palm oil

/ˈpɑːmˌɔɪl//pɑːmoɪl/

معنی: روغن نخل، روغن خرما
معانی دیگر: روغن نخل (روغن سرخ رنگ و نیمه آبگونه که از میوه ی چندین گونه نخل به دست می آید و در صابون سازی و شمع سازی به کار می رود)، روغن خرما، رشوه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a yellow oil obtained from the fruit of various palms, used in making soaps, candles, cosmetics, and in some food products, such as chocolate.

جمله های نمونه

1. Palm oil is environment-friendly.
[ترجمه گوگل]روغن پالم دوستدار محیط زیست است
[ترجمه ترگمان]روغن نخل، دوست دار محیط زیست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Ingredients: coconut oil soap, palm oil soap, glycerol, olive extract, natural flavor, pigment, water.
[ترجمه گوگل]مواد تشکیل دهنده: صابون روغن نارگیل، صابون روغن پالم، گلیسرول، عصاره زیتون، طعم طبیعی، رنگدانه، آب
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: صابون روغن نارگیل، صابون روغن نخل، گلیسرول، عصاره زیتونی، طعم طبیعی، پودر، آب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The main business lines are agribusiness, handling cocoa, palm oil, coconut etc for local and Asia, Europe and America markets.
[ترجمه گوگل]خطوط اصلی کسب و کار عبارتند از: تجارت کشاورزی، حمل و نقل کاکائو، روغن نخل، نارگیل و غیره برای بازارهای محلی و آسیا، اروپا و آمریکا
[ترجمه ترگمان]خطوط اصلی کسب وکار کشاورزی، حمل کاکائو، روغن نخل، نارگیل و غیره برای بازارهای محلی و آسیا، اروپا و آمریکا هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Now the duty on crude palm oil is at par with soybean oil which means palm oil shipments will rise as it is a cheaper oil.
[ترجمه گوگل]اکنون عوارض روغن پالم خام با روغن سویا برابری می‌کند و این بدان معناست که محموله‌های روغن پالم افزایش می‌یابد زیرا روغن ارزان‌تری است
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر عوارض روغن نخل خام با روغن سویا که به این معنی است که محموله های روغن نخل به صورتی که نفت ارزان تر است بالا خواهد رفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Industry: petroleum extraction, cement, lumber, brewing, sugar, palm oil, soap.
[ترجمه گوگل]صنعت: استخراج نفت، سیمان، چوب، دم کردن، شکر، روغن نخل، صابون
[ترجمه ترگمان]صنعت: استخراج نفت، سیمان، الوار، آبجوسازی، شکر، روغن خرما، صابون
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Ingredients:wheat flour, sugar, palm oil, glutinous rice flour, banana powder, corn starch, cocoa powder, milk powder, food color, salt, flavors.
[ترجمه گوگل]مواد لازم: آرد گندم، شکر، روغن پالم، آرد برنج چسبناک، پودر موز، نشاسته ذرت، پودر کاکائو، پودر شیر، رنگ خوراکی، نمک، طعم دهنده ها
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: آرد گندم، شکر، روغن خرما، لزج برنج، پودر موز، نشاسته ذرت، پودر کاکائو، پودر شیر، پودر شیر، نمک، طعم ها
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Breadcake: wheat powder. fine palm oil. salt. sodium carbonate. potassium carbonate. vitamin B gardenia.
[ترجمه گوگل]کیک نان: پودر گندم روغن پالم خوب نمک کربنات سدیم کربنات پتاسیم گاردنیا ویتامین B
[ترجمه ترگمان]Breadcake: پودر گندم روغن نخل خوب نمک سدیم کربنات کربنات پتاسیم عصاره آلوئه ورای ویتامین ب
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Multiform inspections and quarantines are needed when palm oil is importing.
[ترجمه گوگل]هنگام واردات روغن پالم، بازرسی های چندشکل و قرنطینه لازم است
[ترجمه ترگمان]در هنگام واردات روغن نخل، بازرسی ها و quarantines مورد نیاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. But the company was found to have substituted palm oil with the Di-phthalate, or DEHP, to cut production costs.
[ترجمه گوگل]اما مشخص شد که این شرکت برای کاهش هزینه های تولید، روغن پالم را با دی فتالات یا DEHP جایگزین کرده است
[ترجمه ترگمان]اما معلوم شد که این شرکت نفت نخل را با دی Di یا DEHP جایگزین کرده است تا هزینه های تولید را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Ingredients: olive oil, coconut oil, palm oil, sweet almond oil, shea fruit butter, rose geranium essential oil, orange oil, mint, purple grass powder, natural mineral powder.
[ترجمه گوگل]ترکیبات: روغن زیتون، روغن نارگیل، روغن پالم، روغن بادام شیرین، کره میوه شی، اسانس شمعدانی رز، روغن پرتقال، نعناع، ​​پودر علف بنفش، پودر معدنی طبیعی
[ترجمه ترگمان]مواد لازم: روغن زیتون، روغن نارگیل، روغن نخل، روغن بادام شیرین، روغن بادام شیرین، روغن اسانس گل شمعدانی، روغن نارنجی، نعنا، پودر سبز بنفش، پودر معدنی طبیعی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. It drinks blood coconut water and palm oil.
[ترجمه گوگل]آب نارگیل خون و روغن نخل می نوشد
[ترجمه ترگمان]آب نارگیل، آب نارگیل و روغن نخل را می نوشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Using skimmed milk powder and palm oil to produce filled evaporated milk in the lab, making the product's stability accorded with evaporated milk.
[ترجمه گوگل]استفاده از پودر شیر بدون چربی و روغن پالم برای تولید شیر تبخیر شده پر شده در آزمایشگاه، که پایداری محصول را با شیر تبخیر شده مطابقت می دهد
[ترجمه ترگمان]استفاده از این پودر شیر و روغن نخل برای تولید شیر تبخیر شده در آزمایشگاه، باعث شد که ثبات محصول با شیر تبخیر شده سازگار شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Malaysian palm oil stocks are tightening on disappointing production and strong exports.
[ترجمه گوگل]ذخایر روغن پالم مالزی به دلیل تولید ناامید کننده و صادرات قوی در حال کاهش است
[ترجمه ترگمان]ذخایر نفتی نخل مالزی در حال افزایش تولید نا امید کننده و صادرات قوی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Malaysian crude palm oil (CPO) prices are getting so high that producers are seeing buyers switch to other oils.
[ترجمه گوگل]قیمت‌های روغن پالم خام مالزی (CPO) به حدی بالا می‌رود که تولیدکنندگان شاهد روی آوردن خریداران به روغن‌های دیگر هستند
[ترجمه ترگمان]قیمت نفت خام مالزی (CPO)به حدی بالا می رود که تولید کنندگان در حال مشاهده تعویض خریداران به سایر روغن ها هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

روغن نخل (اسم)
palm oil

روغن خرما (اسم)
palm oil

تخصصی

[شیمی] روغن نخل
[نساجی] روغن نخل

انگلیسی به انگلیسی

• oil from nuts of oil palm

پیشنهاد کاربران

1. ( عامیانه ) رشوه/ انعام/سبیل کسی رو چرب کردن/ پول شیرینی.
2. روغن نخل ( مایعی زرد ) .

بپرس