paleontology

/ˌpeliənˈtɑːlədʒi//ˌpælɪɒnˈtɒlədʒi/

معنی: دیرین شناسی
معانی دیگر: (بخشی از زمین شناسی که با موجودات پیش از تاریخ سر وکار دارد) دیرین شناسی، مبحک زیست شناسی دوران قدیم

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: paleontologic (adj.), paleontological (adj.), paleontologist (n.)
• : تعریف: the scientific study of life in past geologic periods through examination of animal and plant fossils.

جمله های نمونه

1. Paleontology is the study of ancient life.
[ترجمه گوگل]دیرینه شناسی مطالعه زندگی باستانی است
[ترجمه ترگمان]Paleontology مطالعه زندگی باستانی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Many of his paleontology colleagues, however, were predictably outraged, and some remain so to this day.
[ترجمه گوگل]با این حال، بسیاری از همکاران دیرینه‌شناسی او به‌طور پیش‌بینی‌شده خشمگین شدند و برخی تا به امروز چنین هستند
[ترجمه ترگمان]با این حال بسیاری از همکارانش به طور قابل پیش بینی خشمگین بودند و برخی از آن ها تا این روز باقی مانده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Thus paleontology, the study of ancient life, took its place beside geology.
[ترجمه گوگل]بنابراین دیرینه شناسی، مطالعه حیات باستانی، جای خود را در کنار زمین شناسی گرفت
[ترجمه ترگمان]بنابراین دیرین شناسی، مطالعه زندگی باستانی، جای خود را در کنار زمین شناسی گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Engaged in paleontology, geology, glaciology, and the mechanics of research and teaching.
[ترجمه گوگل]در دیرینه شناسی، زمین شناسی، یخچال شناسی و مکانیک تحقیق و تدریس مشغول است
[ترجمه ترگمان]نامزد در دیرین شناسی، زمین شناسی، glaciology، و مکانیک تحقیق و تدریس
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Four women at the Institute of Vertebrate Paleontology and Paleoanthropology in Beijing, China, underscore a 19-foot ( 7-meter), 200-million-year-old ichthyosaur fossil from southern China.
[ترجمه گوگل]چهار زن در موسسه دیرینه شناسی مهره داران و دیرینه انسان شناسی در پکن، چین، بر فسیل ایکتیوسور 19 فوتی (7 متری) و 200 میلیون ساله از جنوب چین تاکید می کنند
[ترجمه ترگمان]چهار زن در موسسه of Paleontology و paleoanthropology در پکن، چین، بر یک فسیل ۱۹ ۱۹ فوتی (۷ متر)، فسیل ichthyosaur ۲۰۰ میلیون ساله از جنوب چین تاکید دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Collect paleontology zoology, biology, and anthropology.
[ترجمه گوگل]جانورشناسی دیرینه شناسی، زیست شناسی و انسان شناسی را جمع آوری کنید
[ترجمه ترگمان]در دیرین شناسی، زیست شناسی، و مردم شناسی جمع آوری می کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Paleontology and age of the formations are elucidated, which is correlated with relevant areas.
[ترجمه گوگل]دیرینه شناسی و سن سازندها مشخص شده است که با مناطق مربوطه همبستگی دارد
[ترجمه ترگمان]Paleontology و سن of توضیح داده می شوند، که با مناطق مربوطه هم بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Michael Ryan, curator of vertebrate paleontology for the Cleveland Museum of Natural History, published the discovery in this month's Journal of Paleontology.
[ترجمه گوگل]مایکل رایان، متصدی دیرینه شناسی مهره داران موزه تاریخ طبیعی کلیولند، این کشف را در مجله دیرینه شناسی این ماه منتشر کرد
[ترجمه ترگمان]مایکل رایان، متصدی بخش vertebrate در موزه تاریخ طبیعی کلیولند، این کشف را در ژورنال Paleontology منتشر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Institute of Vertebrate Paleontology and Paleoanthropology, part of the Academia Sinica in Beijing, houses the fossilized teeth of the dinosaur Beipiaosaurus.
[ترجمه گوگل]موسسه دیرینه شناسی مهره داران و دیرینه انسان شناسی، بخشی از Academia Sinica در پکن، دندان های فسیل شده دایناسور Beipiaosaurus را در خود جای داده است
[ترجمه ترگمان]موسسه of Paleontology و paleoanthropology، بخشی از آکادمی Academia در پکن، در بین دندان های fossilized دایناسور Beipiaosaurus قرار دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Paleontology the study of extinct organisms, including their fossil remains, and impressions left by them.
[ترجمه گوگل]دیرینه شناسی مطالعه موجودات منقرض شده، از جمله بقایای فسیلی آنها، و آثار به جا مانده از آنها
[ترجمه ترگمان]مطالعه بر روی ارگانیسم های منقرض شده، از جمله بقایای سنگواره ای آن ها، و برداشتی که از آن ها باقی مانده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. But the same kind of eclipse did not affect that other great area devoted to reconstructing the history of life: paleontology.
[ترجمه گوگل]اما همین نوع کسوف بر آن منطقه بزرگ دیگر که به بازسازی تاریخ حیات اختصاص یافته بود تأثیری نمی گذارد: دیرینه شناسی
[ترجمه ترگمان]اما همان نوع کسوف در آن ناحیه بزرگ دیگر تاثیری نداشت که به بازسازی تاریخ زندگی اختصاص داشت: دیرین شناسی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Two years ago Santana do Cariri, a small town in the heart of the Araripe region, reopened its paleontology museum.
[ترجمه گوگل]دو سال پیش سانتانا دو کاریری، شهر کوچکی در قلب منطقه آراریپه، موزه دیرینه شناسی خود را بازگشایی کرد
[ترجمه ترگمان]دو سال پیش سانتانا این کار را انجام داد، یک شهر کوچک در قلب منطقه Araripe، یک موزه دولتی را بازگشایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The late nineteenth century saw a major expansion of paleontology as new areas were opened up for exploration.
[ترجمه گوگل]اواخر قرن نوزدهم با گشودن مناطق جدید برای اکتشاف، شاهد گسترش بزرگ دیرینه شناسی بودیم
[ترجمه ترگمان]اواخر قرن نوزدهم، یک گسترش عمده در دیرین شناسی به دست آمد که در آن مناطق جدید برای اکتشاف باز شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. But the early debates were conducted almost entirely in terms of comparative anatomy and paleontology.
[ترجمه گوگل]اما بحث های اولیه تقریباً به طور کامل از نظر آناتومی مقایسه ای و دیرینه شناسی انجام شد
[ترجمه ترگمان]اما مباحثات اولیه تقریبا به طور کامل از لحاظ کالبدشناسی تطبیقی و دیرین شناسی، انجام شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The "China Geology" and "Introduction to geomechanics", "geological earthquake", "astronomy, geology, paleontology, " and so on.
[ترجمه گوگل]"زمین شناسی چین" و "مقدمه ای بر ژئومکانیک"، "زلزله زمین شناسی"، "نجوم، زمین شناسی، دیرینه شناسی،" و غیره
[ترجمه ترگمان]\"زمین شناسی چین\" و \"مقدمه ای بر geomechanics\"، \"زلزله زمین شناسی\"، \"ستاره شناسی، زمین شناسی، دیرین شناسی،\" و غیره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دیرین شناسی (اسم)
paleontology

تخصصی

[زمین شناسی] دیرینه شناسی

انگلیسی به انگلیسی

• science of the study of geological periods through the study of fossil evidence

پیشنهاد کاربران

the branch of science concerned with fossil animals and plants
دیرینه شناسی یا پارین شناسی شاخه ای از زیست شناسی و زمین شناسی است که به بررسی آثار و بقایای موجودات گذشته می پردازد و برپایه پیدایش و نابودی این آثار که سنگواره نامیده می شوند سن نسبی لایه های زمین را تعیین کرده همچنین محیط زیست موجودات دیرینه را مشخص می کند. دانش دیرین شناسی به شاخه های گوناگونی ( گیاهی و جانوری و زیرگروه های بزرگ سنگواره و ریزسنگواره ) تقسیم می شود.
...
[مشاهده متن کامل]

palaeontology = paleontology: دیرین شناسی ( مطالعه حیات در گذشته زمین شناختی بر پایه فسیل ها، رده بندی آن ها، رابطه آن ها با جانوران و گیاهان امروزی و گاه شماری تاریخ زمین )
palaeoanthropology: دیرین انسان شناسی ( پژوهش درباره منشا انسان و تکامل زیست شناختی او براساس بقایای سنگواره ای
...
[مشاهده متن کامل]

palaeoethnology: دیرین مردم شناسی ( مطالعات مردم شناختی درباره شیوه زندگی و رفتار جوامع گذشته )
palaeoethnography: دیرین مردم نگاری ( ثبت و ضبط روشمند فرهنگ انسان پیش از تاریخ برای پژوهش درباره شیوه های زندگی جوامع گذشته )
palaeolithic: پارینه سنگی ( بخشی از دوران پیش از تاریخ، از حدود 2. 5 میلیون سال پیش تا زمان عقب نشینی یخچال ها از نیمکره شمالی در فاصله سال های 1000 تا 8500 ق. م. م که انسان برای نخستین بار از ابزار سنگی دست ساز استفاده کرد. عصر سنگ کهن یا old stone age

paleontology ( زمین‏شناسی )
واژه مصوب: دیرینه‏شناسی
تعریف: مطالعۀ حیات در گذشتۀ زمین‏شناختی بر پایۀ فسیل ها و رده‏بندی آنها و همچنین رابطۀ آنها با گیاهان و جانوران امروزی و گاه شماری تاریخ زمین
باستان شناسی
فسیل شناسی
پارینه شناسی ، دیرینه شناسی

بپرس