1. painless childbirth
زایمان بی درد
2. a painless solution to this problem
راه حل آسانی برای این مسئله
3. Acupuncture treatment is gentle, painless, and, invariably, most relaxing.
[ترجمه گوگل]درمان طب سوزنی ملایم، بدون درد، و همیشه آرامش بخش است
[ترجمه ترگمان]روش درمانی طب سوزنی ملایم، بدون درد، و همیشه آرامش بخش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The train is a quick and painless way to travel.
[ترجمه گوگل]قطار راهی سریع و بدون درد برای سفر است
[ترجمه ترگمان]قطار راهی سریع و بدون دردسر برای سفر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. House-hunting is in fact relatively painless in this region.
[ترجمه گوگل]شکار خانه در واقع در این منطقه نسبتاً بدون درد است
[ترجمه ترگمان]خانه - شکار در حقیقت در این منطقه نسبتا بی درد سر است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The sores are usually relatively painless, and this procedure, like the urethral investigation, need give no cause for alarm.
[ترجمه گوگل]زخمها معمولاً نسبتاً بدون درد هستند و این روش، مانند بررسی مجرای ادرار، نیازی به هشدار ندارد
[ترجمه ترگمان]زخم ها معمولا بدون درد هستند، و این روش، مانند تحقیقات urethral، نیازی به هشدار دادن ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There must be more painless ways of raising money.
[ترجمه گوگل]باید راه های بی دردسر تری برای جمع آوری پول وجود داشته باشد
[ترجمه ترگمان]راه های بدون درد برای بزرگ کردن پول وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. But this revolutionary change will not be painless.
[ترجمه گوگل]اما این تغییر انقلابی بی دردسر نخواهد بود
[ترجمه ترگمان]اما این تغییر انقلابی درد نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The interview was relatively painless.
10. Dinner itself was a relatively painless affair.
[ترجمه گوگل]خود شام یک امر نسبتاً بدون درد بود
[ترجمه ترگمان]شام خود شام نسبتا بدون درد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. There is usually a painless swelling of the lymph glands which drain the area of the primary sore.
[ترجمه گوگل]معمولاً تورم بدون درد غدد لنفاوی وجود دارد که ناحیه زخم اولیه را تخلیه می کند
[ترجمه ترگمان]معمولا ورم painless غدد لنفاوی وجود دارد که ناحیه درد اولیه را تخلیه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The operation was relatively painless.
13. Abortion is not a painless procedure, it kills a living unborn baby and can scar a woman both emotionally and physically.
[ترجمه گوگل]سقط جنین یک روش بدون درد نیست، یک نوزاد زنده متولد نشده را می کشد و می تواند زن را هم از نظر احساسی و هم از نظر جسمی زخمی کند
[ترجمه ترگمان]Abortion یک روش بدون دردسر نیست، نوزاد متولد نشده را می کشد و می تواند هر دو از لحاظ عاطفی و هم از نظر فیزیکی باعث زخمی شدن یک زن شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The treatment is painless.
15. Doctors are developing a painless technique to give shots.
[ترجمه گوگل]پزشکان در حال توسعه روشی بدون درد برای تزریق واکسن هستند
[ترجمه ترگمان]پزشکان در حال توسعه یک تکنیک بدون دردسر برای دادن عکس هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید