palm [sth] off on [sb] یعنی چیزی را به کسی انداختن
برای نمونه :
Don't palm your chores off on me | اینقد کاراتو به من ننداز
They produced fake stamps and palmed them off as genuine | اونا تمرهای جعلی درست کردند و اونا رو به عنوان اصل ( به مردم ) انداختند
برای نمونه :
Don't palm your chores off on me | اینقد کاراتو به من ننداز
They produced fake stamps and palmed them off as genuine | اونا تمرهای جعلی درست کردند و اونا رو به عنوان اصل ( به مردم ) انداختند