paintball

جمله های نمونه

1. It's in Kent, one of these paintball guns and combat trousers action games for bored executives.
[ترجمه گوگل]این در کنت است، یکی از این اسلحه های پینت بال و بازی های اکشن شلوار رزمی برای مدیران خسته کننده
[ترجمه ترگمان]این در کنت است، یکی از این توپ های پینت بال و شلوارهای جنگی برای خسته شدن از مدیران ارشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Afternoon, our instructors at the leadership, to play paintball.
[ترجمه گوگل]بعد از ظهر، مربیان ما در رهبری، برای بازی پینت بال
[ترجمه ترگمان]بعدازظهر، مربیان ما در رهبری، تا paintball بازی کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. A collection of fishing, archery, paintball, canoeing, water yo-yo, bamboo cutting, Happy yo-yo market and lawn and many other entertainment.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از ماهیگیری، تیراندازی با کمان، پینت بال، قایق رانی، یویو آبی، برش بامبو، بازار یویو شاد و چمنزار و بسیاری سرگرمی های دیگر
[ترجمه ترگمان]یک مجموعه از ماهی گیری، تیر اندازی، قایقرانی، قایقرانی، قایق سواری، yo، yo، بازار yo و بسیاری از تفریحات دیگر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Putting a scope on your paintball gun is useful if you intend to fire from long ranges.
[ترجمه گوگل]اگر قصد شلیک از بردهای دور را دارید، قرار دادن یک میدان بر روی اسلحه پینت بال مفید است
[ترجمه ترگمان]قرار دادن یک حوزه بر روی تفنگ paintball مفید است اگر شما قصد آتش سوزی از بازه های زمانی طولانی را داشته باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Akamai's Sagan recalls an executives-vs. -employees paintball bout, where Lewin's military training made him unbeatable.
[ترجمه گوگل]Sagan از Akamai بازی مدیران در مقابل را به یاد می آورد مسابقه پینت بال کارکنان، جایی که آموزش نظامی لوین او را شکست ناپذیر کرد
[ترجمه ترگمان]Akamai s Sagan یکی از مدیران اجرایی را به خاطر می آورد - در مقابل در این مسابقه دو کارمند شرکت کردند که در آن آموزش نظامی Lewin او را شکست ناپذیر ساخته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. The opposite happens if you have a "Paintball War," or go to the shooting range.
[ترجمه گوگل]اگر "جنگ پینت بال" داشته باشید یا به میدان تیر بروید، برعکس این اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]این اتفاق در صورتی رخ می دهد که شما یک \"جنگ paintball\" دارید یا به محدوده عکاسی بروید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Rather than spend it on a silly paintball gun, I should've put it away to get farther along in my house fund.
[ترجمه گوگل]به جای خرج کردن آن برای یک اسلحه پینت بال احمقانه، باید آن را کنار می گذاشتم تا در صندوق خانه ام بیشتر پیش بروم
[ترجمه ترگمان]به جای آن که آن را روی یک تفنگ پینت بال قرار دهم، باید آن را کنار می گذاشتم تا در آن سرمایه گذاری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Paintball is an amazing game, according to John Rambo- err, well actually this is presented by John Rambo's brother because the real Rambo wasn't available.
[ترجمه گوگل]به گفته جان رمبوئر، پینت بال یک بازی شگفت انگیز است، در واقع این بازی توسط برادر جان رمبو ارائه شده است، زیرا رمبو واقعی در دسترس نبود
[ترجمه ترگمان]جان paintball یک بازی شگفت انگیز است، به گفته جان Rambo، خوب این در واقع توسط برادر جان Rambo ارائه شده است، چون رامبو در دسترس نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Brush up on your paintball skills, and your paintball tactics with this guide to how to paintball like Rambo.
[ترجمه گوگل]مهارت های پینت بال و تاکتیک های پینت بال خود را با این راهنمای نحوه پینت بال مانند رمبو تقویت کنید
[ترجمه ترگمان]با تمرین بر روی مهارت های paintball و تاکتیک های ملایم تان با این راهنما در مورد این که چطور به paintball شبیه Rambo (Rambo)برسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Does a man with my intellectual gifts play paintball on weekends?
[ترجمه گوگل]آیا مردی با استعدادهای فکری من آخر هفته ها پینت بال بازی می کند؟
[ترجمه ترگمان]یه مرد با استعدادهای روشنفکرانه من تو تعطیلات \"پینت بال\" بازی میکنه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Ultimate Paintball also complies with BBBonLine standards including Code of Online Business Practices.
[ترجمه گوگل]Ultimate Paintball همچنین با استانداردهای BBBonLine از جمله کد شیوه های کسب و کار آنلاین مطابقت دارد
[ترجمه ترگمان]paintball نهایی همچنین مطابق با استانداردهای BBBonLine از جمله قانون رویه های کسب وکار آنلاین است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Instructor told us that some of the playing paintball and the essentials of common sense, let us begin preparation edge.
[ترجمه گوگل]مربی به ما گفت که برخی از بازی پینت بال و ملزومات عقل سلیم، اجازه دهید لبه آماده سازی را آغاز کنیم
[ترجمه ترگمان]مربی به ما گفت که برخی از the ها و ملزومات عقل سلیم، اجازه می دهند که شروع به آماده سازی کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Taking apart your paintball gun provides access to its insides for cleaning and maintenance.
[ترجمه گوگل]جدا کردن تفنگ پینت بال دسترسی به داخل آن را برای تمیز کردن و نگهداری فراهم می کند
[ترجمه ترگمان]جدا کردن سلاح paintball امکان دسترسی به آن را برای تمیز کردن و نگهداری فراهم می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. In paintball,(Sentence dictionary) you should never miss a chance to be a hero.
[ترجمه گوگل]در پینت بال، (فرهنگ جملات) هرگز نباید شانس قهرمان شدن را از دست بدهید
[ترجمه ترگمان]در paintball (فرهنگ لغت نامه)شما هرگز نباید یک شانس را از دست بدهید که یک قهرمان باشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• sport in which players simulate combat and try to shoot one another with bullets of paint

پیشنهاد کاربران

paintball ( ورزش )
واژه مصوب: رنگاجنگ
تعریف: ورزشی فردی یا گروهی که در آن شرکت کنندگان با تفنگ مخصوص توپ های حاوی رنگ را به حریفان خود شلیک می کنند
گلوله رنگی ، بازی گلوله رنگی
مسابقه تیر اندازی

بپرس