1. Mom told me not to paly football on the street, she wanted me to go to school early.
[ترجمه گوگل]مامان بهم گفت تو خیابون فوتبال رو ول نکن، میخواست زودتر برم مدرسه
[ترجمه ترگمان]مامان بهم گفت که توی خیابون فوتبال بازی نکنم اون ازم خواست که زود برم مدرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مامان بهم گفت که توی خیابون فوتبال بازی نکنم اون ازم خواست که زود برم مدرسه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. DID you paly any sports in college?
[ترجمه گوگل]آیا در دانشگاه ورزش می کردید؟
[ترجمه ترگمان]تو دانشگاه هیچ ورزشی نداشتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تو دانشگاه هیچ ورزشی نداشتی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I am jogging every day. Sometimes, I paly tennis.
[ترجمه گوگل]من هر روز در حال دویدن هستم گاهی اوقات تنیس را کم می کنم
[ترجمه ترگمان]من هر روز پیاده روی می کنم بعضی وقتا، من تنیس بازی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]من هر روز پیاده روی می کنم بعضی وقتا، من تنیس بازی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. We usually paly guessing games to kill time .
[ترجمه گوگل]ما معمولاً برای از بین بردن زمان، بازی های حدس زدن را انجام می دهیم
[ترجمه ترگمان]ما معمولا برای کشتن وقت تلف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما معمولا برای کشتن وقت تلف می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The only game I like to paly is tugging .
[ترجمه گوگل]تنها بازی ای که دوست دارم بازی کنم کشیدن است
[ترجمه ترگمان]تنها بازی که دوست دارم \"paly\" داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تنها بازی که دوست دارم \"paly\" داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The HCV infection of PBMCs might paly certain roles in chronicity and long-term liver damage of hepatitis C.
[ترجمه گوگل]عفونت HCV در PBMC ها ممکن است نقش خاصی در مزمن شدن و آسیب طولانی مدت کبدی هپاتیت C داشته باشد
[ترجمه ترگمان]عفونت HCV of ممکن است نقش های ویژه ای در chronicity و آسیب طولانی مدت کبد به هپاتیت سی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]عفونت HCV of ممکن است نقش های ویژه ای در chronicity و آسیب طولانی مدت کبد به هپاتیت سی داشته باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We dare not paly jokes on him lest, he should become angry.
[ترجمه گوگل]جرات نداریم با او شوخی کنیم که مبادا عصبانی شود
[ترجمه ترگمان]ما جرات نمی کنیم با او شوخی کنیم تا مبادا او عصبانی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما جرات نمی کنیم با او شوخی کنیم تا مبادا او عصبانی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The medical periodicals paly an important oriented function in the research and development of the humanistic medicine.
[ترجمه گوگل]نشریات پزشکی نقش مهمی در تحقیق و توسعه پزشکی انسانی دارند
[ترجمه ترگمان]نشریات پزشکی تابع هدف گرا در تحقیقات و توسعه طب سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نشریات پزشکی تابع هدف گرا در تحقیقات و توسعه طب سنتی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. We learn English just as paly a game now.
[ترجمه گوگل]ما در حال حاضر انگلیسی را به همان اندازه یک بازی یاد می گیریم
[ترجمه ترگمان]ما هم اکنون انگلیسی را به عنوان یک بازی یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ما هم اکنون انگلیسی را به عنوان یک بازی یاد می گیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. My paly time is very less.
[ترجمه گوگل]زمان پولیم خیلی کمتره
[ترجمه ترگمان]زمان paly خیلی کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]زمان paly خیلی کم تر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Patrick Likes to act in the school paly.
[ترجمه گوگل]پاتریک دوست دارد در مدرسه بازی کند
[ترجمه ترگمان]پاتریک \"دوست داره تو مدرسه بازی کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]پاتریک \"دوست داره تو مدرسه بازی کنه\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Little children want to paly.
[ترجمه گوگل]بچههای کوچک میخواهند دست و پا بزنند
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچولو می خوان paly کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بچه های کوچولو می خوان paly کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. This exasperating weekday practice prevents us seeing at least 10 minutes of each of the first two sessions of paly.
[ترجمه گوگل]این تمرین طاقت فرسا در روزهای هفته مانع از دیدن حداقل 10 دقیقه از هر یک از دو جلسه اول کاهش می شود
[ترجمه ترگمان]این روز هفته آزاردهنده ما از دیدن حداقل ۱۰ دقیقه از هر دو جلسه اول paly جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این روز هفته آزاردهنده ما از دیدن حداقل ۱۰ دقیقه از هر دو جلسه اول paly جلوگیری می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید