1. pallid poetry
شعر عاری از لطف
2. the pallid sky
آسمان مات
3. the patient's face turned pallid
چهره ی بیمار مثل گچ شد.
4. Next to his tanned face, hers seemed pallid and unhealthy.
[ترجمه گوگل]در کنار صورت برنزه او، صورت او رنگ پریده و ناسالم به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]در کنار چهره آفتاب سوخته او رنگ پریده و ناسالم به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. You look a bit pallid do you feel all right?
[ترجمه گوگل]شما کمی رنگ پریده به نظر میرسید، آیا احساس خوبی دارید؟
[ترجمه ترگمان]کمی رنگت پریده، حالت خوب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. This is a pallid production of what should be a great ballet.
[ترجمه گوگل]این یک تولید کم رنگ از چیزی است که باید یک باله عالی باشد
[ترجمه ترگمان]این یک تولید ناب از آن چیزی است که باید یک باله بزرگ باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Her feelings for him had been a pallid thing beside what she now felt for Fen.
[ترجمه گوگل]احساسات او نسبت به او در کنار آن چیزی که اکنون نسبت به فن احساس می کرد، چیز کم رنگی بود
[ترجمه ترگمان]احساساتش نسبت به او کم رنگ شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Women with pallid faces flitted bareheaded through the streets searching for their dead or wounded.
[ترجمه گوگل]زنان با چهره های رنگ پریده با سر برهنه در خیابان ها به دنبال کشته ها یا مجروحان خود می گشتند
[ترجمه ترگمان]زنانی که چهره های رنگ پریده داشتند با سر برهنه در خیابان ها می گشتند و به دنبال کشته یا مجروح خود می گشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. He was neither pallid nor flabby, prison had not marked him in the ways she expected.
[ترجمه گوگل]او نه رنگ پریده بود و نه شل و ول، زندان او را آنطور که او انتظار داشت مشخص نکرده بود
[ترجمه ترگمان]نه رنگ پریده بود و نه شل وول، زندان او را به شکلی که انتظارش را داشت نشان نداده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Pallid and balding, Vladimiro Montesinos, 5 was Fujimori's intelligence chief and right-hand man.
[ترجمه گوگل]ولادیمیرو مونتهسینوس 5 ساله که رنگ پریده و طاس داشت، رئیس اطلاعات فوجیموری و دست راست او بود
[ترجمه ترگمان]pallid و کچل، مونته زینوس، رئیس هوش و دست راست، رئیس هوش و راست دست بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Rather smaller and darker than Swift and Pallid Swift, differing especially in its dark throat and faster flight.
[ترجمه گوگل]نسبت به Swift و Palid Swift کوچکتر و تیره تر است، به خصوص در گلوی تیره و پرواز سریعتر آن متفاوت است
[ترجمه ترگمان]اندکی کوچک تر و تاریک تر از سویفت و pallid سویفت، به ویژه در گلو تیره و پرواز سریع تر آن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Reaching out he gently touched her pallid face.
[ترجمه گوگل]دستش را دراز کرد به آرامی صورت رنگ پریده او را لمس کرد
[ترجمه ترگمان]دست دراز کرد و به آرامی صورت رنگ پریده اش را لمس کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. And Sylvie's pallid face and lustreless eyes as she said goodbye to her daughter stayed imprinted on her memory.
[ترجمه گوگل]و چهره ی رنگ پریده و چشمان بی درخشش سیلو در هنگام خداحافظی با دخترش در خاطراتش ماندگار شد
[ترجمه ترگمان]و چهره رنگ پریده و چشم های بی فروغ و چشمان خاموشش را که با دخترش در آن جا مانده بود، به یاد آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Her eyes were puffy and pinkish and her pallid skin gleamed with sweat.
[ترجمه گوگل]چشمانش پف کرده و مایل به صورتی بود و پوست رنگ پریده اش از عرق برق می زد
[ترجمه ترگمان]چشمانش پف کرده و صورتی کم رنگ داشت و پوست سفیدش از عرق برق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید