painlessly

جمله های نمونه

1. The laser beam heals the eye painlessly.
[ترجمه گوگل]پرتو لیزر چشم را بدون درد بهبود می بخشد
[ترجمه ترگمان]اشعه لیزر، بدون درد چشم رو درمان می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Mr O'Sullivan filled an enormous cavity completely painlessly, while a video screen showed a blow-up of the tooth being worked on.
[ترجمه گوگل]آقای O'Sullivan یک حفره عظیم را کاملاً بدون درد پر کرد، در حالی که یک صفحه ویدئویی نمایانگر ضربه زدن به دندان در حال کار بود
[ترجمه ترگمان]آقای سالیوان یک گودال بزرگ را کاملا بدون درد پر کرد، در حالی که یک صفحه ویدئویی نشان دهنده ضربه ای بود که بر روی آن کار گذاشته شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It's better that they go quickly and painlessly.
[ترجمه گوگل]بهتر است سریع و بدون درد بروند
[ترجمه ترگمان]بهتر است که به سرعت و بدون درد بروند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. After the surgery, she could move her arms painlessly.
[ترجمه گوگل]پس از جراحی، او می‌توانست دست‌هایش را بدون درد حرکت دهد
[ترجمه ترگمان]بعد از جراحی، اون می تونست بدون درد دستش رو تکون بده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The idea that the inflation genie can be painlessly rebottled has no historic precedent.
[ترجمه گوگل]این ایده که می توان جن تورم را بدون دردسر دوباره بطری کرد، سابقه تاریخی ندارد
[ترجمه ترگمان]این ایده که یک جن تورم می تواند بدون درد باشد، هیچ سابقه تاریخی ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Inwardness is what an Englishman quite simply has, painlessly, as a birthright.
[ترجمه گوگل]درونی بودن چیزی است که یک انگلیسی به سادگی، بدون دردسر، به عنوان حق مادرزادی دارد
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که یک مرد انگلیسی به سادگی، بدون هیچ دردی، به عنوان یک حق مسلم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Nobody can bring us swiftly, painlessly into the promised land.
[ترجمه گوگل]هیچ کس نمی تواند ما را به سرعت و بدون دردسر به سرزمین موعود بیاورد
[ترجمه ترگمان]بدون اینکه کسی بتونه ما رو به سرعت به سرزمین موعود برسونه، هیچ کس نمی تونه ما رو به سرعت بیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. If an animal is badly injured, often the kindest thing to do is to destroy it painlessly.
[ترجمه گوگل]اگر حیوانی به شدت آسیب ببیند، اغلب مهربان ترین کار این است که آن را بدون درد از بین ببرید
[ترجمه ترگمان]اگر یک حیوان به شدت آسیب ببیند، بهترین کاری که می توانید بکنید این است که آن را به راحتی از بین ببرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. They have managed to refinance their debts and even obtain modest amounts of new money fairly painlessly.
[ترجمه گوگل]آنها توانسته اند بدهی های خود را مجدداً تأمین مالی کنند و حتی مقادیر اندکی پول جدید را نسبتاً بدون دردسر به دست آورند
[ترجمه ترگمان]آن ها قادر به پرداخت بدهی های خود و حتی به دست آوردن مقادیر نسبتا کم پول جدید هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. There is no way to reduce the deficit more efficiently and more painlessly than with a higher rate of economic growth.
[ترجمه گوگل]هیچ راهی برای کاهش کسری بودجه کارآمدتر و بدون دردسرتر از نرخ بالاتر رشد اقتصادی وجود ندارد
[ترجمه ترگمان]هیچ راهی برای کاهش موثرتر و more بیشتر از نرخ رشد اقتصادی وجود ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. This was a thinly disguised device designed to give Harleston the opportunity to ease Jeffries out painlessly and to find a replacement.
[ترجمه گوگل]این یک وسیله نازک مبدل طراحی شده بود تا به هارلستون این فرصت را بدهد تا جفریس را بدون درد راحت کند و جایگزینی پیدا کند
[ترجمه ترگمان]این یک دستگاه پنهان تغییر شکل است که به Harleston فرصت می دهد تا راحتی راحتی را از دست داده و جایگزینی پیدا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Simulations are a good way of getting children reading painlessly in a real-life situation.
[ترجمه گوگل]شبیه‌سازی‌ها روش خوبی برای تشویق کودکان به خواندن بدون درد در موقعیت‌های واقعی هستند
[ترجمه ترگمان]شبیه سازی ها راه خوبی برای گرفتن کودکانی است که به راحتی در شرایط زندگی واقعی می خوانند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Even when removed, the growths may return, and any badly affected fish should be painlessly destroyed.
[ترجمه گوگل]حتی در صورت برداشتن، رشد ممکن است برگردد و هر ماهی که به شدت آسیب دیده باشد باید بدون درد از بین برود
[ترجمه ترگمان]حتی در هنگام برداشتن، رشد ممکن است کاهش یابد و هر گونه ماهی که آسیب بدی داشته باشد، به راحتی نابود شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Translate the following sentence into Chinese, ' Our odyssey proves that a few people who don't know a cardamom pod from a lima bean can create an Indian meal almost painlessly.
[ترجمه گوگل]جمله زیر را به چینی ترجمه کنید، «اودیسه ما ثابت می‌کند که چند نفر که یک غلاف هل را از لوبیا لیما نمی‌شناسند، می‌توانند تقریباً بدون درد یک غذای هندی درست کنند
[ترجمه ترگمان]ترجمه جملات زیر به زبان چینی، odyssey اثبات می کند که تعداد کمی از افرادی که a هل را از یک لوبیا می شناسید، می تواند یک وعده غذایی هندی را تقریبا بدون دردسر درست کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• without pain or discomfort

پیشنهاد کاربران

۱. بی درد. بدون درد ۲. به راحتی. به سهولت. بی زحمت. بی دردسر

بپرس