palter

/ˈpɔːrltər//ˈpɔːltə/

معنی: زبان بازی کردن، دو پهلو سخن گفتن، سهلانگاشتن
معانی دیگر: ناصادقانه عمل کردن یا سخن گفتن، دروغ گفتن

بررسی کلمه

فعل ناگذر ( intransitive verb )
حالات: palters, paltering, paltered
مشتقات: palterer (n.)
(1) تعریف: to speak or behave insincerely.
مشابه: dodge, equivocate, evade, fence, fudge, quibble, tergiversate, waffle

(2) تعریف: to haggle or quibble, as in bargaining.
مترادف: chaffer, dicker, haggle
مشابه: bargain, higgle, negotiate, quibble

جمله های نمونه

1. He should not palter with the truth.
[ترجمه گوگل]او نباید با حقیقت دست درازی کند
[ترجمه ترگمان]او نباید با حقیقت چانه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Don't palter with this question, answer it properly.
[ترجمه گوگل]با این سوال دست درازی نکنید، به درستی به آن پاسخ دهید
[ترجمه ترگمان]با این سوال و به درستی جواب نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He shouldn't palter with a decision involving life and death.
[ترجمه گوگل]او نباید با تصمیمی که مربوط به مرگ و زندگی است دست و پا بزند
[ترجمه ترگمان]او نباید با تصمیمی که شامل زندگی و مرگ باشد، چک و چانه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Please answer my questions quickly and properly, not palter with them.
[ترجمه گوگل]لطفا به سوالات من سریع و درست پاسخ دهید، نه اینکه با آنها دست و پنجه نرم کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا به سوالات من به سرعت و درست پاسخ دهید، نه با آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. You should not palter with the truth.
[ترجمه گوگل]شما نباید با حقیقت دست درازی کنید
[ترجمه ترگمان]تو نباید با حقیقت چک و چانه بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He regards the witches as beings "that palter to us with a double sense", apparently quite aware that they are " servile ministers", in thrall to the force of evil and can mean no good.
[ترجمه گوگل]او جادوگران را موجوداتی می‌داند که «با حسی دوگانه به ما دست می‌دهند»، ظاهراً کاملاً آگاه هستند که آنها «خدمت‌کار» هستند، در تسخیر نیروی شر هستند و نمی‌توانند به معنای خیر باشند
[ترجمه ترگمان]او جادوگرها را \"موجوداتی\" می داند که با احساس دوگانه ای نسبت به ما رفتار می کنند \"، ظاهرا کاملا آگاه بودند که آن ها\" وزیران پست \" هستند، که به نیروی شر و بد خلق شده است و می تواند به معنای خیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Do not palter with a problem involving life and death.
[ترجمه گوگل]با مشکلی که مربوط به مرگ و زندگی است دست نزنید
[ترجمه ترگمان]با مشکلی درگیر زندگی و مرگ روبرو نشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Don't palter with the truth.
[ترجمه گوگل]با حقیقت دست درازی نکن
[ترجمه ترگمان]با حقیقت چک و چانه نزن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Husband ask me the feeling everywhere how, see he is gutty and excited and complacent look, I cannot bear stroke his meaning, palter ground says to still make do with.
[ترجمه گوگل]شوهر از من می پرسد که چه احساسی در همه جا دارد، ببین او بداخلاق و هیجان زده است و نگاه از خود راضی است، من نمی توانم معنی او را سکته کنم، زمین نازک می گوید هنوز به آن بسنده کنم
[ترجمه ترگمان]شوهر از من این احساس را در همه جا می کند، ببین چه طور، ببین چه احساسی دارد، هیجان زده و ازخودراضی، من نمی توانم معنای او را تشخیص بدهم، اما زمین می گوید که هنوز هم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زبان بازی کردن (فعل)
quibble, prevaricate, equivocate, palter

دو پهلو سخن گفتن (فعل)
palter

سهل انگاشتن (فعل)
palter

انگلیسی به انگلیسی

• cheat, defraud, swindle; treat disrespectfully, treat in a derisive manner

پیشنهاد کاربران

✍️ صحبت یا عمل کردن به طور غیرصادقانه که معمولاً شامل پیش پنداری یا ابهام می شود. این واژه همچنین می تواند به معنای برخورد سبک یا بی اهمیت با حقایق یا تصمیمات باشد و ممکن است شامل چانه زنی یا مذاکره نیز باشد.
...
[مشاهده متن کامل]

✍️✍️به طور مجازی، می تواند نماد نوعی فریب باشد که کمتر از دروغ گفتن مستقیم است. این واژه معمولاً شامل استفاده از حقایق انتخابی برای فریب دادن دیگران، به ویژه در مذاکرات یا بحث ها می شود.
👈مترادف: prevaricate, equivocate, quibble, haggle
👇مثال؛
1. During the negotiation, he tended to palter instead of giving a clear answer about the contract terms.
2. Politicians often palter when asked difficult questions to avoid giving a direct response.

✨ از مجموعه لغات GRE ✨
✍ توضیح: To act insincerely or deceitfully to mislead or evade the truth 😼
🔍 مترادف: Equivocate
✅ مثال: The politician was known to palter when confronted with difficult questions.

بپرس