1. He should not palter with the truth.
[ترجمه گوگل]او نباید با حقیقت دست درازی کند
[ترجمه ترگمان]او نباید با حقیقت چانه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Don't palter with this question, answer it properly.
[ترجمه گوگل]با این سوال دست درازی نکنید، به درستی به آن پاسخ دهید
[ترجمه ترگمان]با این سوال و به درستی جواب نده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He shouldn't palter with a decision involving life and death.
[ترجمه گوگل]او نباید با تصمیمی که مربوط به مرگ و زندگی است دست و پا بزند
[ترجمه ترگمان]او نباید با تصمیمی که شامل زندگی و مرگ باشد، چک و چانه بزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please answer my questions quickly and properly, not palter with them.
[ترجمه گوگل]لطفا به سوالات من سریع و درست پاسخ دهید، نه اینکه با آنها دست و پنجه نرم کنید
[ترجمه ترگمان]لطفا به سوالات من به سرعت و درست پاسخ دهید، نه با آن ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You should not palter with the truth.
[ترجمه گوگل]شما نباید با حقیقت دست درازی کنید
[ترجمه ترگمان]تو نباید با حقیقت چک و چانه بزنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. He regards the witches as beings "that palter to us with a double sense", apparently quite aware that they are " servile ministers", in thrall to the force of evil and can mean no good.
[ترجمه گوگل]او جادوگران را موجوداتی میداند که «با حسی دوگانه به ما دست میدهند»، ظاهراً کاملاً آگاه هستند که آنها «خدمتکار» هستند، در تسخیر نیروی شر هستند و نمیتوانند به معنای خیر باشند
[ترجمه ترگمان]او جادوگرها را \"موجوداتی\" می داند که با احساس دوگانه ای نسبت به ما رفتار می کنند \"، ظاهرا کاملا آگاه بودند که آن ها\" وزیران پست \" هستند، که به نیروی شر و بد خلق شده است و می تواند به معنای خیر باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Do not palter with a problem involving life and death.
[ترجمه گوگل]با مشکلی که مربوط به مرگ و زندگی است دست نزنید
[ترجمه ترگمان]با مشکلی درگیر زندگی و مرگ روبرو نشوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Don't palter with the truth.
9. Husband ask me the feeling everywhere how, see he is gutty and excited and complacent look, I cannot bear stroke his meaning, palter ground says to still make do with.
[ترجمه گوگل]شوهر از من می پرسد که چه احساسی در همه جا دارد، ببین او بداخلاق و هیجان زده است و نگاه از خود راضی است، من نمی توانم معنی او را سکته کنم، زمین نازک می گوید هنوز به آن بسنده کنم
[ترجمه ترگمان]شوهر از من این احساس را در همه جا می کند، ببین چه طور، ببین چه احساسی دارد، هیجان زده و ازخودراضی، من نمی توانم معنای او را تشخیص بدهم، اما زمین می گوید که هنوز هم باید این کار را انجام دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید