردند و با panache بزرگ آواز می خواندند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Then, with considerable panache and dignity she held the flaming papers high in her hands until they disappeared in smoke.
[ترجمه گوگل]سپس کاغذهای شعله ور را با شکوه و وقار زیاد در دستانش نگه داشت تا اینکه در دود ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]سپس، با وقار و وقار تمام اوراق شعله ور را در دست گرفت تا آن که در دود ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. This high style comes from Panache Fresh and simply stunning.
[ترجمه گوگل]این سبک بالا از Panache Fresh و به سادگی خیره کننده می آید
[ترجمه ترگمان]این سبک عالی از panache تازه گرفته می شود و به سادگی خیره کننده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The cannons are played with panache yet with the heart on the sleeve.
[ترجمه گوگل]توپ‌ها با قدرت و در عین حال با قلب در آستین بازی می‌شوند
[ترجمه ترگمان]توپ ها هنوز با panache با قلب در آستین بازی می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. In the womenswear industry, designers can offer panache without absurdity through color, varying hemlines, adornment and more.
[ترجمه گوگل]در صنعت پوشاک زنانه، طراحان می توانند از طریق رنگ، خطوط لبه های مختلف، تزئینات و موارد دیگر، رنگ و بویی را ارائه دهند
[ترجمه ترگمان]در صنعت womenswear، طراحان می توانند بدون احساس بیهودگی از طریق رنگ، تنوع رنگ، تزیین و بیشتری را ارائه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He dressed with panache.
[ترجمه گوگل]او با پاچه لباس پوشید
[ترجمه ترگمان]با جلوه خاصی لباس پوشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It was played with panache and authority, well controlled throughout yet with poetic feeling; very satisfying to the listener.
[ترجمه گوگل]این بازی با قدرت و قدرت، به خوبی کنترل شده و در عین حال با احساس شاعرانه پخش شد برای شنونده بسیار راضی کننده است
[ترجمه ترگمان]این نمایشنامه با panache و اقتدار، که در عین حال دارای احساسات شاعرانه بود، و در عین حال برای شنونده بسیار رضایت بخش بود، نواخته می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The performance didn't have the panache you expect from a chart-topping rock band.
[ترجمه گوگل]اجرا آن چنان که از یک گروه راک در صدر جدول انتظار دارید را نداشت
[ترجمه ترگمان]این عملکرد the که شما انتظار دارید را از یک گروه راک چارت بندی نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. She wore her clothes with typical Italian panache.
[ترجمه گوگل]او لباس‌هایش را با رنگ‌های معمولی ایتالیایی می‌پوشید
[ترجمه ترگمان]لباس هایش را با پنبه ایتالیایی معمولی پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She dresses with great panache.
[ترجمه گوگل]او با روحیه ای عالی لباس می پوشد
[ترجمه ترگمان] اون با یه جلوه خیلی بزرگ لباس میپوشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خود نمایی (اسم)
ostentation, parade, vaunt, frippery, show-off, panache, grandstanding

انگلیسی به انگلیسی

• security, self-confidence; flair, flamboyant style, pretension; decorative feather or plume (on a hat)
if you do something with panache, you do it in a confident and stylish way.

پیشنهاد کاربران

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: Distinctive and confident style or flair 🎩
🔍 مترادف: Flair, elegance
✅ مثال: He delivered his speech with panache, captivating the entire audience
این واژه برای اولین بار در سال ۱۵۵۳ مورد استفاده قرار گرفت ؛ریشه لاتین دارد واز این واژه pennacchio ; گرفته شده وریشه لاتین دارد؛ pinnaculum; پری که برای زینت زنان به کلاه خود می زنند در کاربرد واژگان سیاسی ودیپلماتیک معانی ؛ تسلط وچیرگی هم می دهد Araz *منبع اصلی : Merriam Webester
از واژه قدیمی ایتالیایی؛ pennacchio; ضمنا ریشه لاتین هم دارد؛ pinnaculum/ که برای نخستین بار در سال ۱۵۵۳ متداول گردید ؛ منبع ترجمه : . . .
زینتی یا پری که به کلاه میزنند؛ خودنمایی اصل ان واژه فرانسوی و ایتالیایی است
جلوه
رول کردن یا به هم چسباندن لبه های املت به روش سرآشپزهای فرانسوی
panachepanache
Panache جلوه/جلوه گری/سلیقه/خودنمایی/جاذبه/جذابیت
. The orchestra played with great panache
. The chorus line lacks panache
. He dressed with panache
. He rides with panache
. He entertained London society with great panache
جلوه, خودنمایی
تسلط, تبحر, چیرگی
پیاز داغ چیزی رو زیاد کنی
جزئیات رو زیاد کنی که باعث جذابیت شه
خودنمایی
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس